نماد آخرین خبر
  1. جذاب ترین ها
سینما و چهره ها

روایت یک رنج انسانی؛ بهرام رادان از بازی در «گیلانه» گفت

منبع
مهر
بروزرسانی
روایت یک رنج انسانی؛ بهرام رادان از بازی در «گیلانه» گفت

مهر/ روز سوم برنامه «سینمای ایران برای وطن» با نمایش نسخه مرمت شده فیلم «گیلانه» ساخته رخشان بنی‌اعتماد و محسن عبدالوهاب دوشنبه ۶ مرداد با حضور بهرام رادان و آنتونیا شرکا با اجرای حمیدرضا مدقق در موزه سینما برگزار شد.

جای رخشان بنی‌اعتماد و معتمدآرا خالی است

بهرام رادان در این برنامه تصریح کرد: قبل از اینکه بخواهیم درباره «گیلانه» صحبت کنیم باید بگویم که جای خانم رخشان بنی اعتماد، فاطمه معتمدآریا، باران کوثری و ژاله صامتی در اینجا خالی است. آنچه باعث شد «گیلانه» اثر ماندگاری شود روایت یک قصه و همراه کردن مخاطب با رنج کاراکترها بود.

این بازیگر درباره دلیل ساخت نسخه طولانی «گیلانه» عنوان کرد: اپیزود ۳۰ دقیقه‌ای «ننه گیلانه» بسیار موفق بود و گفتند که حیف است این سوژه به عنوان یک فیلم‌ سینمایی بلند ساخته نشود. در فیلم «ننه گیلانه» مخاطب کاملا با پسری که از جنگ برگشته و آثار جنگ در زندگی او کاملا مشهود است، همراه می‌شود. جنگ‌ تمام شده است اما برای «ننه گیلانه» و آن پسر هنوز ادامه دارد.

وی با اشاره به قصه‌گو بودن این فیلم افزود: چیزی که انسان را با بقیه مخلوقات خداوند متفاوت می‌کند، اصل قصه‌گویی است. ما می‌توانیم روایتگر باشیم و روایت در قالب سینما یکی از ویژگی‌های مهم‌ ما انسان‌ها است. فیلم‌ «گیلانه» فارغ از تمام المان‌هایی که ممکن است باعث پرمخاطب شدن یک فیلم شود، به دلیل روایتگر بودن و قصه‌گویی نزد اکثر مردم محبوب شد و اکثر مردم این فیلم را تماشا کرده اند.

«گیلانه» اگر جزو سه‌گانه بود دیده نمی‌شد

بهرام رادان درباره انتقاداتی نسبت به عدم هماهنگی بخش اول و دوم فیلم توضیح داد: اینکه یک فیلم کوتاه ۳۰ دقیقه‌ای در یک سالی ساخته شود و سال بعد یک‌ اپیزود دیگر به آن اضافه شود مسلما با اینکه از ابتدا یک‌ فیلم منسجم ساخته شود، متفاوت است. به نظرم ‌اگر «گیلانه» یکی از فیلم‌های آن سه‌گانه بود کمتر دیده می‌شد. ای کاش «گیلانه» از ابتدا به عنوان یک‌ فیلم بلند ساخته می ‌شد اما آن زمان توقع نداشتند این فیلم اینگونه مورد توجه واقع شود.

آنتونیا شرکا در ادامه این نشست بیان کرد: قسمت اول فیلم در سال ۶۷ اتفاق می‌افتد و قسمت دوم ۱۵ سال بعد. پس به شکل ساختاری ممکن است تفاوت‌هایی باهم داشته باشند. این ۲ بخش به لحاظ استراتژیک نیز ۲ تفاوت عمده دارند. در قسمت اول یک زن و دختر باردارش سفری را در پیش می‌گیرند. در قسمت دوم به تناسب وضعیت ساکنی که اسماعیل با بازی بهرام رادان دارد ما در وضعیت ایستایی قرار داریم. لوکیشن فقط خانه گیلانه است و ما از خلال رفتار آدم‌های دیگر متوجه قصه و نگرش‌های مختلف آنها می‌شویم. هرکدام از این ۲ اپیزود در جای خود معنا پیدا می‌کنند و مهم‌ هستند.

