سرمقاله خراسان/ کریدور آمریکا ؛ ماموریت ایران

خراسان/ «کریدور آمریکا ؛ ماموریت ایران» عنوان یادداشت روز در روزنامه خراسان به قلم مصطفی غنی زاده است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
قرارداد صلح میان ارمنستان و آذربایجان به همراه بسته کریدوری در زنگزور یک واقعیت جدید برای ایران است که سابقا تصور میشد به شکل دیگری پیش برود. ایران آمادگی داشت تا حمله آذربایجان برای بسته شدن مرز ارمنستان را دفع کند اما ماجرا به شکلی پیش رفت که خود ارمنیها با باز شدن این مسیر موافقت کنند و عملا امکان دخالت ایران را ببندند. درواقع مشکل ما نه با یک طرف که با هر دو طرف ماجراست که یکی در آغوش رژیم است و دیگری به آغوش آمریکا غش کرده. ارمنستان با پاشینیان قصد دارد تا از زیر پرچم روسیه درآید و به سمت غرب حرکت کند. جنگ اوکراین و عدم تمرکز روسیه هم چنین امکانی را به وجود آورده است.
با وجود این باید چند نکته را مورد توجه قرار داد. اولا قرارداد مذکور کلی است و سخنان بعدی دو طرف ارمنی و آذربایجانی نشان میدهد یک اختلاف برداشت وجود دارد. درحالی که علیاف و شاید ترامپ به دنبال ایجاد یک کریدور فراسرزمینی به معنای عبور ترانزیتی بدون نظارت و حاکمیت ارمنستانی هستند، پاشینیان چیز دیگری مدنظر خود دارد. او مسیر ترانزیتی با حاکمیت ارمنی را در نظر دارد که البته مسیر شرقی-غربی را برای آذربایجان مهیا میسازد. در متن بیانیه سیاسی هم آمده است که «قواعد بینالملل رعایت میشود» این یعنی قرار نیست مرزی جابهجا شود یا یک کریدور فرامرزی بدون توجه به شکل جغرافیای سیاسی سابق تشکیل شود. با توجه به این اختلاف، باید گفت که احتمالا در ادامه کار و به ویژه در مذاکرات فنی و قراردادی مشکلات بزرگی به وجود آید. تجربه سابق در توافقات بین این دو کشور آن است که هر بار در متن اولیه اختلافی کوچک نمایان شده، درگیری بزرگی به وجود آمده است. لذا در مراحل بعد باید ببینیم تا چه اندازه آمریکا و ترامپ توان حل این اختلافات اساسی و مهم را دارند.
نکته دوم، رضایت ضمنی روسیه است. روسها واکنشی نرم به این ماجرا داشتند. سفر بنزاید به روسیه دو روز قبل از این توافق، زمینهساز این نرمی دیپلماتیک است. علاوه براین، میتوان احتمال داد که یکی از مفاد مذاکرات ویتکاف با پوتین در همین زمینه بوده و آمریکا با دادن امتیاز زمین در شرق اوکراین، امتیاز ایجاد این توافق را از روسیه خریدهاند. گرچه در این میان احتمال فریب خوردن روسیه هم بسیار است چراکه زلنسکی گفته به مفاد توافقی آمریکا و روسیه پایبند نخواهد بود. پوتین در وضعیت زخمی و کنار افتاده، حاضر میشود تا امتیازات زیادی برای رهایی از باتلاق اوکراین را پرداخت کند. معلوم نیست این امتیاز، آخرین مورد باشد.
با وجود این، ماجرا برای ایران منفی است. چه یک کریدور به معنای قطع ارتباط زمینی با ارمنستان اتفاق بیفتد و چه مسیر ترانزیتی باز شود که در نهایت مرز با ایران را نبندد. اولی بسیار بدتر از دومی است اما دومی هم مزیت ایران در مسیر شرقی-غربی را تضعیف و پای آمریکا را به شمال غرب ایران باز میکند. سوال اصلی این جاست که پس طرح ایجابی ایران برای کریدورها کجاست؟ طرح شمالی-جنوبی که با توقف و تقریبا شکست مواجه شده. مسیر شرقی-غربی هم که اساسا در دستور واقعی نبوده. تا چه زمان قرار است این انفعال و عدم طراحی ادامه یابد؟ نمیتوان از کشورهای دیگر انتظار داشت که مسائل راهبردی خود را برای ایران متوقف کنند. دولت و شعام باید برای یک طرح ایجابی در منطقه که مبتنی بر اقتصادسیاسی است اقدام کنند. والا قرارها و توافقات ضدمنافع ایران به مرور گسترش خواهد یافت و دست ایران را بسته تر از گذشته خواهد کرد. به ویژه آن که دشمن وجودی ما، علاوه بر میدان، برنامههای مفصلی در روی نقشه جغرافیای سیاسی دارد.