نماد آخرین خبر
  1. جذاب ترین ها
  2. برگزیده
سینما و چهره ها

کارگران؛ قهرمانان فراموش شده سینما

منبع
جام جم
بروزرسانی
کارگران؛ قهرمانان فراموش شده سینما

جام جم/ امروز یازدهم اردیبهشت ۱۴۰۴ مصادف با اول ماه می‌۲۰۲۵ به عنوان روز جهانی کارگر شناخته می‌شود، کسانی که به‌حق می‌توان آنها را چرخ‌دنده‌های صنعت هر کشوری نامید و مهم‌ترین طبقه هر جامعه‌ای به حساب می‌آیند.

اگر تاریخ جهان را هم خیلی سریع ورق بزنیم در تمام رویدادهای مهم، مخصوصا رویدادهای اجتماعی، همیشه حضور داشته‌اند و گاهی خود بانی این رویدادها بوده‌اند، مانند بعضی از انقلاب‌ها که به انقلاب کارگری معروف شده‌ و گاهی به عنوان نیروی محرکه این رویدادها نقش‌آفرینی کرده‌اند. به تبع همین اهمیت و نقش‌آفرینی این طبقه حساس، شاهدیم که سینمای ایران و جهان نیز ارزش بالایی برای آن قائل است تا آنجا که در گونه‌های متنوع سینما یکی از شاخه‌های مهم سینمای اجتماعی، سینمای کارگری است. سینمای کارگری ایران نیز تاریخی غنی و پرفراز و نشیب داشته است. این سینما که پیش از انقلاب اسلامی شکل گرفت، پس از انقلاب گسترش یافت و کارگردانان متعددی در این حوزه به خلق آثار ارزشمند پرداختند. فیلم‌های سینمایی با محوریت کار و کارگر همواره با اقبال مخاطبان روبه‌رو بوده‌ و توانسته‌ تصویری واقع‌گرایانه از زندگی، چالش‌ها و مشکلات طبقه کارگر در جامعه ایران ارائه دهد.
   
در جست‌وجوی ریشه‌ها
ریشه‌های سینمای کارگری در ایران درواقع به سینمای نئورئالیسم ایتالیا می‌رسد، این سینما در ابتدا به صورت محدود و با آثاری از فیلمسازانی چون سهراب شهیدثالث و کامران شیردل قدم‌های نخستین خود را در نیمه اول دهه ۵۰ برداشت. این فیلمسازان با نگاهی نقادانه به مسائل اجتماعی، تلاش کردند تصویری واقعی از زندگی و مشکلات طبقه کارگر ارائه دهند. فیلم‌های این دوره اغلب نگاهی انتقادی به وضعیت کارگران داشت و با استفاده از روایت‌های واقع‌گرایانه، سعی در بازنمایی مشکلات و چالش‌های این قشر از جامعه می‌کرد. این آثار با وجود محدودیت‌های موجود در آن دوره، توانست  گام‌های اولیه را در شکل‌گیری سینمای کارگری ایران بردارد و زمینه را برای توسعه بیشتر این نوع سینما در دوره‌های بعدی فراهم کند.
   
انقلاب؛ بستری برای سینمای کارگری
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، سینمای کارگری رنگ بیشتری به خود گرفت و با حضور کارگردانان متعددی وارد مرحله‌ای جدید شد. این دوره با ظهور کارگردانانی چون خسرو سینایی، عباس کیارستمی، رخشان بنی‌اعتماد، کیانوش عیاری، ابوالفضل جلیلی و سعید روستایی همراه بود که هر یک به نوبه خود آثار مهمی در حوزه سینمای کارگری خلق کردند. سینمای کارگری در این دوره با نگاهی عمیق‌تر به مسائل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی طبقه کارگر پرداخت و تلاش کرد تصویری واقعی‌تر از زندگی و چالش‌های آنها ارائه دهد. این سینما به مرور زمان از نظر فرم و محتوا تکامل یافت و توانست به جریانی تأثیرگذار در سینمای ایران تبدیل شود.
   
