سرمقاله وطن امروز/ گروسی: کور شدیم!

وطن امروز/ «گروسی: کور شدیم!» عنوان یادداشت روز در روزنامه وطن امروز به قلم علیرضا مستوفی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی میگوید از ماه ژوئن امسال (خرداد)، جز نیروگاه بوشهر، بازرسان آژانس نتوانستند از هیچکدام از تاسیسات هستهای ایران بازدید کنند. رافائل گروسی روز یکشنبه در گفتوگو با روزنامه ایتالیایی ریپابلیکا، درباره بازرسی اخیر آژانس در ایران گفت: بازرسان فقط توانستهاند به نیروگاه هستهای بوشهر دسترسی پیدا کنند، بدون اینکه به سایتهای آسیبدیده یا ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنیشده ۶۰ درصد دسترسی یابند. گروسی ادامه داد: ما از ماه ژوئن (خرداد) عملا دید خود را از دست دادهایم؛ معتقدم اورانیوم در نیروگاههای اصفهان و نطنز قرار دارد؛ جایی که بازرسان نتوانستهاند شخصا خسارت را تأیید کنند. وی افزود: فعالیتهای مربوط به تولید اجزای سانتریفیوژ که «ارزش استراتژیک» دارد نیز برای آژانس بینالمللی انرژی اتمی نامرئی است.
* کوری جواب کری!
اظهارات گروسی یعنی کور شدن آژانس نسبت به فعالیتهای هستهای ایران.
بعد از جنگ ۱۲ روزه، مجلس شورای اسلامی طرحی را تصویب کرد که همکاری ایران با آژانس به حالت تعلیق درآمد. تصمیمگیری درباره همکاری با آژانس نیز در اختیار شورای عالی امنیت ملی ایران است که این شورا بر اساس مصالح، تصمیم میگیرد چقدر به آژانس دسترسی داده شود.
به خاطر سیاستهای آژانس و رفتار این نهاد و مدیرکل آن در جریان حمله به تاسیسات هستهای ایران، فعلا دسترسیهای آژانس به تاسیسات هستهای ایران محدود شده است. ایران معتقد است آژانس و شخص رافائل گروسی در حمله رژیم صهیونیستی و آمریکا به ایران موثر بودهاند. چند روز قبل از حمله به ایران، گروسی یک بیانیه سیاسی درباره همکاریهای ایران با این نهاد منتشر کرد. این اقدام گروسی زمینه را آماده کرد تا آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان یک قطعنامه ضدایرانی را در شورای حکام تصویب کنند. رژیم صهیونیستی نیز کمتر از یک روز پس از تصویب این قطعنامه، به ایران حمله کرد. بنابراین گروسی بخشی از پازل حمله به ایران را تکمیل کرد. در جریان حمله به تاسیسات هستهای ایران هم آژانس وظایف قانونی خود را انجام نداد و گروسی حتی این حملات غیرقانونی را محکوم نکرد. ایران میگوید آژانس بینالمللی انرژی اتمی و مدیرکل آن، به جای اقدامات قانونی، علیه ایران سیاسیکاری کردهاند. به همین خاطر، ایران دسترسیهای بازرسان آژانس به تاسیسات هستهای خود را محدود کرده است.
* چرا میخواهند ببینند؟
با اینکه گروسی اخیرا در چند نوبت گفته است ۴۰۸ کیلوگرم اورانیوم ۶۰ درصد ایران در تاسیسات هستهای بمباران شده ایران است اما عدم دسترسی آنها به این ذخایر باعث سردرگمی آژانس، آمریکا و ۳ کشور اروپایی شده است. اصرار آمریکا، اروپا و گروسی بر بازدید از تاسیسات هستهای ایران که در جنگ ۱۲ روزه به آنها حمله شد، یک اقدام سیاسی است تا آمریکا و رژیم صهیونیستی اطلاع پیدا کنند حملات به این تأسیسات تا چه اندازه موفق بوده است. همینطور آنها میخواهند بدانند آیا پس از جنگ، ایران به اورانیوم ۶۰ درصد خود دسترسی پیدا کرده یا این ذخایر همچنان در تاسیسات قرار دارد. اطلاع آژانس از این موضوعات برای آمریکا و رژیم صهیونیستی بسیار مهم است. حتی عدهای از کارشناسان معتقدند کسب اطلاع آژانس از میزان تخریب تاسیسات هستهای و ذخایر اورانیوم ۶۰ درصد ایران بر تصمیم آمریکا و رژیم صهیونیستی درباره حمله دوباره به ایران موثر است. یکی دیگر از سناریوهای مطرح این است: کسب اطلاع از وضعیت تاسیسات بمباران شده و ذخایر اورانیوم ۶۰ درصد ایران، بر مذاکرات اروپا و احیانا آمریکا با ایران تأثیر مستقیم دارد. در صورت دسترسی بازرسان آژانس به تاسیسات هستهای و اورانیوم ۶۰ درصد ایران، اگر گزارشات آنها مؤید این باشد که این تاسیسات بشدت آسیب دیدهاند و ایران قادر نیست بزودی این تاسیسات را بازسازی و از آنها استفاده کند، آنگاه پیشبینی میشود یا آمریکا و رژیم صهیونیستی تصمیم میگیرند مجددا به ایران حمله کنند یا آمریکا با این تصور که ایران فعلا امکان غنیسازی در این تاسیسات را ندارد، برای توافق هستهای با ایران ترغیب نخواهد شد. یعنی در پیش گرفتن استراتژی «نه جنگ، نه صلح» که رهبر معظم انقلاب در دیدار هیأت دولت با ایشان مطرح کردند. به همین خاطر، برای آمریکا، رژیم صهیونیستی و ۳ کشور اروپایی مهم است اطلاع دقیقی درباره تاسیسات هستهای ایران و ۴۰۸ کیلوگرم اورانیوم ۶۰ درصد ایران پیدا کنند. تا زمانی که آنها درباره این مسائل اطلاع دقیقی کسب نکنند، نمیتوانند با اطمینان، سناریوی بعد خود را علیه ایران اجرا کنند.
* قانونی که دست ایران را پر کرد
سیاست ایران برای محدود کردن دسترسی آژانس به تاسیسات هستهایاش یک اقدام قانونی بود و این حق ایران است که اینگونه به رفتار سیاسی آژانس واکنش نشان دهد. مصوبه مجلس درباره تعلیق همکاری با آژانس، یک واکنش اعتراضی نسبت به سیاسیکاری و عدم اجرای تکالیف قانونی آژانس است. به همین خاطر، مصوبه مجلس، یک اقدام منطقی و بر اساس منافع ملی است. یکی دیگر از اثرات مثبت این مصوبه این است که دسترسی آژانس به تاسیسات هستهای ایران که تا پیش از جنگ ۱۲ روزه، یک اقدام روتین بود، الان به یکی از درخواستهای اروپا، آمریکا و آژانس تبدیل شده است. ایران از طریق مصوبه مجلس، یک اهرم هستهای برای تیم مذاکرهکننده ایجاد کرد. یعنی مجلس شورای اسلامی از یک اقدام روتین و تکلیف همیشگی ایران، یک اهرم و ظرفیت چانهزنی درست کرد. اکنون آمریکا و اروپا برای اینکه آژانس اقدامات روتین خود قبل از جنگ ۱۲ روزه را از سر بگیرد باید به خواستههای ایران تن دهند. به همین خاطر ایران دسترسی آژانس به تاسیسات هستهایاش را مشروط کرده است به تصمیم اروپا درباره مکانیسم ماشه و آینده مذاکرات هستهای. به همین خاطر است که تا وضعیت فعالسازی مکانیسم ماشه و آینده مذاکرات هستهای مشخص نشود، ایران اجازه نمیدهد بازرسان آژانس از تاسیسات هستهای بازدید کنند. ضمن اینکه ایران پشت پرده فشار آمریکا و اروپا برای بازدید بازرسان آژانس از تاسیسات هستهای را میداند. اطلاع دقیق از وضعیت تاسیسات هستهای بمباران شده و ذخایر اورانیوم ۶۰ درصد روی سیاست آمریکا و اروپا درباره ایران و در جایگاه این ۲ طرف پشت میز مذاکره اثر مستقیم دارد. به همین خاطر ایران میگوید اول باید آمریکا و اروپا علیه ایران تغییر مسیر بدهند، آن وقت بازرسان آژانس اجازه مییابند از وضعیت تاسیسات هستهای ایران و ذخایر اورانیوم ۶۰ درصد مطلع شوند.
به همین خاطر است که میتوان گفت مصوبه مجلس درباره تعلیق همکاری با آژانس، دست تیم مذاکرهکننده ایران را پر کرده است.
* افزایش قدرت بازدارندگی
کوری آژانس درباره وضعیت تاسیسات هستهای و ذخایر اورانیوم ۶۰ درصد ایران، روی قدرت بازدارندگی تهران هم اثر مستقیم دارد. یکی از دلایلی که باعث توقف جنگ شد، نگرانی آمریکا و رژیم صهیونیستی از وضعیت تاسیسات هستهای ایران و ذخایر اورانیوم بود. به همین خاطر بلافاصله پس از توقف جنگ، از طریق آژانس دنبال این هستند مطلع شوند حملات به تاسیسات هستهای ایران چقدر موثر بوده و تکلیف ذخایر اورانیوم ۶۰ درصد را هم مشخص کنند. الان که نزدیک ۸۰ روز از توقف جنگ میگذرد، ترامپ و نتانیاهو دقیقا نمیدانند این حملات چقدر توانسته فعالیتهای هستهای ایران را تعلیق کند. به همین خاطر نهتنها نگرانی آنها درباره این موضوع پابرجاست، بلکه بیشتر هم شده است، چرا که آنها دقیقا نمیدانند در این فاصله، ایران در این تاسیسات چه کارهایی کرده است یا آیا ذخایر اورانیوم ۶۰ درصد ایران در این تاسیسات مستقر بوده و وضعیت آنها چگونه است. همانطور که گفته شد اطلاع از این موضوعات روی سناریو بعد ترامپ و نتانیاهو موثر است. به همین خاطر آنها فعلا نمیتوانند سناریو بعد خود را با اطمینان خاطر انجام دهند. ترامپ و نتانیاهو یک نگرانی بزرگتر هم دارند؛ حمله مجدد به ایران، یعنی پایان مذاکره. اگر رژیم صهیونیستی مجددا به ایران حمله کند، بعید است ایران دیگر وارد مذاکرات شود و بازرسی آژانس از تاسیسات هستهای ایران کاملا منتفی میشود. به همین خاطر، آمریکا و رژیم صهیونیستی زمانی میتوانند وارد یک جنگ جدید و بزرگتر از جنگ ۱۲ روزه با ایران شوند که دیگر بابت فعالیتهای هستهای ایران و استفاده از ذخایر ۶۰ درصد نگرانی نداشته و آنها را تعیین تکلیف کرده باشند. بنابراین عدم دسترسی بازرسان آژانس برای بازدید از تاسیسات هستهای بمباران شده ایران و بیاطلاعی آنها از ۴۰۸ کیلوگرم اورانیوم غنیشده ۶۰ درصد، بازدارندگی ایران را تقویت کرده است. ایران هم هوشیار است و دسترسی به بازرسان آژانس را به وضعیت سناریوهای آینده علیه ایران پیوند زده است.