روایت یک رنج انسانی؛ بهران رادان از بازی در «گیلانه» گفت

تلاش‌های بهرام رادان برای بازی در «گیلانه»

بهرام رادان درباره بازی در این‌ فیلم و تلاش‌هایش برای نزدیک شدن به شخصیت توضیح داد: این‌ نقش نسبت به سن و سال من در سال ۸۲ حدود ۱۰ سال بزرگتر بود به همین دلیل ما مدت‌ها تست گریم داشتیم. روز آخری که قرار بود به سمت شمال حرکت کنیم تست گریم آخر را انجام دادیم و خیال خانم بنی اعتماد راحت شد. دوستی به نام آقای دبیری خیلی به من کمک کردند زیرا با افراد زیادی که شرایط اسماعیل را داشتند در ارتباط بودند و الگوهایی را به من‌ یاد دادند. من‌ مدت‌ها به آسایشگاه اعصاب و روان و بیمارستان ساسان می‌رفتم و چندبار به خانه کسانی رفتیم که در جنگ شیمیایی شده بودند. مجموعه این تجربیات باعث شد که برای ایفای نقش به الگوریتمی برسم.

آنتونیا شرکا سپس درباره دوره‌های مختلف سینمای جنگ و پرداختن به مسائل زنانه در سینمای ایران تصریح کرد: با شروع دهه ۸۰ موضوعات زنانه به دلیل گشایشات جامعه وارد سینما شد و همین مساله باعث شد که موضوعات زنان در شرایط جنگ خودی نشان دهند. کسی مانند رخشان بنی اعتماد که دغدغه‌های زنانه دارد در همان سال‌ها در سینمای دفاع مقدس فیلمی‌ می‌سازد که قهرمانش یک زن است.‌ این اتفاق در نوع خودش بسیار نو بود و این اولین بار بود که قهرمان اصلی فیلم جنگی یک زن بود.

وی ادامه داد: پس از گذشت ۱۰ سال از «گیلانه»، فیلم «شیار ۱۴۳» ساخته شد که نقش اولش یک زن است و او در انتظار فرزند شهیدش است.

این منتقد با اشاره به بازی بهرام رادان گفت:همانقدر که فاطمه معتمدآریا توانایی خودش را در ایفای این نقش نشان داد، رادان نیز باید شخصیت مردی را نشان می‌داد که وضعیت روحی خوبی ندارد و رنج مادری را می‌بیند که حاضر نیست پسرش را به آسایشگاه جانبازان ببرد. این کاراکتر علاوه بر رنج فیزیکی، رنج احساسی زیادی هم تحمل می‌کرد و بهرام رادان باید همه این احساسات را در سکوت نشان می‌داد.

«گیلانه» و تجلیل از یک وضعیت انسانی

شرکا درباره دلیل ماندگار شدن «گیلانه» گفت: این فیلم تجلیل از یک وضعیت انسانی پررنج فارغ از زمان و مکان خاصی است. فیلم‌های دیگر بنی اعتماد مانند «زیرپوست شهر» نیز همین ویژگی را دارند. همواره فیلم‌هایی ماندگار می‌شوند که وضعیت بغرنج انسانی و زندگی‌های تَرک خورده را روایت می‌کنند.

رادان درباره ماندگارترین صحنه «گیلانه» بیان کرد: برای من صحنه‌ای که گیلانه برای پسرش می‌رقصد بسیار ماندگار است. پذیرش رابطه این مادر و پسر در آن زمان برای برخی مشکل بود اما امروزه ما به این حرف‌ها می‌خندیم. برای صحنه‌ای که گیلانه زیر بغل پسرش را می‌گیرد مشکلات زیادی پیش آمد زیرا می‌گفتند که تماسی بین زن و مرد ایجاد شده است.

رادان درباره رابطه‌اش با فاطمه معتمدآریا در طول ساخت فیلم گفت: بازی خانم معتمدآریا خیلی به من‌ کمک می‌کرد و حتی پیش از آغاز فیلمبرداری در دفتر کار خانم بنی اعتماد باهم تمرین می‌کردیم.

