آقای کارگردان، در کدام دنیا سریال میسازی؟

آخرین خبر/ مدتی است شبکه نمایش خانگی تبدیل شده به دنیایی عجیب که آدمهایش همه شاسی بلند دارند، در شرکتهای آنچنانی کار میکنند، با رقبایی در داخل و خارج هولدینگ تقابل دارند و...
ماجرا از سریالهایی چون «دل» و «عاشقانه» شروع شد و در نمونههای خوبش مثل فصل اول «زخم کاری» ادامه پیدا کرد، به آثار معمولی و حتی ضعیفی مثل «گردن زنی» و «آبان» رسید حالا که قسمت اول «شغال» هم پخش شده میبینیم دوباره شاهد همان دنیای عجیب و اغراقشده هستیم که شباهتی به زندگی بیش از 90 درصد مردم جامعه ندارد اما قصه 90 درصد سریالها در آن حال و هوا میگذرد.
«شغال» اما پا را از آنچه تا الان دیدیم هم فراتر میگذارد. سریال داستان خانوادهای مرفه است که مرد بنز مدل بالا دارد و شرکتی بزرگ. زن وکیلی است خبره که با مافیای زمینخواری مبارزه میکند. پسر خانواده اهل قمار است و حین قمار مواد مصرف میکند.
سریال یک رپر اهل موسیقی زیرزمینی هم دارد و البته اولین قسمتش در ناباورانهترین شرایط میگذرد. پسر خانواده زمین با ارزش و چندین میلیاردی را در قمار میبازد. طرف مقابل که آدم طماعی هم هست از آن زمین گرانقیمت در ازای انجام شرطی مشمئزکننده و سیاه میگذرد و در این بین دختری جوان که بهجای مادرش برای نظافت آنجا است قربانی میشود. آن هم در شرایطی که چهره همه آدمها را میبیند و میتواند شکایت کند.
اینکه قسمت اول چه نقاط ضعف و قوتی دارد بهکنار و باید با گذشت چند قسمت به بررسی بیشتر سریال بپردازیم. اما اینکه فیلمنامه سریالهای نمایش خانگی دایرهای به این محدودی در موضوع و دیدن اقشار و طبقات مختلف جامعه دارد باعث تاسف است و باید از کارگردانان این آثار پرسید بهعنوان یک هنرمند که باید تصویری درست از جامعه نشان دهند چرا در مناسبات اغراقشده یک طبقه ماندهاند؟ چرا وقتی برای بدنه جامعه سریال میسازند خود این طبقه، رنجها و آرزوهایش را نادیده میگیرند؟ اصلاً در کدام دنیا سریال میسازند؟