نماد آخرین خبر
  1. برگزیده
تحلیل ها

استاد دانشگاه تهران: نیازمند دکترین جدید هستیم

منبع
ايران
بروزرسانی
استاد دانشگاه تهران: نیازمند دکترین جدید هستیم

ایران/متن پیش رو در ایران منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست

مدیریت بحران از طریق سازوکارهایی چون میانجی گری قدرت های بزرگی مثل چین می تواند یک رویکرد سازنده باشد


رضا عدالتی پور|  ابراهیم متقی، استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل بین‌الملل در گفت‌وگو با «ایران» تأکید می‌کند که سیاست خارجی ایران در دوران جدید باتوجه به بازگشت قطعنامه های تحریمی سازمان ملل نیازمند بازتعریف و اصلاحات جدی است. او معتقد است دیپلماسی اگرچه همچنان ضرورتی راهبردی است، اما به تنهایی قادر به مدیریت بحران‌های پیچیده امروز نیست. به گفته متقی، ایران باید با پرهیز از اقداماتی که منجر به تصاعد بحران می‌شود بر مدیریت بحران، استفاده از ظرفیت میانجی‌گری قدرت‌های بزرگ و طراحی یک دکترین جدید برای عبور از تهدیدات متمرکز شود.

روندهای منتهی به اجرایی شدن مکانیسم ماشه در یک‌سال گذشته را چگونه می‌توان تحلیل کرد؟
اجرایی شدن مکانیسم ماشه از چند جهت قابل بررسی است؛ مورد اول مربوط به عملکرد حوزه دیپلماسی هسته‌ای ایران است؛ در یک فرآیند پرپیچ و خم و به‌رغم اقدامات متنوع در این عرصه، شرایط برای عادی شدن روابط ایران با آژانس، تروئیکای اروپا و سیاست بین‌الملل فراهم نشد.
نکته دوم مربوط به فضای سیاست آمریکا و کشورهای اروپایی است که به طور کلی با قابلیت‌یابی ایران در حوزه هسته‌ای مخالف بوده و در نتیجه تلاش دارند محدودیت‌های زیادی علیه ایران اعمال کنند. در این راستا دو انگاره کاملاً متفاوت در ارتباط با فعالیت‌های هسته‌ای ایران وجود دارد:ایرانی‌ها صحبت از قابلیت هسته‌ای به منزله غنی‌سازی می‌کنند و تأکید دارند غنی‌سازی تحت نظارت آژانس و پادمان هسته‌ای قرار دارد، در حالی که آمریکایی‌ها و جهان غرب هرگونه غنی‌سازی را به منزله تلاش ایران برای مسلح شدن به سلاح هسته‌ای می‌دانند. بنابراین دو رویکرد کاملاً متفاوت بین ایران و جهان غرب شکل گرفته که امکان همکاری و همزیستی راهبردی بین ایران و نظام جهانی را با چالش روبه‌رو می‌کند.
نکته دیگری که باید مورد توجه قرار گیرد این است که در فضای موجود، نظام جهانی تحت ریاست ترامپ، سیاست «ابهام پردامنه» را در دستور کار دارد و در چنین فضایی، هر موضوع مورد اختلاف می‌تواند به تهدید امنیتی یا چالشی پرمخاطره برای برخی کشورها تبدیل شود.
به‌‌رغم آنکه ترامپ در مجمع عمومی سازمان ملل اشاره کرده بود چندین جنگ را کنترل کرده و مانع از تصاعد آن شده است، باید توجه داشت که وی همچنین جنگ‌های جدیدی ایجاد و بحران‌ها را تشدید کرده است. به طور کلی سیاست و رویکرد ترامپ این است که از طریق تصاعد بحران‌ها، زمینه برای ایجاد شکل جدیدی از موازنه فراهم شود. ایران این موازنه جدید را نپذیرفته، در حالی که جهان غرب نیز از سازوکارهای دیپلماسی به مفهوم مصالحه‌گرایی استفاده نکرده و مذاکره را بیشتر به عنوان تریبونی برای تبیین مواضع خود می‌بیند؛ موضوعی که ایران باید به آن توجه داشته باشد. به همین دلیل در فضای موجود، سیاست بین‌الملل چالش‌های امنیتی بیشتری برای ایران ایجاد کرده است.
 