این بازیگر با اشاره با اینکه کاربرد لهجه گیلکی در فیلم‌ ‌بسیار خوب بوده است، بیان کرد: به دلیل اسم‌ فیلم و تسلط خانم‌ معتمدآریا روی لهجه گیلکی اتفاقات خوبی رقم خورد.‌ ما چندنفر را به عنوان مشاور لهجه در پروژه داشتیم و این اتفاق هم‌ روی خروجی کار تاثیر زیادی داشت.

روایت یک رنج انسانی؛ بهران رادان از بازی در «گیلانه» گفت

بهرام رادان: دوست نداشتم فقط بازیگر فیلم‌های تجاری باشم

رادان در پاسخ به پرسشی درباره دلیل ایفای نقش در «گیلانه» بیان‌ کرد: سال ۸۱ من‌ سه سال بود که کار سینمایی را آغاز کرده بودم و در ۶ فیلم سینمایی تجاری بازی کرده بودم. طبیعتا نقدهایی نسبت به این نقش‌ها وجود داشت و وقتی نقدها را می‌خواندم، دوست داشتم این تصور کلیشه‌ای را بشکنم تا اینکه پیشنهادی برای بازی در فیلم‌ «گاوخونی» به من ارائه شد.‌ بلافاصله پس از آن فیلم پیشنهاد بازی در فیلم‌ «شمعی در باد» را داشتم. تمام اردیبهشت سال ۸۲ من برای بازی در فیلم‌ «گیلانه» تمرین کردم تا بتوانم این نقش را بگیرم زیرا تنها بازیگر پیشنهادی این پروژه نبودم و خانم بنی‌ اعتماد بازیگران دیگری را هم مدنظر داشتند.

وی تاکید کرد: چیزی که به عنوان یک فرضیه همواره در ذهن‌ من‌ مطرح بوده و هست این است که مخاطب پس از اتمام‌ فیلم نام من را فراموش کند و نام شخصیت در ذهنش بماند.

گفتگوی مدیر دفتر نظارت با رخشان بنی‌اعتماد

سپس میثم زندی مدیرکل دفتر نظارت بر عرضه و نمایش فیلم عنوان کرد: من هفته قبل حدود ۳ ساعتی در منزل خانم بنی‌اعتماد در خدمتشان بودم و درباره سینمای ایران برای وطن و موضوعات دیگر صحبت کردیم. ما درباره وطن و قدردانی از همه کسانی که در حوزه فرهنگ و هنر فعالیت می‌کنند، صحبت کردیم. وقتی به بحث قدردانی و قدرنشناسی رسیدیم خانم بنی اعتماد یکی از دیالوگ های فیلم «گیلانه» را گفتند: «پسر من وقتی به جنگ می‌رفت این شکلی نبود، هنوز سبیل درنیاورده بود، یک لب بود و هزار خنده، قدش، اندازه سرو بود». پس از گفتن این دیالوگ بغض کردند و گریه کردند. ای کاش قدردان تمام کسانی باشیم که خودشان را مانند اسماعیل برای وطن قربانی می‌کنند.

وی در ادامه تصریح کرد: خوشحالم که امشب در کنار شما هستم و این محفل را برای وطن و با نام رخشان بنی‌اعتماد برگزار کردیم که یکی از پرافتخارترین زنان ایرانی است.

آنتونیا شرکا در واکنش به این صحبت‌ها متذکر شد: متاسفانه پس از اتفاقاتی که در سال‌های اخیر در کشور ما رخ داده است از حضور برخی زنان در سینما محروم‌ شده‌ایم‌ مانند خانم بنی‌اعتماد و فاطمه معتمدآریا. این افراد چهره‌های مهم و ارزشمندی هستند و امیدوارم شرایطی فراهم شود تا بازنمایی چهره زنان در سینما یا سریال‌ها محل مناقشه نباشد و ممیزی‌های سخت در سینما کمتر شود.

بهرام رادان در پایان تصریح کرد: برای بیشتر ما آن اپیزود ۳۰ دقیقه‌ای «ننه گیلانه» حکم «گیلانه» اصلی را دارد. ما برای همین ۳۰ دقیقه پس از ۲۰ سال هنوز گفتگو می‌کنیم و من به این اتفاق بسیار افتخار می‌کنم.

🔹"آخرین خبر" در روبیکا
🔹"آخرین خبر" در ایتا
🔹"آخرین خبر" در بله

اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره