نماد آخرین خبر

خوانشی امروزین از «هملت»

منبع
ايسنا
بروزرسانی
خوانشی امروزین از «هملت»

ایسنا/ طبق گزارش رسیده ، چهل و نهمین برنامه از سلسله جلسات نمایش فیلم‌تئاترهای شاخص، عصر چهارشنبه ۲۸ آبان ۱۴۰۴، با نمایش فیلم‌تئاتر «هملت» (۲۰۱۸) بر اساس متن نمایشنامه ویلیام شکسپیر به کارگردانی رابرت ایکه و رودری هاو برگزار شد.

این چهارمین و آخرین برنامه از بسته دراماتورژی‌های مدرن؛ فردیت در برابر جامعه بود که با همکاری مشترک انجمن منتقدان، نویسندگان و پژوهشگران خانه تئاتر و سینماتک خانه هنرمندان ایران به اجرا درآمد و پس از نمایش اثر، نشست نقد و بررسی آن با حضور افشین خورشید باختری (مدرس و منتقد تئاتر) برگزار شد.

خورشیدباختری در ابتدای تحلیل خود اظهار داشت: «هملت» اثر جاودانه ویلیام شکسپیر نیازی به توضیح زیاد ندارد؛ از دورانی که نوشته شده تاکنون، بارها روی صحنه رفته و همچنان اجرا می‌شود. پژوهش‌ها، مقالات و تحقیقات زیادی درباره متن، سبک‌ها و شیوه‌های مختلف اجرای آن انجام شده و من هم قصد ندارم به جایگاه شکسپیر بپردازم؛ چرا که منابع بسیار مفیدی درباره او و این اثر موجود است، اما یک مبحث کلی درباره «هملت» از منظری که موضوع جلسه ما است (فردیت در برابر جامعه) ـ ارائه می‌دهم.

او ادامه داد: اگر به آثار شکسپیر نگاه کنیم، به اهمیت مسئله قدرت در آن دوران می‌رسیم. قدرتی که در قالب سلطنت و پادشاهی تعریف می‌شد. این موضوع در تراژدی‌ها و کمدی‌های او به وضوح قابل مشاهده است. در «مکبث» شاهی سرنگون می‌شود و فردی که وسوسه قدرت دارد، جای او را می‌گیرد و چرخه ادامه می‌یابد تا زمانی که نمایندگان راستین قدرت بتوانند آن را بازگردانند. در «شاه لیر»، شاهد تقسیم قدرت میان سه دختر و چالش‌ بر سر پادشاهی هستیم. در «ژولیوس سزار» نیز مسئله قدرت به شکل دیگری نمایان می‌شود.

این منتقد افزود: در «هملت» هم پادشاه محور اصلی است: کسی که کشته می‌شود، قدرت غصب شده و شخصیت اصلی اثر، با دیدن روح، قصد دارد این وضعیت را اصلاح کند و انتقام بگیرد. اثر پر از شور و احساس و بحث درباره مفاهیم زیستی و هستی است.

خورشیدباختری در بخش دیگر این نشست اظهار داشت: باید به این نکته توجه کنیم که پادشاهی در دوران شکسپیر دو جنبه داشت: اول قدرت و اداره کشور، دوم جنبه دینی؛  در ادبیات مسیحی، شهریار «Rex» یا همان عنوان حضرت مسیح است. (در آثار موسیقایی چون  Requiem موزارت، بارها آن را می‌شنویم). شکسپیر این دو مفهوم را به هم پیوند می‌زند ؛ پادشاه هم نماینده قدرت و هم نماینده دین است؛ چرا که همیشه به دستگاه دینی متصل بوده است. اثری که امروز بررسی می‌کنیم، محور خود را قدرت قرار داده است. از منظر نقد امروزی، می‌توان آن را با خوانش فوکو از قدرت تحلیل کرد. منظورم این نیست که کارگردان مستقیم از فوکو الهام گرفته، بلکه بسیاری از گزاره‌های مطرح شده توسط فوکو در این اثر قابل مشاهده است.

این مدرس تئاتر گفت: به طور خلاصه، فوکو قدرت را امری صرفاً متمرکز نمی‌داند؛ بلکه آن را پخش‌شده در همه جا می‌بیند: در خانواده، اجتماع، مدرسه، پادگان و هر جمع دیگری. و وقتی از قدرت صحبت می‌کنیم، مقاومت در برابر آن نیز معنا پیدا می‌کند و هر قدرتی با خود مقاومت به همراه دارد. از سوی دیگر، فوکو بر این نکته تأکید می‌کند که دانش، تولید قدرت می‌کند و قدرت نیز دانش را جهت می دهد. در ایران، خوشبختانه کتاب‌های بسیاری از فوکو ترجمه شده‌اند مانند «تاریخ جنون»، «قدرت و تنبیه» و «تاریخ اشیا و…» ـ به این موضوع پرداخته‌اند و مقالات متعددی هم از او منتشر شده است. فوکو قدرت را فقط در قالب سرکوب نمی‌بیند؛ برخلاف باور سنتی که قدرت را صرفاً ابزار سرکوب می‌دانست، او نشان می‌دهد که قدرت، تولید می‌کند. این تولید می‌تواند در قالب ایده، رفتار، باور، اخلاق و سایر مظاهر اجتماعی بروز کند.

او ادامه داد: هویت و شکل‌های مختلف این تولید، نشان‌دهنده نظام‌های قدرتی است که در جهان امروز نیز قابل مشاهده‌اند. نمونه‌های معاصر آن را می‌توان در رفتارهایی دید که در دوره طالبان و القاعده و بن‌لادن نمایان می‌شد؛ در این نظام‌ها قدرت با باورها و رفتارهای خاص خود پیوند خورده بود و شکل و شمایل مشخصی داشت.

افشین خورشیدباختری گفت: یکی از جنبه‌های مهم قدرت که در این اثر به شکل ویژه مشاهده می‌شود، نظارت است. فوکو از واژه «پان‌اپتیکون» برای آن استفاده می‌کند؛ مفهومی که از جرمی بنتام، جامعه‌شناس و نظریه‌پرداز انگلیسی حدود سه قرن  پیش گرفته شده است. بنتام پیشنهاد داد که زندان‌ها به شکل منشوری یا دایره‌ای ساخته شوند، با برج‌هایی در مرکز که نگهبانان از آنجا بتوانند همه افراد را ببینند بدون اینکه خود دیده شوند.

خوانشی امروزین از «هملت»

البته ایده «چشم ناظر» پیشینه بسیار دورتری دارد و در اسطوره شناسی، ادبیات دینی و تراژدی‌های قدیمی نیز دیده می‌شود؛ جایی که چشم نماد جبر، سرنوشت یا پایش انسان‌هاست. فوکو می‌گوید قدرت بدون آزادی معنایی ندارد؛ اگر قدرت بدون آزادی باشد، صرفاً اجبار است. اما سیستم‌های قدرت با خود، آزادی‌هایی محدود در چارچوب خود ایجاد می‌کنند و افرادی که در این چارچوب حرکت می‌کنند، تابع قواعد آن سیستم هستند. فوکو در کتاب‌هایش، از جمله «قدرت، تنبیه و تاریخ جنون»، توضیح می‌دهد که چگونه قدرت به تدریج نظم و ساختار ایجاد می‌کند: مثلاً در گذشته، مجنونان و دیوانگان آزادانه در جامعه می‌گشتند، اما از دوره‌ای به بعد، قدرت آنها را محدود کرده و در قالب «کلینیک»ها و بیمارستان‌ها، سیستم‌های روانشناسی و پزشکی، و حتی در نظام قضایی، هویت‌های خاصی به آنها داده شد؛ مثلاً بیمار روانی یا بزهکار. اینها بخشی از نظام قدرت هستند که افراد را تعریف و کنترل می‌کنند.

این منتقد تئاتر در ادامه نشست، اظهار داشت: اگر بخواهیم به بحث عملی و نمایشی بازگردیم، نخستین تصویری که در «هملت» می‌بینیم، بسیار قوی و جلب‌کننده است. صحنه اول، مخاطب را از همان ابتدا درگیر می‌کند؛ تصویری که انتظارش را نداریم. کارگردان یا کارگردان تلویزیونی، تصویری شبیه به خبرگزاری های معاصر با لوگویی شبیه به اخبار انتخاب کرده است که نشان می‌دهد اتفاق مهمی  رخ داده است. این انتخاب تصویری، همان نکته فوکویی درباره قدرت، نظارت و تولید معنا را به شکل بصری و ملموس نمایش می‌دهد. در حقیقت، نهادهای امنیتی که کنترل جامعه و زندگی افراد را بر عهده دارند، همانند آنچه فوکو توضیح می‌دهد، برای خود عوامل و سلسله‌مراتب مشخصی دارند. هر نظام قدرتی، همان‌طور که فوکو می‌گوید، سازمان و پیکربندی نظام امنیتی خودش را تعریف می‌کند؛مامورانش شروع به ثبت و ضبط، گرفتن گزارش، مستندسازی و کنترل می‌کنند.

