نماد آخرین خبر

به افتخار مجتبی پیرزاده و پایان درست «جان سخت»

منبع
فيلم نيوز
بروزرسانی
به افتخار مجتبی پیرزاده و پایان درست «جان سخت»

فیلم نیوز/ بعد 19 قسمت بالاخره داستان «جان سخت» به سرانجام رسید؛ سریالی که هرچند با تردید گام‌های اولش را برداشت و در فرازهایی بلندپروازی‌هایش به ناکامی منجر شد اما ناگهان جان گرفت و تبدیل به یکی از معدود سریال‌های خانگی شد که بار روایت دشوار و پیچیده خود را به پشتوانه درخشش مجتبی پیرزاده در نقش اشکان، در نقطه‌ای درست به زمین گذاشت. یکی از چالش‌های مهم برای بسیاری از قصه‌ها، که پیش‌تر دامنگیر مجموعه‌های تلویزیونی بود و در سال‌های اخیر، تبدیل به پاشنه‌آشیل برخی از سریال‌های موفق خانگی هم شده، کیفیت پایان‌بندی و سرانجام قهرمانان قصه است. سریال «جان‌سخت» به نویسندگی و کارگردانی مصطفی تقی‌زاده به خوبی از پس این چالش برآمد و حالا می‌توان بعد از سریال‌های «پوست شیر»، «افعی تهران» و «در انتهای شب»، یکی دیگر از محصولات پلتفرم فیلم‌نت را هم در زمره سریال‌هایی قرار داد که مخاطب از تماشای کامل آن‌ها پشیمان نیست و قصه‌شان در نقطه‌ای درست به سرانجام رسیده است. درباره پایان‌بندی درست «جان‌سخت»، ضمن دستمریزاد و خداقوت به تیم سازنده سریال، ذکر چند نکته خالی از لطف نیست.


 «جان سخت» از همان نقطه شروع مخاطبانش را شوکه کرد.
1) یک بار مسیر روایت «جان سخت» را مرور کنیم. داستان از یک سفر جمعی دوستانه آغاز شد و در پایان همان قسمت نخست، شوک اولیه با درگیری منجر به مرگ میان فرزاد و وحید، رقم خورد. این شروعی قابل‌قبول برای مجاب کردن مخاطب به دنبال کردن داستان بود و در ادامه هم طبق انتظار، تکاپوی حامد برای انتقام خون برادرش از فرزاد و تلاش رفقای فرزاد برای نجات او، تبدیل به محور روایت شد. مصطفی تقی‌زاده که پیش‌تر در سریال «حرفه‌ای»، علاقه خود به داستان‌های چندلایه و معماگونه را نشان داده بود، این‌بار هم تلاش کرد در مسیر داستان، پیچش‌هایی را به‌وجود بیاورد تا پیش‌بینی‌ها و انتظارات مخاطب از سرانجام کاراکترها را به چالش بکشد. کمااینکه «جان‌سخت» از منظر پایان‌بندی‌های غافلگیرکننده در قسمت‌های مختلف، تبدیل به یکی از متمایزترین سریال‌های ایرانی شد و این رویکرد تبدیل به برگ‌برنده آن در جذب مخاطب شد. با این همه، انتخاب تقی‌زاده، در حکم ریسک بود و سریال را با دست‌اندازهای جدی هم مواجه کرد. هرچند بعد از نقطه عطف طلایی سریال در قسمت چهاردهم، ورق به نفع کیفیت داستان چرخید و همه چیز ختم به یک پایان‌بندی درست شد اما حتما نویسنده و کارگردان سریال برای تجربه‌های بعدی، باید به‌صورت جدی، مروری‌‌بر دست‌اندازهای قسمت‌های میانی هم داشته باشد.

 استفاده از فلاش‌بک‌ها برای ایجاد تعلیق برای مخاطبان از جمله ویژگی‌های «جان سخت» بود.
2) یکی از مهمترین ویژگی‌های فیلمنامه «جان‌سخت»‌ میزان ریسک‌پذیری بالای نویسنده برای استفاده از تمهیدات روایی در ایجاد تعلیقق بود. تهمیداتی که گاهی مانند ایده فلاش‌بک به گذشته کاراکترها و به میان کشیدن ماجرای عشق بدفرجام، رحیم و ثریا، روایت را به بیراهه برد و بازخورد مثبتی هم از مخاطب نگرفت و گاهی مانند ایده بازگشت ناگهانی فرزاد و مرور ماجرای رضایت ناگهانی ثریا و توافق برسر زندگی پنهان خانواده رحیم، تبدیل به یکی از نقاط عطف کلیدی برای جذابیت بیشتر قسمت‌های پایانی شد. واقعیت این است که نفس ریسک‌پذیری بالا در روایت‌گری ارزشمند است و بخشی از توفیق «جان‌سخت» هم مدیون همین جنبه از کار مصطفی تقی‌زاده در مقام نویسنده و کارگردان است اما به‌قاعده هر ریسکی، اینجا هم نتیجه، منجر به دلسرد شدن برخی مخاطبان شد و افت کیفی سریال در برخی از قسمت‌ها را به‌دنبال داشت. کیفیت داستان در قسمت‌های پایانی اما جبران مافات بود و حق مخاطبان پیگیر و همراه را به خوبی ادا کرد.

