سرمقاله دنیای اقتصاد/ قواعد جدید بازی در شانگهای

دنیای اقتصاد/ «قواعد جدید بازی در شانگهای» عنوان یادداشت روز در روزنامه دنیای اقتصاد به قلم محسن شریعتینیا است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
اجلاس اخیر سازمان همکاری شانگهای بار دیگر به مناظرات در مورد نقش و جایگاه این نهاد در اقتصاد و سیاست جهانی دامن زد. برخی پویایی این نهاد را نشانهای مهم از زوال نظم بینالملل لیبرال برشمردند و دیگرانی آن را باشگاهی کماهمیت دانستند. اما موضوعی که کمتر کاویده شده آنکه سازمان همکاری شانگهای نظم بینالمللی موجود را چگونه تفسیر و چه نقشی برای خود تعریف میکند.
بیانیه پایانی اجلاس تیانجین نمایانگر نگاه سازمان به نظم موجود و چگونگی ایجاد تحول در آن است. از همین رو با تکیه بر تحلیل محتوای بیانیه پایانی اجلاس اخیر میتوان به این پرسشها پاسخی فراتر از کلیشههای رایج داد. تحلیل محتوای متن بیانیه پایانی نشان میدهد که نزدیک به ۷۰درصد متن، به دو موضوع به صورتی نسبتا برابر اختصاص یافته است: امنیت و مبارزه با تروریسم و همکاری و توسعه اقتصادی. حدود ۲۰درصد به سیاست و روابط بینالملل و حدود ۱۰درصد به فرهنگ و اجتماع مربوط میشود. این توزیع نشان میدهد که سازمان اکنون با دو محوریت عمل میکند: امنیت بهعنوان پیششرط و اقتصاد بهعنوان محرک.
بخشهای امنیتی همچنان بر سه «شر» مشهور متمرکز است: «تروریسم» «افراطگرایی» و «جداییطلبی». بااینحال، نوآوریهای نهادی جدیدی نیز مطرح شد؛ از جمله ایجاد مرکز جامع مقابله با تهدیدهای امنیتی و مرکز مبارزه با مواد مخدر. در منطق سازمان همکاری شانگهای، امنیت پیشنیاز راهروهای تجاری و جریان سرمایه است. ثبات در مرزها، خطوط راهآهن و زیرساختهای انرژی شرط اولیه شکوفایی محسوب میشود.
اما در بخش اقتصادی، اعلامیه بلندپروازانهتر است. واژگانی مانند «تجارت»، «سرمایهگذاری» و «اتصالات زیرساختی» بارها تکرار میشود، اما واژه «انرژی» بیشترین تکرار را دارد. متن تایید میکند که ساخت راهآهن چین–قرقیزستان–ازبکستان پس از دههها اختلافنظر، بالاخره آغاز شده است. افزون بر این وعدههایی برای توسعه کریدورهای «شمالی– جنوبی» و «شرقی–غربی» در پهنه اوراسیا ارائه میدهد. بهعلاوه دیجیتالی شدن گمرکات، «پنجره واحد» برای تجارت و نقشهراه امنیت غذایی بخشی از این دستورکار لجستیکی هستند. به دیگر سخن شانگهای میکوشد پهنه اوراسیا را بهطور فیزیکی و دیجیتالی به هم متصل کند.
جسورانهترین گام مالی، تصمیم به تاسیس بانک توسعه سازمان همکاری شانگهای است. این تصمیم سازمان را از مرحله بحث و بررسی به مرحله نهادسازی میبرد. این تصمیم همراه با تعهد به گسترش تسویه محلی با ارزهای ملی و تقویت کنسرسیوم بینبانکی این نهاد، نشان میدهد که اعضا به دنبال خودمختاری مالی هستند؛ نوعی ترتیبات مالی که آسیبپذیری در برابر تحریمها و وابستگی به دلار را کاهش دهد. در همین راستا، اعلامیه «اقدامات قهری یکجانبه» را محکوم میکند که همان زبان دیپلماتیک برای اشاره به تحریمهای غربی است. البته تا شکلگیری چنین ترتیباتی راه طولانی در پیش است.
فناوری نیز بهطور جدی وارد دستورکار سازمان شده است. بیانیه از تصویب یک نقشهراه همکاری در هوش مصنوعی خبر داده، از ایجاد مرکز هوش مصنوعی در آسیای مرکزی حمایت میکند و کار مشترک برای توسعه تجارت دیجیتال، تجارت الکترونیک و استانداردسازی را مورد تاکید قرار میدهد. روشن است که هر مجموعه یا نهادی که قوانین حاکم بر هوش مصنوعی، جریان دادهها و بازارهای دیجیتال را بنویسد، آینده جهانیشدن را شکل خواهد داد. سازمان شانگهای هم خود را بهعنوان تنظیمگر استانداردها در برابر غرب معرفی میکند.
از منظر نگرش به نظم موجود بینالمللی، نام سازمان ملل متحد ۱۹بار ذکر شده است؛ امری که نشان میدهد این نهاد همچنان مبنای ادعاهای حقوقی و مشروعیتبخش به سازمان همکاری شانگهای است. نام ایالات متحده فقط دو بار و هر دو بار در زمینه منفی مطرح شده است: یک بار در ارتباط با حمله به ایران و بار دیگر بهصورت تلویحی در بحث تحریمها. ناتو و اتحادیه اروپا اصلا ذکر نشدهاند. این عدم تقارن تصادفی نیست. با تکیه بر زبان سازمان ملل و حذف یا محکومیت ائتلافهای غربی، سازمان شانگهای آگاهانه یک روایت چندقطبیِ مبتنی بر سازمان ملل میسازد.
اثرات چین در همه جای متن پیداست. ابتکار کمربند و جاده سه بار ذکر شده و هشت عضو بهطور صریح از آن حمایت کردهاند. چین بیش از هر عضو دیگری نام برده شده است. واژگانی چون «جهان چندقطبی» و «همکاری برد - برد» با واژگان دیپلماسی چین مطابقت دارد. افزون بر این دستاوردهای عینی، از راهآهن تا بانک توسعه، دقیقا با اولویتهای پکن - اتصالات زیرساختی، همکاری مالی و حکمرانی فناورانه - همخوان است.
اعلامیه تیانجین تصویری از سازمان همکاری شانگهای بهعنوان نهادی فراتر از گروهی که بر تهدیدهای مرزی متمرکز است، ارائه میدهد. این سازمان در حال تبدیل شدن به یک نهاد سیاسی -اقتصادی منطقهای است؛ سازمانی که میکوشد برای اعضا «قواعد سیاسی» (چندقطبیگرایی و مشروعیت سازمان ملل)، «مالی» (بانک توسعه و ارزهای محلی)، «لجستیک» (انرژی و کریدورها) و «دیجیتال» (هوش مصنوعی و استانداردهای دیجیتال) تدوین کند. به بیان دقیقتر، سازمان همکاری شانگهای از گفتوگو به سوی قاعدهنویسی حرکت کرده است.
پیامدها روشن است. برای واشنگتن و بروکسل، اعلامیه تیانجین نشانهای از تشدید رویارویی گفتاری است؛ بهویژه با محکومیت صریح اقدامات ایالات متحده و اسرائیل علیه ایران. برای جنوب جهانی، این سند سازمان همکاری شانگهای را بهعنوان مدافع اصلاحات سازمان ملل، تجارت عادلانه و امنیت غذایی و انرژی معرفی میکند. برای چین که میزبان اجلاس بود، این اعلامیه جایگاه پکن را بهعنوان معمار چندقطبیگرایی اوراسیایی تحکیم میکند.
سازمان همکاری شانگهای هنوز از نظر همکاری عملیاتی نیاز به اقدامات بسیار دارد. اما در جهانی که مالیه و حکمرانی فناوری پراکندهتر میشود، اعلامیه تیانجین را میتوان تلاشی برای ساختن جایگزینهای کارکردی، مسیرهای منطقهای برای جریان پول، کالا و داده خارج از چارچوبهای غربی برشمرد. پیشنهادهای ایران در این اجلاس واقعبینانه و کارکردگرایانه بود. کوشش برای تبدیل پیشنهادها به برنامههای عملیاتی و رایزنی با سایر اعضا برای قرار گرفتن این پیشنهادها در قالب اولویتهای سازمان اهمیت و ضرورت دارد. سازمان همکاری شانگهای بهتدریج از نهادی گفتوگومحور به سازمانی قاعدهنویس با اولویت قاعدهنویسی منطقهای در حوزه تهدیدهای نوین امنیتی و همکاریهای اقتصادی تغییر نقش و هویت میدهد.
ایران نیز نیاز دارد نقش خود را از «حضور» به مشارکت فعال در «شکلدهی به دستورکار» یا آنچه قاعدهنویسی خوانده میشود، تغییر دهد. سازمان همکاری شانگهای یکی از مسیرهای مهم نقشآفرینی ایران در قاعدهنویسی منطقهای در سالهای پیش روست. بهرهگیری از این فرصت نیازمند شناخت علمی و عمیق این نهاد، فراتر از کلیشههای رایج و مشارکت برنامهریزیشده در قاعدهنویسی چندجانبهگرایانه است.