او متذکر شد: در «هملت» از همان ابتدای اجرا، فضای نمایش تغییر کرده و مخاطب متوجه می‌شود که با یک خوانش مدرن و به‌روز شده از متن شکسپیر مواجه است. این خوانش، نوآورانه و متفاوت است. کارگردان  متن را با دراماتورژی  و صیقل‌های تنظیم شده اجرا می‌کند و اولین چیزی که مخاطب با آن مواجه می‌شود، تصویر است. این هم باید درنظر داشت که در دنیای امروز، قدرت به تصویر بدل شده است. هر کسی که در شبکه‌های اجتماعی حضور نداشته باشد، گویی قدرتی ندارد. قدرت و کنترل در جهان مدرن، از طریق هویت دیجیتال و حضور در فضای مجازی تعریف می‌شود. نمایش این اثر ما را وارد یک جهان تصویری می‌کند، جایی که تصاویر و رخدادها  مخاطب را درگیر می‌کنند.

خورشیدباختری در ادامه نشست بررسی فیلم‌تئاتر «هملت» گفت: یکی از جذاب‌ترین صحنه‌ها، حضور روح است؛ نه در قالب یک روح ترسناک با رعد و مه و… ، بلکه به شکل تصویری که از طریق دوربین‌های متعدد امنیتی و مانند یک هک تصویری نمایش داده می‌شود. حرکات و حضور روح، همانند «پارازیت»، نظم و کنترل نظام قدرت را به تصویر می‌کشد. از نظر طراحی صحنه، فضای اجرا عمدتاً به دو بخش پس‌زمینه و پیش‌زمینه تقسیم شده است. پس‌زمینه با یک دیوار شیشه‌ای از پیش‌زمینه جدا شده و تمام اتفاقاتی که بر کنش پیش‌زمینه اثر می‌گذارند، در آن دیده می‌شوند. در پس‌زمینه شاهد رقص، جشن و تعاملاتی هستیم که جریان خود را دارند، و در پیش‌زمینه، شخصیت اصلی (هملت) با چمدانش ایستاده و  می خواهد به وتمبرگ برود.اما منصرفش می کنند.

او تاکید کرد: اینجا دیوار شیشه‌ای تنها برای زیبایی نیست؛ شیشه عنصری مدرن در معماری است و همزمان نمایانگر نظارت و امنیت است. نگاه کنیم به صحنه‌ها: محافظان و نگهبانان، کلادیوس و پلی نیوس، از پشت راهروها و گیت‌ها رفت و آمد می‌کنند و کنش‌ها را به پیش‌زمینه منتقل می‌کنند. تمام توطئه‌ها و باید و نبایدهایی که در پس‌زمینه جریان دارند، در پیش زمینه دارای تاثیرند.همچنین، نمایش تفاوت‌های زمانی و جهان ذهنی شخصیت‌ها را به خوبی نشان می‌دهد. متن و رخدادهایی که در پس‌زمینه می‌بینیم، متعلق به متن اصلی هملت هستند، اما کارگردان اثر با صیقل‌ها و تأخیردر بیان دیالوگ ها مخاطب را وارد جهان ذهنی شخصیت اصلی می‌کند. لحظات پایانی، جایی که روح حضور دارد، به تعلیق و تمرکز روی جهان ذهنی هملت افزوده می‌شود. این تعلیق،با تحویل دادن ساعت ها به روح پدر هملت زمان را به عنوان یک عنصر زمینی به نمایش می‌گذارد و حس تجربه زیستن در جانی دیگر را به مخاطب منتقل می‌کند.

🔹"آخرین خبر" در روبیکا
🔹"آخرین خبر" در ایتا
🔹"آخرین خبر" در بله