نسل جدید سینماگران
پس از انقلاب اسلامی، نسل جدیدی از کارگردانان به سینمای کارگری روی آوردند که از میان آنها می‌توان به خسرو سینایی، عباس کیارستمی، علیرضا داوودنژاد، رخشان بنی‌اعتماد و کیانوش عیاری اشاره کرد. این کارگردانان با نگاهی نو و متفاوت به مسائل اجتماعی و بهره‌گیری از روایت‌های واقع‌گرایانه، آثار ارزشمندی در حوزه سینمای کارگری خلق کردند. رخشان بنی‌اعتماد به عنوان یکی از شاخص‌ترین کارگردانان این دوره، توانست تصویری واقعی از زندگی و مشکلات کارگران، به‌ویژه زنان کارگر، ارائه دهد. این فیلم‌ها با نگاهی انسان‌دوستانه و در عین حال انتقادی، به مسائل و چالش‌های طبقه کارگر پرداختند و توانستند توجه مخاطبان و منتقدان را به خود جلب کنند.
   
سینمای کارگری در عصر جدید
در دهه‌های اخیر، نسل جدیدی از کارگردانان با فیلم‌هایی متفاوت و نوآورانه به سینمای کارگری ایران پیوسته‌اند. سعید روستایی از جمله این کارگردانان است. همچنین، کارگردانانی چون رضا میرکریمی با «نگهبان شب» و هومن سیدی با «جنگ جهانی سوم» به عنوان مهم‌ترین نمایندگان آثار کارگری اخیر سینمای ایران شناخته می‌شوند.
کارگردانان دیگری چون مازیار میری، وحید جلیلوند، فرزاد موتمن، نیکی کریمی، مهشید افشارزاده و مهران مدیری نیز با فیلم‌هایی چون «به‌آهستگی»، «چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت»، «خداحافظی طولانی»، «شیفت شب»، «پنج ستاره» و «ساعت ۵ عصر» در حوزه سینمای کارگری فعالیت داشته‌اند. همچنین مجید مجیدی، علی رفیعی، بهرام توکلی، جمشید محمودی و احمدرضا معتمدی نیز با آثاری در این زمینه، به غنای سینمای کارگری ایران افزوده‌اند.
   
دوران شکوفایی سینمای کارگری
دهه ۷۸ شمسی را می‌توان دوران شکوفایی سینمای کارگری ایران دانست. در این دوره، فیلم‌های متعددی با موضوع کار و کارگر ساخته شد که برخی از آنها به آثاری ماندگار در تاریخ سینمای ایران تبدیل شد. ازجمله این فیلم‌ها می‌توان به «باران» ساخته مجید مجیدی (۱۳۷۹) اشاره کرد که داستان یک کارگر افغان را به تصویر می‌کشد. رخشان بنی‌اعتماد نیز با فیلم‌هایی چون «روسری آبی» و «زیر پوست شهر» توانست تصویری واقعی از زندگی و مشکلات کارگران، به‌ویژه زنان کارگر، ارائه دهد. این فیلم‌ها با نگاهی انسان‌دوستانه و در عین حال انتقادی، به مسائل و چالش‌های طبقه کارگر پرداخت و توانست توجه مخاطبان و منتقدان را به خود جلب کند. در دهه‌های اخیر، سینمای کارگری ایران با فیلم‌هایی متفاوت و نوآورانه همراه بوده است. اصغر فرهادی با فیلم «جدایی نادر از سیمین» که گرچه موضوع اصلی آن کارگر نیست، اما به‌نوبه خود ادای دینی به این صنف آسیب‌پذیر جامعه داشته است. همچنین، فیلم «چهارشنبه‌سوری» فرهادی نیز به نقش یک کارگر ساده در یک موسسه خدماتی پرداخته است. علی رفیعی با فیلم «آقا یوسف» (۱۳۸۹) داستان کارمندی بازنشسته را به تصویر کشیده که پس از بازنشستگی برای تأمین مخارج زندگی به کارگری در خانه‌های اعیانی روی می‌آورد. این فیلم با نگاهی انسانی به مسأله کرامت انسانی و فشارهای اقتصادی، توانسته است تصویری تأثیرگذار از زندگی یک کارگر ارائه دهد.
   
مضامین سینمای کارگری
یکی از مهم‌ترین مضامین سینمای کارگری ایران، پرداختن به مسائل اقتصادی و معیشتی کارگران بوده است. فیلم‌های این حوزه تلاش کرده‌ با نگاهی واقع‌گرایانه، فشارهای اقتصادی، مشکلات معیشتی، بیکاری و فقر را در زندگی کارگران به تصویر بکشد. این فیلم‌ها نشان داده‌  که چگونه فشارهای اقتصادی می‌تواند بر زندگی شخصی، خانوادگی و اجتماعی کارگران تأثیر بگذارد. مسائل خانوادگی و روابط انسانی نیز از دیگر مضامین مهم در سینمای کارگری ایران بوده است.  در عین حال، این فیلم‌ها به نقش خانواده به عنوان پناهگاه و حامی کارگران در مواجهه با مشکلات و چالش‌ها نیز پرداخته‌ است. 
   
تیغ دولبه
اما نکته‌ای که درباره سینمای کارگری و نه فقط در ایران، باید به آن توجه داشت، لبه باریکی است که این سینما روی آن راه می‌رود و مانند تیغ دولبه عمل می‌کند. سینمای کارگری مهم‌ترین وظیفه‌اش این است که صدایی برای قشر کارگر باشد و برای حرف زدن لازم است تا چالش‌ها، ضعف‌ها و دردهای این طبقه حساس را به تصویر بکشد اما همزمان باید مراقب باشد تا در دام سیاه‌نمایی نیز نیفتد. به طور کلی این نوع از سینما همان‌قدر که می‌تواند حامی قشر کارگر باشد به همان اندازه نیز با این خطر مواجه است که تصویری دور از شأن کارگر را به آنها که از این دنیا دور هستند، نشان دهد. همان‌طور که در سینمای ایران نیز نمونه‌هایی بوده که به این ورطه افتاده‌ و مورد توجه جشنواره‌های خارجی هم قرار گرفته‌ است.

معضلی به نام «نمایش فقر شرقی»
سینمای کارگری در ایران، بیش از یک ژانر سینمایی، صدایی است که از اعماق جامعه برمی‌خیزد تا زندگی، آرزوها و دردهای طبقه کارگر را بازتاب دهد. این سینما که ریشه در نئورئالیسم ایتالیایی و آرمان‌های عدالتخواهانه دارد، از دهه‌های پیشین تا امروز، مسیری پرپیچ و خم را پیموده است؛ مسیری که در آن، کارگردانان با دوربین‌های خود، نه‌تنها روایتگر واقعیت‌های خشن اقتصادی بوده‌اند بلکه کوشیده‌اند کرامت انسانی کارگران را حفظ کنند. نکته حیاتی در سینمای کارگری، عبور از مرز باریک میان «واقع‌نمایی» و «سیاه‌نمایی» است. برخی آثار، با تمرکز افراطی بر رنج‌ها و ناتوانی‌های کارگران، ناخواسته به بازتولید کلیشه‌های تحقیرآمیز کمک کرده‌؛ کلیشه‌هایی که گاه در جشنواره‌های خارجی به‌عنوان «نمایش فقر شرقی» مورد سوءاستفاده قرار می‌گیرد. در مقابل، فیلم‌هایی است که با حفظ طنز و امید در دل تاریکی، نشان می‌دهد که می‌توان بدون لاپوشانی واقعیت، از تقلیل کارگر به «موجودی درمانده» اجتناب کرد.
 

 

به پیج اینستاگرامی «آخرین خبر» بپیوندید
instagram.com/akharinkhabar

00:00/00:00

کارگران؛ قهرمانان فراموش شده سینما

کارگران؛ قهرمانان فراموش شده سینما
00:00
00:00
کارگران؛ قهرمانان فراموش شده سینما
1 / 1
کارگران؛ قهرمانان فراموش شده سینما
00:00
00:00
0 MB