نماد آخرین خبر
  1. جذاب ترین ها
سینما و چهره ها

برای عباس کیارستمی، در هشتمین سال فقدانش

منبع
صبا
بروزرسانی
برای عباس کیارستمی، در هشتمین سال فقدانش

صبا/ کیارستمی بلد بود چطور بی‌ سروصدا، با تصویرهایی ساده و آرام، چیزی عمیق در دل مخاطب بکارد.
راستش را بخواهید، همیشه با فیلم‌های عباس کیارستمی راحت نبودم. سال‌ها پیش، تنها فیلمی از او که واقعاً دوست داشتم، «خانه‌ دوست کجاست؟» بود. همان فیلم ساده، صادق و بی‌ادعا، که مرا  به کوچه‌های خاکی و چشم‌های نگران یک پسربچه برد. فیلمی که آن‌قدر زلال بود که می‌شد آن را نه فقط تماشا، که زندگی کرد.
اما باقی آثارش؟ برایم گنگ بودند! آرام‌تر از تحمل من، بی‌پیرایه‌تر از چیزی که انتظار داشتم و خاموش‌تر از آن‌که بتوانم بلافاصله با آن‌ها ارتباط برقرار کنم. گاهی آن‌قدر بی‌حادثه که حس می‌کردم جا مانده‌ام؛ مثل کسی که در میانه کویر دنبال یک نشانه می‌گردد اما فقط سکوت می‌شنود.
با این‌ همه، گذر زمان کار خودش را کرد. بعدها، کم‌کم با «طعم گیلاس» ارتباط برقرار کردم. فهمیدم سکوتش چیز دیگری‌ است؛ فریادی بی‌صدا، پرسشی بی‌پاسخ، دعوتی به اندیشیدن. و بعدتر، «زیر درختان زیتون» هم به دلم نشست. به همان اندازه که ساده بود، پیچیده هم بود؛ مثل خود زندگی.
و شاید این، مهم‌ترین اعتراف من درباره عباس کیارستمی باشد: این‌که نبودنش باعث شد بیشتر او را ببینم. بیشتر او را بفهمم. و بیشتر خودم را در دنیای او پیدا کنم.
حالا که نگاه می‌کنم، می‌بینم چقدر از او آموخته‌ام؛ نه لزوماً از راه تئوری یا تکنیک، بلکه از راه تماشای زندگی از درون قاب، از راه پذیرفتن ایجاز، تأمل و تعلیق.

و حالا، باید به آثار دیگرش رجوعی دوباره کنم. شاید این‌بار، جور دیگری ببینم. شاید این‌ بار، بیش از گذشته بفهمم چرا برخی تصویرها هیچ‌ وقت کهنه نمی‌شوند، حتی اگر بار اول برایم نامفهوم بوده باشند.
او از آن فیلمسازها نبود که فقط دیده شود؛ باید درباره‌اش فکر می‌کردی، با فیلم‌هایش کلنجار می‌رفتی، گاهی حتی حرص می‌خوردی… و گاهی هم، به‌ ناگاه، تسلیم می‌شدی.
کیارستمی بلد بود چطور بی‌ سروصدا، با تصویرهایی ساده و آرام، چیزی عمیق در دل مخاطب بکارد. او استاد حذف بود؛ حذف توضیح، حذف قضاوت، حذف شلوغی. در زمانه‌ای که همه فریاد می‌زنند تا دیده شوند، او به نجوا باور داشت.
و حالا، هشت سال بعد از رفتنش، سینمای ایران بیش از همیشه فقدان این نجوا را احساس می‌کند. نه فقط به خاطر رفتن خودش، که به‌خاطر خاموش شدن آن روحیه‌ای که می‌توانست زیبایی را در یک درخت زیتون، یک پرسش بی‌ پاسخ، یا حتی در چشم‌ پوشی از پایان‌بندی واضح، کشف کند.
چهارده تیر، سالگرد درگذشت عباس کیارستمی، روزی‌ است برای یادآوری. یادآوری اینکه سینما فقط داستان نیست، فقط سرگرمی نیست، فقط فیلمنامه و پلان و زاویه دوربین نیست. گاهی، سینما فقط یک پنجره است. یک قاب ساده. یک نگاه.
پنجره را باز می‌کنم. نسیمی می‌وزد. درختی تکان می‌خورد.
خانه‌ دوست، شاید همین نزدیکی‌ها باشد.

🔹"آخرین خبر" در روبیکا
🔹"آخرین خبر" در ایتا
🔹"آخرین خبر" در بله