 اشکان تا پایان سریال به‌عنوان شخصیتی جان‌سخت و دوست‌داشتنی باقی ماند.
3) اما همه این نکات، مقدمه‌ای بود تا به ستون اصلی قسمت پایانی سریال «جان‌سخت» برسیم. از همان ابتدایی که پخش سریال آغاز شد، یکی از گزاره‌هایی که می‌توانست ذهن مخاطب را به خود مشغول کند، وجه تسمیه سریال بود و اینکه واقعا قرار است کدام‌یک از شخصیت‌های محوری داستان را مصداق جان‌سختی بدانیم؟ با توجه ترکیب بازیگران و مهمتر از آن پراکندگی داستان در نیمه ابتدایی، پاسخ به این سوال چندان ساده نبود اما پس از قسمت چهاردهم که اشاره کردیم، نقطه عطفی طلایی برای جان گرفتن سریال بود، همه نگاه‌ها به سمت کاراکتر اشکان با بازی مجتبی پیرزاده چرخید. هر چند این واقعیت که مصطفی تقی‌زاده، برخلاف مخاطبان، از همان ابتدا می‌دانست که قرار است روایت‌گر جان‌سختی اشکان باشد و گویی وسواس بیشتری در طراحی این کاراکتر و حتی دیالوگ‌های کلیدی او داشته اما اجرای تماشایی و تحسین‌برانگیز مجتبی پیرزاده در این نقش را هم نمی‌توان نادیده گرفت. اشکان از ابتدای داستان، همراهی‌برانگیزترین کاراکتر برای مخاطبان «جان‌سخت» بود و تمرکز بر موقعیت او در قسمت پایانی، جذابیت این قسمت را دوچندان کرد. پیرزاده که با قدرت بازیگری خود، پیش‌تر در سریال «پوست شیر» شمایل یکی از شیطانی‌ترین شخصیت‌های سریالی را در ذهن مخاطب حک کرده بود، حالا در قامت یک «عاشق» تصویری متفاوت از خشم و انتقام را به تصویر درآورد. در چند هفته اخیر و زمانی که انگیزه اشکان برای انتقام محرز شد، بریده ویدئویی در فضای مجازی دست‌به‌دست می‌شد که از تغییر گریم او به شخصیت منفور «پوست شیر» بهره گرفته و گویی خبر از حکایت تولد یک هیولا می‌داد. در نگاه بسیاری، انگیزه اشکان برای انتقام، نه فقط به‌واسطه خون‌خواهی رفقا که متأثر از موقعیت تراژیکی که هانیه برای او رقم زده بود،  می‌توانست سرانجامی پرخون را برای این داستان رقم بزند اما نکته دقیقا همینجاست؛ تقی‌زاده قهرمان اصلی‌ش را به‌عنوان یک عاشق خلق کرده بود و تا پایان روایت هم پای این تعریف از انسان عاشق ایستاد. جنس رفاقتی که در طول سریال از اشکان دیدیم و تکاپوی عاشقانه‌ای که برای نجات یک دوست، صیانت از حریم رفاقت و حتی انتقام از دشمن در نگاه و رفتارش منعکس بود، همه حکایت از یک طراحی درست برای ماندگار شدن یک شخصیت جان‌سخت و درعین حال دوست‌داشتی داشت. اشکان به‌درستی دستش به خون شهرام آغشته نشد و به‌درستی زخم‌هایش از هانیه، همان معشوق بی‌وفا را نبخشید تا یک انسان عاشق‌پیشه و جان‌سخت باقی بماند؛ عاشقی که هر چند آنقدر زخم خورده که وقتی از «رفیق» می‌گوید، تنش می‌لرزد اما هنوز هم پذیرای رفقای تازه است و با استیصال خطاب به آن‌ها می‌گوید: «شما دوتا رفیقای خوب من بمونید…»

به پیج اینستاگرامی «آخرین خبر» بپیوندید
instagram.com/akharinkhabar

اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره