نماد آخرین خبر

گاردین: آیا تایوان جرقه جنگ بعدی را می‌زند؟

منبع
فرارو
بروزرسانی
گاردین: آیا تایوان جرقه جنگ بعدی را می‌زند؟

فرارو/متن پیش رو در فرارو منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست

تنش‌های ژئوپلیتیک در آسیا با افزایش رقابت چین و آمریکا، تشدید جنگ لفظی و نظامی میان هند و پاکستان و اقدامات غیرقابل پیش‌بینی کره شمالی به اوج رسیده است. چین با آمادگی نظامی برای تصرف تایوان، از ضعف و سیاست‌های متزلزل دولت ترامپ بهره می‌برد. در این فضای مبهم و پرخطر، آمریکا نه تمایلی به جنگ دارد و نه تعهدش به دفاع از تایوان قطعی است؛ وضعیتی که جز آسیب‌پذیری بیشتر تایوان و افزایش ریسک درگیری در منطقه حاصل نداشته است.
 
سایمون تیسدال- سردبیر ارشد روزنامه گاردین|باور رایج اما بی‌پایه‌ که «بدبیاری‌ها همیشه سه بار رخ می‌دهند»، هرچند پشتوانه‌ای در واقعیت ندارد، اما در روزهای پرتلاطم فعلی، یک پرسش اساسی را پیش روی افکار عمومی می‌گذارد: آیا پس از شعله‌ور شدن آتش جنگ در اروپا و خاورمیانه، اکنون باید منتظر فوران بحرانی تازه در آسیا باشیم؟ رویارویی هسته‌ای هند و پاکستان که این روزها نه فقط با جنگ لفظی، بلکه با پرتاب موشک به یکدیگر قدرت‌نمایی می‌کنند، ابعاد واقعی این تهدید را به‌وضوح عیان می‌سازد. در همین حال، کره شمالی با رژیمی غیرقابل پیش‌بینی که حالا بیش از پیش به حمایت روسیه تکیه دارد، عملاً همه بازیگران منطقه را به چالش کشیده است.

نبرد روانی در شرق آسیا؛ چین و تایوان در آستانه برخورد 
با این حال، آنچه این سه‌گانه تیره آسیایی را بیش از پیش نگران‌کننده می‌سازد، سرعت گرفتن تقابل چین با تایوانِ تحت حمایت ایالات متحده است. براساس گزارش‌ها، شی جین‌پینگ، رئیس‌جمهور چین به فرماندهان نظامی کشورش دستور داده تا سال ۲۰۲۷ برای تصرف این جزیره خودگردان که پکن آن را بخشی از قلمرو «غصب‌شده» خود می‌داند آماده شوند. به‌تازگی نیز مقامات آمریکایی هشدار داده‌اند که چین حتی همین حالا هم از ظرفیت لازم برای حمله برخوردار است؛ از نیروهای آبی-خاکی و اسکله‌های شناور گرفته تا یگان‌های چترباز و استقرار فزاینده جنگنده‌ها و موشک‌هایی که به‌طور دائم در حالت آماده‌باش قرار دارند.

رزمایش‌های نظامی اخیر چین در آب‌های اطراف تایوان که منتقدان از آن با عنوان «تمرین حمله» یاد می‌کنند، در کنار موج عملیات تبلیغاتی و انتشار اطلاعات گمراه‌کننده، نشانه‌ای روشن از آماده‌سازی سیاسی پکن برای یک تقابل بالقوه است. دولت چین، لای چینگ-ته، رئیس‌جمهور تایوان را هدف حملات لفظی قرار داده و او را «ویرانگر صلح» و حامی استقلال می‌خواند. در مقابل، لای نیز با لحنی تند، چین را «نیروی متخاصم خارجی» توصیف کرده و اجرای «هفده راهبرد» برای مقابله با خرابکاری و جاسوسی را در دستور کار قرار داده است. همزمان، سریال تلویزیونی جدیدی به نام «روز صفر» در تایوان، پیامدهای فاجعه‌بار یک حمله نظامی به کشوری بی‌دفاع را به نمایش گذاشته است.

ابهام راهبردی یا بزدلی مزمن؟ آمریکا در آزمون تایوان 
هرچند تنش‌ها در دو سوی تنگه تایوان به اوج رسیده، اما پیش‌بینی وقوع جنگ میان چین و تایوان بارها مطرح شده و تاکنون هرگز به واقعیت نپیوسته است. از سال ۱۹۷۹ زمانی که آمریکا با چین روابط دیپلماتیک برقرار کرد و تایوان را به رسمیت نشناخت، اما همچنان به تعهد خود برای حمایت از دفاع این جزیره پایبند ماند، آرامش در منطقه برقرار بوده است. اما معادلات می‌توانند به‌سرعت دگرگون شوند و تکیه بیش از حد به این ثبات، توهمی خطرناک خواهد بود. چین امروز به‌مراتب نیرومندتر از یک یا دو دهه گذشته است و برای شی جین‌پینگ که ماه ژوئن ۷۲ ساله می‌شود، تحقق وحدت با تایوان نه فقط یک ماموریت تاریخی؛ بلکه میراثی شخصی به شمار می آید.

عوامل دیگری نیز وجود دارد که می‌تواند شی جین‌پینگ را به سمت اتخاذ تصمیمی سرنوشت‌ساز سوق دهد؛ از جمله ترکیب غیرمنتظره تهاجم ضدچینی و ضعف شخصیتی دونالد ترامپ  هر لحظه ممکن است تعرفه‌های سنگین جدیدی علیه صادرات چین وضع کند؛ اقدامی که به گفته کارشناسان، امنیت شغلی نزدیک به ۹ میلیون کارگر چینی را به خطر می‌اندازد. خصومت ترامپ با بزرگ‌ترین رقیب ایالات متحده نیز هفته گذشته بار دیگر آشکار شد؛ این‌بار از طریق اعمال محدودیت‌های تبعیض‌آمیز برای انتقال فناوری و صدور ویزای دانشجویی به شهروندان چینی.

این تلاش‌های خام برای ضربه‌زدن به اقتصادی که هنوز از رشد کُند پساکرونا و بیکاری بالا رنج می‌برد، چیزی جز قرار دادن اسلحه بر شقیقه شی جین‌پینگ نیست. آیا ترامپ واقعاً به میزان تحریک‌آمیز بودن این اقدامات پی برده است؟ قدرت حزب کمونیست چین در نهایت نه بر انتخابات، بلکه بر موفقیت اقتصادی و رفاه جمعی استوار است. ترامپ چه آگاهانه و چه ناخواسته در حال نشانه رفتن به سوی پایه‌های اصلی قدرت و اقتدار حزب کمونیست است.

اگر فشارها بیش از حد شود و عناصر ملی‌گرای تندرو شعله بحران را بیفروزند، بعید نیست که شی جین‌پینگ با دو پرسش کلیدی، بلوف ترامپ را برملا کند: آیا رئیس‌جمهور آمریکا واقعاً خواهان یک جنگ تجاری است یا جنگی واقعی؟ یا ترجیح می‌دهد دست به معامله بزند و تایوان را کنار بگذارد؟ اگر چین بخواهد با ایجاد اختلال در خطوط کشتیرانی تایوان، انجام حملات سایبری مخفیانه یا حتی برقراری یک محاصره کامل دریایی و هوایی اقدام کند، این قدرت را دارد که ترامپ را به عقب‌نشینی‌ای تحقیرآمیز وادارد. روشن است که در واشنگتن بر سر دفاع نظامی از تایوان اختلاف‌نظرهای جدی وجود دارد و در دوره ترامپ، سیاست دیرینه «ابهام راهبردی» عملاً جای خود را به نوعی بزدلی مزمن داده است.

چین در کمین؛ تایوان، هدف بعدی در شطرنج ژئوپلیتیک پکن 
ترامپ نه تمایلی به جنگ در شرق آسیا دارد و نه این واقعیت از چشم پکن پنهان مانده است. همچون همه زورگویان، پشت رجزخوانی‌های تهاجمی او، ضعف و هراسی عمیق پنهان است. ترامپ حتی حاضر به جنگیدن برای اوکراین نیست و در برابر تهاجم روسیه به‌راحتی عقب می‌نشیند. او نگران است که آغاز جنگی تمام‌عیار توسط اسرائیل علیه ایران و سوریه، آمریکا را ناخواسته وارد یک منازعه فراگیر کند. سیاست‌های ترامپ نه بر اساس اصول و معاهدات یا هنجارهای بین‌المللی، بلکه صرفاً بر محور منافع شخصی، پول و ترس شکل می‌گیرد.

در این شرایط، وقتی این پرسش مطرح می‌شود که آیا ترامپ واقعاً حاضر است برای تایوان وارد جنگ شود، پاسخ چندان جای تردید ندارد. او در ماه‌های گذشته بارها تلویحاً تأکید کرده که تایوان نیز مانند اعضای اروپایی ناتو، از چتر امنیتی آمریکا بهره می‌برد اما سهم خود را در هزینه‌های دفاعی نمی‌پردازد. ترامپ حتی تایپه را متهم به انحصار بازار نیمه‌هادی‌ها و لطمه‌زدن به اشتغال آمریکایی‌ها کرده و بر صادرات تایوان تعرفه وضع کرده است. هیچ‌یک از این اقدامات، در صورت بروز بحران نمی‌تواند اطمینانی به رویکرد ترامپ ببخشد.

برخی تحلیل‌گران آمریکایی بر این باورند که تایوان همان «تله خرسی» است که باید به هر قیمتی از گرفتار شدن در آن اجتناب کرد؛ رویکردی که بی‌تردید مورد پسند شی جین‌پینگ است. دو پژوهشگر امنیتی، جنیفر کاوانا و استیون ورتهایم، اخیراً در نشریه فارین افرز تأکید کردند رهبران آمریکا باید راهی میانه را در پیش بگیرند: «واشنگتن به جای تأکید صریح بر تعهد به دفاع از تایوان، باید اهمیت جلوگیری از الحاق این جزیره به پکن را کم‌رنگ نشان دهد.» برای بسیاری، این توصیه معنایی جز عقب‌نشینی ندارد.

در این میان، آشفتگی راهبردی، تایوان را به هدفی آسیب‌پذیر تبدیل کرده است. سیاست سخت‌گیرانه لای با مخالفت‌های گسترده در داخل تایپه مواجه است؛ شکاف‌هایی که پکن به‌عمد بر آن‌ها دامن می‌زند. بودجه دفاعی تایوان اگرچه رو به افزایش است، اما به سرعت لازم رشد نمی‌کند و تسلیحات وعده‌داده‌شده آمریکا همچنان به دست این جزیره نمی‌رسد. خطوط مرزی تایوان بارها توسط ناوها و هواپیماهای چینی نقض شده است. نیروها و دکترین نظامی تایوان بیش از هر زمان دیگری به نوسازی فوری نیاز دارند؛ مشکلاتی که شاید با گذر زمان رفع شود و همین می‌تواند یکی دیگر از دلایلی باشد که شی جین‌پینگ را برای به تعویق انداختن تصمیمش مردد کند.

بر اساس باور رایج، پکن ثبات ژئوپلیتیک و اقتصادی را بالاتر از هر اولویتی قرار می‌دهد. اما اگر این فرض راحت اشتباه باشد چه؟ شی جین‌پینگ بی‌تردید منازعه بر سر تایوان را بخشی از رقابت بزرگ‌تر با آمریکا بر سر جذب متحدان منطقه‌ای، برتری نظامی و سلطه جهانی می‌بیند. اکنون فرصتی طلایی پیش آمده است: در پرتو تعرفه‌های بی‌برنامه ترامپ، بحران‌های داخلی، سیاست‌های انزواطلبانه و شکاف‌های عمدی در اتحادهای اروپا و آسیا، آمریکا بیش از هر زمان دیگری آسیب‌پذیر به نظر می‌رسد.

به پیج اینستاگرامی «آخرین خبر» بپیوندید
instagram.com/akharinkhabar

اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره