نماد آخرین خبر
  1. برگزیده
تحلیل ها

یک تحلیلگر: خروج از NPT می‌تواند بهانه‌ای برای اقدامات نظامی علیه ایران فراهم کند

منبع
ايران
بروزرسانی
یک تحلیلگر: خروج از NPT می‌تواند بهانه‌ای برای اقدامات نظامی علیه ایران فراهم کند

ایران/متن پیش رو در ایران منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست

رضا عدالتی پور|  با فعال شدن مکانیسم ماشه، ایران بار دیگر در مواجهه با تحریم‌های سازمان ملل قرار گرفته است؛ وضعیتی که این‌بار تحت تأثیر متغیرهایی چون بازیگری ترامپ، جنگ اوکراین، شکاف فزاینده چین و روسیه با غرب، جنگ ۱۲ روزه اخیر و حمله به تأسیسات هسته‌ای کشورمان، متفاوت از دوران پیش از برجام خواهد بود. «ایران» در گفت‌و‌گو با رحمن قهرمانپور، کارشناس برجسته مسائل بین‌الملل، با بررسی تأثیر این متغیرها در روندهای آتی سیاست خارجی کشور، به فرصت‌ها و تهدیدهای نوظهور ناشی از فعال شدن مکانیسم ماشه دوره اخیر پرداخته است. به زعم قهرمانپور، رقابت فزاینده چین با آمریکا که ممکن است پکن را به حمایت بیشتر از ایران سوق دهد و موضع روسیه که با توجه به چالش‌های خود در اوکراین، تمایل به تقابل با غرب دارد، از جمله فرصت‌هایی است که در دوره قبل از برجام برای ایران ملموس نبود؛ اگرچه باید نسبت به این موضوع نیز هوشیار بود که موفقیت در برابر نظام تحریم‌های غرب بیش از هر چیز به شرایط داخلی کشور بستگی دارد. در این راستا پرهیز از قطبی‌سازی سیاسی، اختلافات جناحی و تضعیف دولت، می‌تواند تاب‌آوری ایران را افزایش دهد. همچنین حفظ توان نظامی متعارف و پدافندی در کنار همکاری مدیریت شده با آژانس انرژی اتمی می‌تواند مانع از سنگین شدن سایه تهدید نظامی علیه کشور باشد. در مجموع، نقشه راه واقع‌بینانه برای بهره‌گیری از فرصت‌ها و عبور از بحران بر دو پایه وحدت داخلی و دیپلماسی هوشمندانه تأکید دارد.

