غزه، قتلگاه انسانیت

خراسان/ در کوچههای ویرانشده غزه، جایی که بمباران پایان نمییابد، جان دادن این بار نه فقط با آتش دشمن که با گرسنگی و تشنگی طولانی از راه میرسد؛ غزه حالا پر شده از کودکانی که دیگر اشکی برای ریختن ندارند و مادرانی که رمقی برای سوگواری در جانشان نیست
در غروبهای غمبار غزه، شهر با طعم تلخ محاصره هر روز روایتی تازه از رنج بیپایان و امید گمشده را به خود میبیند. خیابانهایی که بهجای صدای بازی کودکانه، همهمه صفهای طولانی مردمی را شنیدهاند که هر یک ظرفی خالی به دست دارند؛ کودکان نحیف با گونههایی فرو رفته، چشمانتظار سهم اندک غذا، و مادران مضطرب که دیگر نمیدانند برای اشکهای فرزندانشان باید التیام شوند یا همصدا با آنان بگریند. اینجا مرگ، دیگر نه فقط در هجوم موشک یا سایه سیاه انفجارها، که در حس عمیق و بیپایان گرسنگی به کودکان تحمیل میشود؛ مرگی بیصدا، اما جانفرسا. این روزها در غزه گرسنگی، تشنگی و فروریختن امید، جای هر فریادی را گرفتهاند. در این کوچهها، هر صبحی با شمارش وعدههای از دست رفته آغاز میشود و شبها به امید لقمهای نان، بیپاسخ به پایان میرسد. این موج خاموش رنج، زیر سایه سنگین سکوت جهان، بر جان هزاران انسان بیدفاع نشسته است و آنچه در غزه رخ میدهد فقط رخت بربستن کودکان از زندگی نیست؛ کشتن انسانیت است و بس.
غزه، جایی که گرسنگی هر روز جان میگیرد
در میان سکوت شوم بیشتر رسانههای جهان، آمارها گویای فاجعهای هستند که هر عدد آن، داستان تلخ یک خانه و اندوه بیپایان یک مادر است. براساس برخی گزارشهای رسمی، تنها در یک روز ۹ نفر، شامل کودکان و سالمندان، به دلیل سوءتغذیه جان خود را از دست دادهاند. این در حالی است که بسیاری از جانباختگان به دلیل نبود مواد اولیه حتی فرصت درمان یا نجات نداشتند. اگر کمی عقبتر برویم، تصویر این تراژدی تیرهتر میشود.
مرگی سخت و جانکاه
از آغاز محاصره و تشدید جنگ تا امروز، دستکم ۱۲۲ نفر، از جمله ۸۳ کودک، بر اثر سوءتغذیه و کمبود شدید غذا جان باختهاند. این رقم، تنها ثبتِ رسمی قربانیان ناشی از قحطی و گرسنگی است؛ بیشمار از مادران و نوزادان دردکشیدهای که نامی بر آمار و کاغذها نیافتهاند. این اعداد، تنها عدد نیستند. هر عدد، قصه کوتاه مرگِ کودکی، اندوه مادری، و خاموش شدن امیدی است که شاید میشد فقط با یک نان، آن را زنده نگاه داشت. این همه، افزون بر سایه همیشگی خطر بمباران و سلاح است؛ اینجا، گرسنگی همانقدر کشنده است که جنگ، و حتی خاموشتر و بیپناهتر.
نبود حداقل امکانات درمانی
براساس گزارش خبرگزاریها پرستاران و پزشکان در نوار غزه بارها گفتهاند که هیچ داروی پایه، سرم، شیرخشک و مواد مغذی کافی ندارند و حتی سرم قندی برای کودکان هم کمیاب شده است. برنامه جهانی غذای سازمان ملل متحد هشدار داده است که از هر سه نفر در غزه نزدیک به یک نفر، چند روز بدون غذا میماند. این نهاد سازمان ملل متحد در بیانیهای که در اختیار خبرگزاری فرانسه گذاشته، گفته است سوءتغذیه در حال افزایش است و ۹۰هزار زن و کودک نیاز فوری و مبرم به درمان دارند.
اعترافات تلخ یک آمریکایی
یک سرهنگ سابق نیروهای ویژه ایالات متحده که برای همکاری با «بنیاد بشردوستانه غزه»، گروه مورد حمایت آمریکا و اسرائیل، که در غزه فعالیت میکند، استخدام شده بود، به رسانه ها گفته است که هرگز شاهد چنین وحشیگری بیرحمانهای علیه غیرنظامیان نبوده است. سرهنگ دوم آنتونی آگیلار، در کنار ارتش اسرائیل و پیمانکاران آمریکایی در مراکز تحت مدیریت بنیاد بشردوستانه غزه کار میکرد. او به بیبیسی گفت که پس از مشاهده حمله به جمعیت مستاصل با گلولههای خمپاره و تانک، استعفا کرده است.
وقتی کودکان و کودکیشان محاصره میشوند
در دالانهای تنگ نوار غزه، محاصره معنای خود را تغییر داده است؛ دیگر تنها محاصره نظامی نیست، بلکه به محاصرهای برای نابودی تدریجی امید و جان بدل شده. روایتهای پرشمار امروز و دیروز، از معدومسازی عامدانه حجم زیادی از مواد غذایی و دارویی به دست ارتش اسرائیل خبر میدهند، آن هم کامیونهایی که میتوانستند جان صدها کودک و مادر را نجات دهند. هر بار که کامیونی در مرز رفح یا گذرگاه کرم شالوم متوقف و مواد غذایی آن مصادره یا توسط بولدوزر له میشود، یک امید کوچک دیگر پایمال میگردد. سازمانهای بینالمللی با بیانیههای رسمی مکرر هشدار دادهاند که «غزه گرفتار یک قحطی عامدانه و مهندسیشده است.» در هفتههای اخیر، حتی کاروان کمکرسانی هلال احمر و کشتیهای فعالان مدنی اروپا که عازم نجات ساکنان نوار غزه بودند، توسط نیروی دریایی اسرائیل توقیف یا بازداشت شدند. در داخل غزه، کامیونها و وانتهای بشردوستانه به چشم شاهدان خاکگرفته و متوقف ماندهاند. صفهای طولانی برای یک لقمه نان یا آب، روز به روز کشدارتر و ناامیدتر میشود. بیاعتنایی آشکار به اصل بیطرفی انسانی و محروم کردن عامدانه جمعیت غیرنظامی از حداقلهای حیات، بیانگر توحش بدون مرز رژیم اشغالگر است. اما مسئولیت این جنایت خاموش، با تمام سنگینی، بر شانه وجدان جهانی و وجدان تکتک ما باقی است.
خاموشی چراغ رویاها و خاطرهها
آنچه امروز در غزه بیش از هر زمانی به چشم میآید، فروپاشی تدریجی زندگی روزمره و معنای زیستن در محاصره است. واژه عادی دیگر جایی در فرهنگ غزه ندارد؛ نه مدرسهای باز مانده تا زنگ کلاس به صدا درآید، نه کوچهای که کودکان در آن بازی کنند، نه بازاری برای گفتوگو، نه خانهای امن برای رؤیا ساختن. طبق گزارش دویچهوله بیش از ۸۵درصد مدارس غزه یا تخریب شدهاند یا به کمپهای آوارگان تبدیل شدهاند. کودکان، در حالی که باید رؤیای معلم شدن، پزشک شدن یا حتی بازی کردن داشته باشند، حالا تنها دغدغهشان پیداکردنِ لقمهای نان است. در بازارها، صدای خنده و گفتوگو خاموش شده. خانوادهها با نشستن پای سفرهای خالی جمع میشوند. یونیسف هشدار داده: دانشآموزان غزه با خطر «نسلِ از دسترفته» روبهرو هستند؛ کودکانی که نه فقط از تغذیه، بلکه از آموزش، بازی و همبستگی انسانی هم محروم ماندهاند. صدهاهزار کودک فلسطینی به دلیل جنگ و محاصره از مدارس بازماندهاند. روانشناسان میگویند: شوک روانی، اضطراب، بیخوابی و افسردگی دستهجمعی اثر پایدار دیگر این فاجعه است. بزرگترین فاجعه شاید همین باشد: فرسایش روح مردم و گمشدن چراغ خاطرهها، آرزوها و هویتِ جمعی غزه، در میان خاک و گرسنگی.
قحطی مهندسیشده؛ اوج خباثت صهیونیستها
ارتش اسرائیل، با سلطه کامل بر گذرگاههای رفح و کرم شالوم، جریان کمکهای حیاتی به غزه را مسدود کرده و حتی آنچه تا مرز غزه میرسد، در برابر دیدگان جهانیان نابود میکند. تصاویر و ویدئوهای منتشرشده نشان میدهد کمکهای دنیا به غزه زیر بولدوزر دفن شده یا به آتش کشیده میشوند. در چشمانداز انسانی امروز غزه، هر کامیونی که در مرزها آتش گرفته یا دفن شده، فقط یک وسیله نقلیه نیست؛ سندی است بر محاصره «امید» در این سرزمین. روایت این روزها، دیگر نه صرفاً درباره یک تراژدی جنگی، که نمونهای تلخ از بحران وجدان جهانی است. البته هرچند بهطور کلی جامعه جهانی کمتر به جنایتهای اسرائیل واکنشی درخور نشان میدهد، اما در هفتههای گذشته و با اوجگیری بحران انسانی در غزه و مطالبه جدی مردم دنیا، واکنشهای حقوقی و بینالمللی علیه سیاستهای اسرائیل شدت یافته است. بهطور مثال موج تازهای از محکومیتها و هشدارها درباره بحران گرسنگی در غزه از سوی بیش از ۱۰۰ سازمان امدادرسان و حقوق بشری منتشر شده است. آنها با اشاره به افزایش خطر «گرسنگی دستهجمعی» و مرگ هزاران فلسطینی، از جامعه جهانی خواستهاند برای بازگشایی فوری تمامی گذرگاههای زمینی و ارسال بدون مانع کمکهای غذایی و پزشکی به این منطقه تحت محاصره اقدام کند. سازمان ملل و آژانسهای تخصصی چون WFP و WHO طی هفته اخیر بارها هشدار دادهاند که غزه اکنون «گرسنهترین نقطه جهان» شده است و قیمت مواد غذایی تا ۴۰ برابر افزایش یافته است؛ به طوری که یک کیلو شکر تا ۱۰۰ دلار فروخته میشود و آرد و برنج تا ۳۰ دلار قیمتگذاری شدهاند. در همین روزها گزارشگر ویژه سازمان ملل شدت بحران را به مجامع بینالمللی و اتحادیه اروپا متذکر شد و تاکید کرد هر اقدام کمتر از تحریم جدی و تعلیق توافق با اسرائیل، «صرفاً نمایشی» است و اتحادیه اروپا باید به تهدیدهای خود علیه رژیم اسرائیل، جنبه واقعی بدهد. دبیرکل سازمان ملل هم در یک بیانیه شدیداللحن اعلام کرد ادامه محاصره و نبود اقدام فوری «یک نسل کامل از کودکان غزه را با خطر مرگ تدریجی روبه رو کرده است» و خواستار آتشبس کامل و ارسال اضطراری مواد غذایی و دارویی تحت نظارت سازمان ملل شد. بد نیست بدانید بر اساس اسناد حقوق بینالملل (ماده ۵۴ پروتکل اول ژنو)، استفاده از گرسنگی علیه غیرنظامیان ممنوع است.
نویسنده: سید مصطفی صابری | روزنامهنگار