نماد آخرین خبر

سرمقاله آرمان ملی/ غنی‌سازی و مذاکره با آمریکا

منبع
آرمان ملي
بروزرسانی
سرمقاله آرمان ملی/ غنی‌سازی و مذاکره با آمریکا

آرمان ملی/ «غنی‌سازی و مذاکره با آمریکا» عنوان یادداشت روز در روزنامه آرمان ملی به قلم علی‌اصغر زرگر است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید:

در هر مذاکره‌ای اصل بر آن است که طرفین برای رسیدن به نقطه‌ای از توافق، امتیازی بدهند و امتیازی بگیرند.
این قاعده‌ای پذیرفته‌شده در روابط بین‌الملل است که در طول تاریخ بارها آزموده شده و به‌ویژه در پرونده‌هایی که رنگ و بوی منازعه و بحران به خود گرفته‌اند. پرونده هسته‌ای ایران و مذاکرات مرتبط با آن، مصداق بارزی از همین الگوست. آمریکا با اتکا به ابزار تحریم و فشارهای بی‌سابقه اقتصادی، تلاش دارد که حداکثر امتیاز را از ایران بگیرد و تا جایی که بتواند ایران را به عقب‌نشینی از برخی اصول اساسی‌اش وادار کند. یکی از مهم‌ترین این اصول، غنی‌سازی اورانیوم و حفظ چرخه سوخت هسته‌ای در داخل کشور است؛ موضوعی که از نگاه تهران حق مسلم کشور بوده و برگرفته از معاهده عدم اشاعه سلاح‌های هسته‌ای (NPT) محسوب می‌شود. این در حالی است که آمریکا بر محدودسازی، تعلیق یا حتی برچیدن کامل غنی‌سازی تأکید دارد و گفته‌اند که ایران می‌تواند اورانیوم موردنیاز خود را از منابع خارجی تهیه کند. در مقابل ایران با استناد به تجربه‌های تلخ گذشته، به‌ویژه در ماجرای رآکتور تحقیقاتی تهران، تأکید دارد که نمی‌تواند به وعده‌های تأمین خارجی اعتماد کند. زمانی که این رآکتور برای ادامه فعالیت خود نیازمند سوخت با غنای ۲۰ درصد بود، کشورهای غربی از ارسال آن امتناع کردند و حتی برخی از آنان خواستار تعطیلی این مرکز شدند. همین تجربه باعث شد که ایران به سمت غنی‌سازی بومی حرکت کند و اکنون نیز استدلال می‌کند که صرف‌نظر از این توانمندی، به معنای وابستگی دوباره به خارج و تکرار یک خطای راهبردی خواهد بود. بنابراین، تنش بر سر غنی‌سازی، نه‌تنها یک اختلاف فنی بلکه نمادی از تقابل دو نگاه کاملاً متفاوت به موضوع حاکمیت، استقلال و اعتماد است. اینجاست که مذاکرات به نقطه‌ای حساس می‌رسد؛ جایی که هر دو طرف می‌کوشند دست بالا را داشته باشند و با چانه‌زنی حداکثری، دیگری را به عقب‌نشینی وادارند. در شرایط کنونی، گرچه فضا هنوز به‌طور کامل به سمت توافق نرفته، اما نمی‌توان منکر آن شد که زمینه‌هایی برای تفاهم موقت یا گام‌به‌گام وجود دارد. به‌ویژه آنکه دونالد ترامپ به‌شدت مایل است در پرونده ایران به یک موفقیت نسبی دست یابد. او در عرصه‌های دیگر سیاست خارجی یا به بن‌بست رسیده یا دستاورد ملموسی نداشته است. از این رو، دستیابی به یک توافق ولو موقت با ایران می‌تواند به عنوان یک برگ برنده در کمپین انتخاباتی و در جلب حمایت عمومی به کار گرفته شود. با این حال، ترامپ نیز با محدودیت‌ها و فشارهای جدی مواجه است. از یک سو، لابی‌های قدرتمند اسرائیل و برخی کشورهای عرب منطقه، اساساً با هرگونه توافق با ایران مخالفت دارند. آن‌ها نگرانند که هر نوع توافقی موجب احیای ظرفیت‌های ایران در حوزه منطقه‌ای و افزایش قدرت مانور تهران شود. از سوی دیگر، در داخل نیز گروه‌هایی وجود دارند که نسبت به حسن نیت آمریکا تردید دارند. بنابراین، همان‌گونه که چندگانگی در داخل آمریکا، بخشی از معادله مذاکرات را پیچیده کرده، در ایران نیز چنین تنوع دیدگاه‌هایی وجود دارد که می‌تواند روند توافق را کند یا حتی مختل کند. در نظام بین‌الملل، هیچ بن‌بستی ابدی نیست، به‌ویژه وقتی منافع دو طرف ایجاب می‌کند که از درِ گفت‌وگو وارد شوند. عمان در سال‌های اخیر تلاش کرده که جایگاه خود را به عنوان یک واسطه مورد اعتماد در بحران‌های منطقه‌ای تثبیت کند. اکنون نیز دور جدید مذاکرات می‌تواند به توافقی موقت منجر شود؛ توافقی که ضمن حفظ اصول اساسی ایران، برای ترامپ نیز به‌مثابه یک دستاورد مهم تلقی شود. در نهایت، باید گفت که منطق مذاکره، منطق بده‌بستان و شناسایی حوزه‌های مشترک است. اگر این منطق بر فضای گفت‌وگو حاکم شود، احتمال دستیابی به تفاهمی ولو محدود، بعید نخواهد بود. مهم آن است که دو طرف با درک واقعیت‌های سیاسی، امنیتی و اقتصادی خود و طرف مقابل، از فرصت‌های پیش‌رو بهره بگیرند.

به پیج اینستاگرامی «آخرین خبر» بپیوندید
instagram.com/akharinkhabar

اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره