سرمقاله شرق/ شوونیسم ریایی

شرق/ «شوونیسم ریایی» عنوان یادداشت روز در روزنامه شرق به قلم سیدمصطفی هاشمیطبا است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
مولا علی(ع) امیرالمؤمنین میفرماید دو گروه بر من آسیب رساندند؛ دوستان افراطی و دشمنان افراطی. این را به این خاطر آوردم که نشان دهم افراطیگری تا چه حد مذموم است و البته در قرآن کریم مؤمنان امت وسط خوانده شدهاند.
اختلال روانی خودشیفتگی یکی از این افراطهاست که انسان عاشق خود باشد و خود را برتر از دیگران بپندارد و برعکس خودکمبینان یا دارندگان عقده حقارت هستند که خود را همواره کمتر از دیگران میپندارند و البته هر دو تا حدودی -اگر عمدی نباشد- قابل درمان هستند. خودشیفتگی تنها به شخصیت فردی منتهی نمیشود، بلکه میتواند تا ابعاد ملی و کشوری گسترش یابد و در این صورت ملیگرایی افراطی یا شوونیسم را بروز میدهد؛ مثل آنکه میگوییم هنر نزد ایرانیان است و بس. برعکس آن خودکمبینی است؛ یعنی حقیردیدن ملت که میگوییم «ایران یک لولهنگ هم نمیتواند بسازد» یا «باید سراپا غربی شویم».
معمولا اگر در افراد صداقت باشد، به طرز فکر خود وفادار میمانند؛ چراکه کوتاهآمدن از عقیده خود جرئت و شهامت همراه با آگاهی و اطلاع میخواهد. اما اگر قرار باشد افراد نان را به نرخ روز بخورند، آنوقت چنین میشود که یک روز امت مهم است و یک روز دیگر ملت، یک روز جهان اسلام مهم است و روز دیگر ایران و آنوقت میشود شوونیسم ریایی!
گویندهای که تا دیروز با ایرانگرایی، سرود ای ایران و شاهنامهخوانی مخالف بود و به قول معروف شاهنامه را با انبر میگرفت تا دستش نجس نشود و امروز میگوید ایران جزء چند کشور قوی دنیاست، شک نکنید همین فردا اگر اقتضا کند، دوباره به فلسفهای که میگوید «ملیگرایی خلاف شرع و عقل» است بازمیگردد.
در اینکه اگر ایران قوی باشد و حتی اگر قویترین باشد موجب شادمانی میشود، حرفی نیست، اما به قول علما برای هر مؤخرهای، مقدمهای لازم است. اگر مقدمات ایران قوی را فراهم نکرده باشیم، ایران ضعیف تداوم پیدا میکند و شرط قویبودن، شناخت نقاط ضعف و مشکلات است تا بتوانیم آنها را برطرف کنیم؛ والا با یک منبر و نطق توفانی، نه ایران قوی میشود و نه دشمنان ایران به هراس میافتند.
اگر این افراد آگاه نیستند، بدانند که مؤلفههای ایران قوی را میتوانیم در پنج بخش خلاصه کنیم: اول آبادانی سرزمینی که متأسفانه به دلیل بیتوجهی و مصرف آنها در حد شکنندگی قرار گرفته است. دوم حفظ ثروتهای طبیعی کشور که باز هم متأسفانه به دلیل اسراف و زیادهروی و عدم توجه با کاستی روبهرو شده است. سوم آمادگی دفاعی که با وجود همه تلاشها و بهویژه تلاش افراد کمادعا، هنوز از تکنولوژی روز دنیا عقب است و صدالبته با افتخار به عملکرد نیروهای مسلح و بهخصوص یگان هوافضا، دلاوری و شایستگی نیروهای مسلح جبران کمبودها را میکند. پنجم سرمایه مردمی داشتن حکمرانی؛ یعنی باور مردم به حکمرانی و اطاعت از قانون و اجرای هر آنچه دولت بخواهد. اشتباه نکنید دفاع مردم از ایران، بهخصوص در تجاوز اخیر به کشور، به معنای دفاع بیقیدوشرط از دولت و حکمرانی نیست و دلیل آن عدم رعایت مقررات و قوانین کشور و ابلاغیههای دولت توسط بسیاری از شهروندان بوده و نمونه بارز آن ترافیک شهری است.
از سویی، درحالیکه بحق در مقابل ظلم و ستم و بهخصوص حاکمان جنایتکار آمریکا و اسرائیل ایستادهایم، آیا در داخل کشور از بیانظباطی، عدم مشارکت مردم، شلختگی اظهارنظرها و سیستمهای اجرائی در رنج نیستیم و آیا با این شکل میتوانیم به خود ببالیم که جزء چند کشور قوی دنیا هستیم؟ میگویند خود گفت و خود خندید.
امروز مثل زمانهای گذشته که استکبار حداقل ظاهر را حفظ میکرد، نیست؛ آنها تمام خطوط قرمز را درنوردیدهاند و باکی از هر عمل خلاف انسانی و هر اقدام خلاف حقوق بینالمللی ندارند. نسلکشی مردم، انهدام شهرها و تخریب بیمارستانها بسیار عادی شده و قبح آن ریخته شده است. آمریکا مراکز اتمی را برخلاف تمام معاهدههای بینالمللی بمباران کرده است و با کمال تأسف میبینیم که گویی در دنیا هیچ اتفاقی صورت نگرفته و تنها برخی کشورها لفظا آن را محکوم کردهاند و تازه با کمال وقاحت رئیسجمهور آمریکا میگوید اگر لازم باشد باز هم انجام میدهیم.
آیا با تظاهر به قویبودن نشستهایم تا دوباره آنها هر کاری میخواهند انجام دهند؟ در ظاهر به نظر میرسد نوعی بیخیالی حاکم بر حکمرانی ماست که فکر میکند همه چیز باید به حال عادی باشد و حتی کمترین ابتکار و دستورالعمل در برابر مشکلات حاضر مثل برق و آب ارائه نمیدهد و بهجای ایجاد سیستمهای عادلانه، فراگیر و صرفهجویانه، چاره را در تعطیلی، قطع برق و قطع آب میداند؛ یعنی حکمرانی هیچ ابتکار عملی ندارد و همه چیز را به حال خود رها کرده است.
در مقابل، دشمن غدار، کینهتوز، بیرحم و نسلکش درصدد فراهمکردن هرچه بیشتر عدّه و عُده است و به خاورمیانه هم اکتفا نمیکند و صحبت از حضور در قفقاز و گذرگاه احتمالی زنگزور در خاک ارمنستان و اجاره آن توسط آمریکا و پیوستن کشورهای قفقاز به پیمان ابراهیم میکند و صدالبته چه با فعالکردن مکانیسم ماشه و چه بدون آن، دشمنی پایانناپذیری با ایران خواهد داشت و بر ماست که با تجهیز جامعه و رفع آنچه میتوان به آن شلختگی سیاسی و اقتصادی نام نهاد، برای هر حادثه آمادگی لازم را فراهم آوریم و تنها با خودشیفتگی و خودبزرگبینی خود را سرگرم نکنیم.