فعال شدن مکانیسم ماشه و بازگشت شرایط به پیشابرجام، در پرتو سه متغیر مهم از جمله نقش‌آفرینی ویژه ترامپ، جنگ اوکراین و شکاف روسیه و غرب، و همچنین جنگ ۱۲ روزه علیه تأسیسات هسته‌ای ایران، چگونه بر موازنه قدرت و آرایش ائتلاف‌ها در سطح منطقه‌ای و جهانی اثر می‌گذارد و جایگاه ایران را بازتعریف می‌کند؟
هر یک از سه مؤلفه یادشده ـ یعنی فعال شدن مکانیسم ماشه، بازگشت تحریم‌های اقتصادی به فضای پیشابرجام و گسترش بحران‌های منطقه‌ای نشان می‌دهد که فشار و تهدیدات آمریکا و اروپا علیه ایران در حال افزایش است. رویکرد جهان غرب معطوف به این نکته است که باید قدرت ایران را کاهش داد. در این راستا، آنها به دنبال کاهش قابلیت‌های تاکتیکی و تکنیکی ایران هستند و تلاش دارند ایران را به کشوری به زعم خود عادی در حوزه سیاست بین‌الملل تبدیل کنند. بنابراین، بحث مهم و تعیین‌کننده‌ای که وجود دارد، این است که در فضای موجود، انگاره‌های جدیدی از کنش سیاسی و امنیتی در حال شکل‌گیری است.
نکته قابل توجه دیگر آن است که فضای اقتصادی و راهبردی ایرانِ ۲۰۲۵ نشانه‌های محدودی با ایرانِ ۲۰۱۰ دارد. در نتیجه، ایران باید با تغییر رویه گذشته، به جای تکیه صرف بر مذاکرات دیپلماتیک، از ظرفیت یک میانجی اثرگذار همچون چین استفاده کند. به عبارت دیگر، بدون میانجی‌گری یک قدرت بزرگ، دستیابی به نتیجه مطلوب امکان‌پذیر نخواهد بود. به نظر من، چین از قابلیت و اراده لازم برای میانجی‌گری برخوردار است.
بنابراین، زمانی که هر سه موضوع ـ یعنی فعال شدن مکانیسم ماشه، بازگشت به شرایط پیشابرجام و بحران‌های منطقه‌ای از جمله جنگ اوکراین و شکاف روسیه و جهان غرب ـ در کنار تجربه یک جنگ ۱۲ روزه پرمخاطره علیه تأسیسات هسته‌ای و همچنین نهادهای قدرت ایران قرار می‌گیرند، باید بر این نکته تأکید داشت که ایران نیازمند سازوکارهایی است که از طریق میانجی‌گری یک قدرت بزرگ، شرایط لازم برای به حداقل رساندن تهدیدات را فراهم آورد. وظیفه تمامی نهادهای سیاسی و راهبردی ایران نیز معطوف به این نکته است که با بهره‌گیری از سازوکارهایی مرتبط با معادله قدرت، چانه‌زنی و بهینه‌سازی کنش ارتباطی ـ بویژه از طریق یک بازیگر و قدرت بزرگ جهانی ـ زمینه لازم برای ‌گذار مسالمت‌آمیز از بحران‌های در حال ظهور را فراهم کنند و شرایط برای یک نوع اعتمادسازی فراهم شود.