فعال شدن مکانیسم ماشه و بازگشت شرایط به پیشابرجام، در پرتو سه متغیر مهم از جمله نقش‌آفرینی ویژه ترامپ، جنگ اوکراین و شکاف روسیه و غرب و همچنین جنگ ۱۲ روزه علیه تأسیسات هسته‌ای ایران چه معنا و پیامدی برای آینده سیاست خارجی ایران دارد؟
به این شرایطی که گفتید می‌توان موارد دیگری نیز اضافه کرد؛ مثلاً تجربه اعمال تحریم‌ها از سوی آمریکا یا اروپا و همچنین تحولات بین‌المللی که در این چند سال اخیر اتفاق افتاده است. بنابراین به نظرم شروع بحث از این نقطه بسیار خوب و مهم است: تحریم‌های دوره قبلی چه تفاوتی با امروز دارد؟
از زاویه بین‌المللی اگر نگاه کنیم، در سال ۲۰۱۵ شرایط آمریکا در منطقه به گونه‌ای دیگر بود. آمریکا به نوعی در عراق گرفتار شده بود، وضعیت محور مقاومت بهتر بود، در سطح بین‌المللی هنوز ترامپ سر کار نیامده بود و سیاست تقابل چین و آمریکا نیز تشدید نشده بود. از نظر اقتصادی، ایران قوی‌تر و بزرگ‌تر از امروز بود، تجربه تحریم‌ها کمتر وجود داشت و جامعه تصور می‌کرد که این وضعیت موقتی و در حال‌گذار است.
اما اکنون، در سپتامبر ۲۰۲۵، هم شرایط بین‌المللی تغییر کرده است هم شرایط منطقه‌ای و هم شرایط داخلی ایران. بنابراین اگر بخواهیم درباره پیامدهای جدید قضاوت کنیم باید به این تغییرات در سطوح مختلف توجه داشته باشیم. شاید مهم‌ترین تحول این باشد که پس از سال ۷۳، موقعیت منطقه‌ای ایران و محور مقاومت نسبت به گذشته تضعیف شده است. از سوی دیگر در عرصه داخلی، اقتصاد ما با مشکلات بیشتری روبه‌روست. این عوامل می‌تواند ما را به این جمع‌بندی برساند که اعمال تحریم‌ها در این دوره تبعات سخت‌تری خواهد داشت.
با این حال، باید به فرصت‌های جدید در سطح بین‌المللی هم توجه کرد. امروز بسیار درباره این موضوع بحث می‌شود. شاید مهم‌ترین فرصت این باشد که چین رقابت خود با آمریکا را سریع‌تر و آشکارتر از گذشته دنبال می‌کند و ممکن است در این راستا به ایران کمک کند. همچنین اظهارات نماینده روسیه در شورای امنیت درباره بازگشت قطعنامه‌ها این برداشت را تقویت می‌کند که شاید چین و روسیه در دوره جدید در اعمال تحریم‌ها همکاری نکنند. دلیل این امر، تشدید رقابت آمریکا با چین است. حتی برخی کشورها مانند اندونزی یا برزیل نیز ممکن است تحت تأثیر چنین فضایی جرأت بیشتری برای عدم همراهی با تحریم‌ها پیدا کنند. البته همه اینها در حد فرض و گمان است.
پس در جمع‌بندی می‌توان گفت که در شرایط جدید هم تهدیدهای تازه‌ای پیش روی ما قرار دارد و هم فرصت‌های تازه‌ای. اما اینکه آیا نهایتاً تحریم‌ها تأثیرگذار خواهند بود یا نه، بیش از هر چیز به شرایط داخلی بازمی‌گردد. حتی اگر شرایط منطقه‌ای و بین‌المللی مساعد باشد، در صورتی که در عرصه سیاست داخلی شاهد قطبی شدن، تشدید اختلافات جناحی و حزبی و تضعیف دولت باشیم، تاب‌آوری ایران در برابر تحریم‌ها کاهش پیدا خواهد کرد.
 
در شرایطی که تحریم‌ها بازگشته است راهبرد روسیه و چین در برابر آمریکا و اروپا چگونه خواهد بود؟ آیا موضوع هسته‌ای ایران و پرونده آن، آنقدر اهمیت دارد که شرق و غرب بخواهند بر سر آن به هماوردی برسند؟
روسیه با چین تفاوت دارد؛ موضع روسیه تهاجمی‌تر است، بویژه به این دلیل که در مسأله اوکراین به خواسته‌های خود نرسیده است. از سوی دیگر، اظهارات تند ترامپ درباره روسیه نیز نشان می‌دهد که مسکو به دنبال تشدید تقابل با غرب است. 
ارسال پهپاد به مرزهای اتحادیه اروپا و برخی اقدامات تهاجمی دیگر نیز در همین راستا ارزیابی می‌شود. 
بنابراین، بله، روسیه تمایل دارد که با غرب وارد چالش شود، اما طبیعتاً می‌خواهد دیگران را به طور مشخص، ابتدا چین و سپس ایران، بلاروس و کره شمالی را با خود همراه کند؛ اما داستان چین متفاوت است. 
چین با احتیاط بیشتری حرکت می‌کند؛ خواهان یک تقابل سریع و همه‌جانبه نیست و همچنان جانب احتیاط را نگه می‌دارد. تاکنون نشانه‌های متقنی مبنی بر تغییر سیاست چین در این زمینه دیده نشده است، هرچند برخی در داخل ایران معتقدند و استدلال می‌کنند که چین، بویژه پس از برخی اجلاس‌ها، به دنبال علنی‌تر کردن تقابل خود با آمریکا است. 
با این حال، به نظر می‌رسد چین همچنان محتاطانه عمل می‌کند و نمی‌خواهد این تقابل با غرب را شتاب دهد یا زودتر از موعد آغاز کند.


 در شرایطی که مکانیسم ماشه از امروز فعال خواهد شد، بحث‌هایی در رابطه با لزوم آمادگی در برابر تهدیدات احتمالی نیز برجسته شده است. در این راستا، چه اقداماتی باید در اولویت کشور باشد؟ موضوعاتی نظیر خروج از NPT تا چه حد همسو با منافع ملی خواهد بود؟
به نظرم سیاست کلی ما در این مورد باید حفظ توان نظامی، تقویت توان دفاعی و جلوگیری از تنش‌زایی غیرضروری در عرصه دیپلماتیک باشد. یعنی در شرایطی که مکانیسم ماشه بازگشته است، طبیعتاً طرح بحث‌های تنش‌زا که می‌تواند در جامعه بین‌المللی نگرانی ایجاد کند، می‌تواند به ضرر ما باشد. فراموش نکنیم که حتی کشورهایی مثل روسیه و چین هم با ساخت سلاح هسته‌ای توسط ایران مشکل دارند و به راحتی با آن کنار نمی‌آیند. لذا این موضعی که آقای پزشکیان داشت مبنی بر اینکه ایران از NPT خارج نخواهد شد، به نظر من سیاست کارآمدی است؛ یعنی می‌تواند کمک کند به اینکه ایران هم توان نظامی متعارف خودش را تقویت کند، توان پدافندی‌اش را تقویت کند و در عین حال از دادن بهانه به دست اسرائیل و آمریکا تا حد امکان خودداری کند. طبیعتاً این توصیه شامل فعالان سیاسی حزبی و مسئولان نظام هم می‌شود. خوب، متأسفانه به واسطه این فضای شبکه‌های اجتماعی جدیدی که شکل گرفته، خیلی‌ها برای دیده شدن بحث‌هایی را مطرح می‌کنند که الزاماً در راستای تقویت چنین سیاستی نیست و بعضاً هم باعث می‌شود طرف مقابل دنبال بهانه بگردد؛ لذا توجه به این نکته هم مهم است. اما کره شمالی آن هم با هدف ساخت سلاح هسته‌ای بوده، در ۲۰۱۶ آزمایش هسته‌ای سرد انجام داد و چند سال بعد توانست در واقع سلاح هسته‌ای بسازد. بنابراین، فقط کشوری می‌تواند از NPT خارج شود که واقعاً در آستانه ساخت سلاح هسته‌ای باشد؛ وگرنه خروج از آن و نساختن سلاح، فشار مضاعفی بر کشورها وارد می‌کند. بنابراین اگر سیاست ما نساختن سلاح هسته‌ای است که این سیاست رسمی نظام هست، باید سطحی از همکاری با آژانس را در حوزه‌هایی که خودمان تشخیص می‌دهیم حفظ کنیم تا باز این تلقی به وجود نیاید که ایران هر نوع همکاری را قطع کرده و این همانطور که عرض کردم در راستای سیاست عدم ایجاد تنش با جهان خارج با بازیگرانی که در واقع به نوعی حداقل نسبت به ایران موضع بی‌طرف دارند.
نکته قابل توجه این است که بر اساس حقوق بین‌الملل، کشوری که قصد خروج از پیمان عدم اشاعه (NPT) را دارد، باید سه ماه پیش از خروج، این تصمیم را اعلام کند. در این بین اگر کشوری همزمان با عضویت در NPT، اقداماتی برای ساخت سلاح هسته‌ای انجام دهد این اقدام مغایر با تعهدات مندرج در ماده دوم NPT است که بر عدم انحراف به سمت ساخت سلاح هسته‌ای تأکید دارد. چنین اقدامی می‌تواند به‌عنوان تهدیدی علیه نظام بین‌الملل تلقی شود و شورای امنیت سازمان ملل را به توصیه برای اقدام، حتی اقدام نظامی، برای رفع این تهدید سوق دهد. ضمناً کشورهایی مانند روسیه و چین با ساخت سلاح هسته‌ای توسط ایران مخالف‌اند و درصد بالایی از احتمال وجود دارد که در این زمینه با نظر شورای امنیت موافق باشند. هرچند اگر اجماعی در شورای امنیت هم شکل نگیرد، مشابه آنچه در مورد عراق رخ داد، ممکن است برخی کشورها با تفسیر خاص خود از قطعنامه‌های موجود، مانند قطعنامه ۱۹۲۹، اقداماتی یک‌جانبه انجام دهند. کما اینکه در ۲۳ خرداد، اسرائیل با استناد به قطعنامه‌های سازمان ملل به ما حمله کرد. 
باید توجه داشت که حقوق بین‌الملل ابزاری است که قدرت‌های بزرگ آن را متناسب با منافع خود تفسیر می‌کنند. بنابراین، هرگونه اقدام تنش‌زا، مانند خروج از NPT بدون برنامه مشخص، می‌تواند بهانه‌ای برای اقدامات یکجانبه یا حتی نظامی علیه ایران فراهم کند. از این رو، حفظ همکاری محدود با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و پرهیز از تنش‌های غیرضروری، همراستا با منافع ملی و سیاست رسمی نظام مبنی بر عدم ساخت سلاح هسته‌ای، منطقی‌تر به نظر می‌رسد.

مجموعه دولت و به طور مشخص بخش سیاست خارجی چه راهبردی را باید در راستای از کار انداختن راهبرد منزوی کردن ایران به کار ببندد؟
برای خروج از انزوای ناشی از تحریم‌های سازمان ملل و کاهش تأثیرات آن، باید راهبردهایی منسجم در سه سطح داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی دنبال کنیم. در سطح داخلی، انجام اصلاحات بروکراتیک، اداری و قانونی برای تسهیل جذب سرمایه‌گذاری، رونق چرخ صنعت، اصلاح قوانین تجاری و کاهش زمینه‌های فساد اداری ضروری است تا فعالان کسب‌وکار فرصت‌های بیشتری یافته و فضای امیدبخشی برای توسعه اقتصادی ایجاد شود. در سطح منطقه‌ای، حفظ فضای مناسب برای همکاری با کشورهای همسایه، پرهیز از تشدید تنش و تقویت تعامل و تجارت با آنها، با توجه به تمایلشان به همکاری با ما، اهمیت دارد. در سطح بین‌المللی، گسترش همکاری‌ها با چین و تا حدی کمتر با روسیه، همراه با تمرکز بر تقویت روابط با قدرت‌های نوظهور مانند برزیل، اندونزی، آفریقای جنوبی، ترکیه، مکزیک و حتی کره جنوبی (با توجه به تغییر رئیس‌جمهوری این کشور) توصیه می‌شود. رفتار این کشورها، بویژه در موضوع فلسطین و موضع‌گیری برزیل و آفریقای جنوبی در برابر جنگ غزه، نشان‌دهنده ظرفیت آنها برای ایفای نقش مؤثر در صحنه بین‌المللی است. با اجرای این راهبردها، می‌توان به‌تدریج از انزوا خارج شد و اثرات تحریم‌ها را کاهش داد.

🔹"آخرین خبر" در روبیکا
🔹"آخرین خبر" در ایتا
🔹"آخرین خبر" در بله