ایران چه گزینه‌های دیپلماتیک در برابر بازگشت تحریم‌ها و فعال شدن مکانیسم ماشه دارد؟ آیا باید استراتژی «مقاومت فعال» را تقویت کند یا به‌سوی مدیریت بحران و احیای دیپلماسی گام بردارد؟
دیپلماسی ایران در ماه‌های گذشته بسیار فعال بوده است؛ وزارت امور خارجه تلاش‌های زیادی برای مدیریت چالش‌های موجود انجام داده است. با این حال، واقعیت آن است که پیچیدگی‌های دوران کنونی و تصاعد بحران‌ها شرایطی را به وجود آورده که عرصه دیپلماسی به تنهایی قادر به تحقق اهداف مورد نظر نبوده است.
تمامی شواهد نشان می‌دهد که ایران باید از سازوکارهای دیگری برای بهینه‌سازی قدرت خود استفاده کند. در نتیجه، ضروری است نوعی «جمع‌گرایی» در دستور کار قرار گیرد. به عبارت دیگر، دیپلماسی وجود داشته و نهاد دیپلماتیک با دغدغه فراوان برای کاهش تهدیدات ایران فعال بوده است، اما موفقیت عملی تنها در پرتو جمع‌گرایی و بهره‌گیری از ظرفیت‌های متنوع امکان‌پذیر خواهد بود.
گزینه دومی که ایران می‌تواند مورد استفاده قرار دهد، «مقاومت فعال» است. در عین حال توجه به این نکته ضروری است که مقاومت فعال در شرایط موجود می‌تواند ضریب احتمال درگیری را افزایش دهد یا اینکه بهانه لازم را به آمریکا و اروپا برای اعمال فشارهای بیشتر بدهد.
برای پرهیز از درگیری‌های تازه، تجربه جمهوری اسلامی نشان می‌دهد که رویکرد «مدیریت بحران» باید محور اصلی باشد. مدیریت بحران از طریق سازوکارهایی همچون میانجی‌گری قدرت‌های ثالث، ایجاد اعتماد متقابل و تقویت حسن نیت میان طرف‌ها حاصل می‌شود. هر یک از این مؤلفه‌ها را می‌توان در شمار شاخص‌های مدیریت بحران دانست که برای تحقق استراتژی بقا از سوی جمهوری اسلامی اهمیت اساسی دارند.
 
سیاست خارجی ایران در این شرایط چه سازوکاری را باید در دستور کار قرار دهد تا بتواند در شرایط «پسابرجام» و بازگشت تحریم‌ها از فشارهای سیاسی علیه کشور جلوگیری کند؟
تداوم دیپلماسی در زمره ضرورت‌های راهبردی جمهوری اسلامی محسوب می‌شود. حتی مقام‌های دیپلماتیک غربی نیز بعد از اجرای مکانیسم ماشه به این نکته اشاره کردند که «دیپلماسی ادامه دارد». استمرار دیپلماسی یکی از گزینه‌ها و مطلوبیت‌های هر کشوری برای اجتناب از جنگ و گسترش تهدیدات به شمار می‌رود. بنابراین بحث اصلی آن است که باید گفتمان کنش دیپلماتیک ترمیم شود و ساختار دیپلماسی ایران بتواند از فضای موجود عبور کند.
واقعیت این است که قابلیت دیپلماسی ایران در شرایط کنونی ـ که با تهدیدات امنیتی بیشتری روبه‌رو هستیم ـ نسبت به سال‌هایی که منجر به مذاکرات برجام شد، کاهش چشمگیری یافته است. از این رو، ایران باید از تمامی ظرفیت‌های خود برای بهینه‌سازی قابلیت‌های دیپلماتیک، راهبردی و اجتماعی بهره ببرد.
کشوری که می‌خواهد مقاومت را به‌عنوان راهی برای محدودسازی فشارهای بین‌المللی دنبال کند، در گام اول باید امید، اعتماد و کنترل قیمت‌ها را به سیاست رسمی خود تبدیل کند. اگر این سه مؤلفه شکل نگیرد، طبیعی است که چالش‌های بیشتری در برابر ایران قرار خواهد گرفت. بنابراین، جمهوری اسلامی در شرایط کنونی نیازمند اقدامات اساسی نظیر تغییر گفتمان و الگوی کنش دیپلماتیک و راهبردی برای عبور از تهدیدات است. به عبارت دیگر، ما به یک دکترین جدید برای مواجهه با شرایط موجود نیازمندیم.

🔹"آخرین خبر" در روبیکا
🔹"آخرین خبر" در ایتا
🔹"آخرین خبر" در بله