نماد آخرین خبر
  1. جذاب ترین ها
دخترونه زنونه

روان‌شناختی پنهان پسر دلفینی

منبع
خراسان
بروزرسانی
روان‌شناختی پنهان پسر دلفینی

خراسان/ در روز جهانی پویانمایی به بررسی روان‌شناسانه یک پویانمایی پرداختیم که نمایشی نمادین از مفهوم دلبستگی، شکل‌گیری هویت، خودیابی، بحران بلوغ و رشد پس از تروماست 
 پویانمایی «پسر دلفینی» از نظر فنی، گامی رو به جلو در تولید پویانمایی ایرانی محسوب می‌شود اما آن‌چه این اثر را از سایر آثار مشابه متمایز می‌سازد، بار معنایی و روان‌شناختی پنهان در روایت آن است. این پویانمایی، داستان پسر بچه‌ای را روایت می‌کند که پس از سقوط هواپیما در دریا، توسط دلفینی نجات یافته و در دل اقیانوس بزرگ می‌شود. او در دنیایی متفاوت با موجوداتی دیگر، بدون آگاهی از هویت انسانی‌اش زندگی می‌کند. اما کشف ناگهانی اینکه «انسان» است، آغازی می‌شود برای یک سفر درونی: سفری از امنیت خیالی به واقعیت ناآشنا، از دنیای کودکی به دنیای آگاهی. این همان چیزی‌است که روان‌شناسان آن را عبور از مرحله «ناآگاهی کودکانه» به سمت «خودآگاهی بالغ» می‌نامند. امروز یعنی ۲۸ اکتبر، روز جهانی پویانمایی است و فرصتی مناسب برای بررسی روان شناختی یک پویانمایی جذاب که تماشایش برای کودکان توصیه می‌شود.
 ​​​​​​​
آموزش مفاهیم عمیق انسانی به کودکان
در سطحی عمیق‌تر، داستان این پویانمایی نشان می‌دهد چگونه انسان‌ها پس از تجربه‌ تروما (مثل سقوط و جدایی از مادر)، برای بقا، به دلبستگی‌های جدیدی پناه می‌برند؛ اما با گذر زمان، نیاز دارند با گذشته‌ خود مواجه شوند و مسیر فردیت را طی کنند. «پسر دلفینی» در عین سادگی، نمایشی نمادین از مفهوم دلبستگی، شکل‌گیری هویت، خودیابی، بحران بلوغ، و رشد پس از تروماست. تحلیل روان‌شناختی این اثر نشان می‌دهد که حتی در قالب پویانماییی کودکانه هم می‌توان شاهد مفاهیم عمیق انسانی بود.

از تله‌ رهاشدگی تا ایثار افراطی
پویانمایی «پسر دلفینی» را می‌توان از منظر طرحواره‌درمانی، یک سفر روان‌شناختی عمیق دانست که در آن شخصیت اصلی با تله‌های زندگی خود روبه‌رو می‌شود. پس از سقوط هواپیما و جدا شدن از مادر، کودک توسط دلفینی نجات یافته و در دنیایی متفاوت رشد می‌کند. این جدایی اولیه، زمینه‌ساز شکل‌گیری تله رهاشدگی در اوست؛ یعنی ترس از تنها ماندن و از دست دادن پیوندهای عاطفی. هم‌زمان، هنگامی‌که او در جهان انسان‌ها با تفاوت‌هایش مواجه می‌شود، تله‌ نقص و شرم در او فعال می‌شود، باوری که می‌گوید: «من کافی نیستم»، «دیگران من را نمی‌پذیرند». همچنین، او به دلیل تربیت در محیطی متفاوت و ناآگاهانه از ریشه‌های انسانی‌اش، دچار تله‌ هویت نایافته است؛ نمی‌داند چه کسی‌ است، به کجا تعلق دارد و باید چگونه باشد. در ادامه داستان، با وجود تمام سردرگمی‌ها، او خود را وقف کمک به دیگران می‌کند، که نشانه‌ای از تله‌ ایثار افراطی است یعنی نادیده گرفتن نیازهای خود برای کسب پذیرش و دوست‌داشتنی بودن.

یافتن جرئت بازسازی خود
این فیلم تنها نمایش‌دهنده آسیب‌ها نیست، بلکه مسیر مواجهه و درمان هم به تصویر کشیده شده است: پسر دلفینی با رفتن به خشکی، جست وجوی هویت، روبه‌رو شدن با گذشته و دریافت حمایت عاطفی از انسان‌ها، آرام‌آرام از این تله‌ها فاصله می‌گیرد. این پویانمایی به زبانی کودکانه، مفهوم بزرگی را منتقل می‌کند: ما برای رهایی از تله‌هایی که در کودکی ساخته‌ایم، باید خودآگاهانه به جست وجوی حقیقت درونی‌مان برویم، از نقش‌های تقلیدی بیرون بیاییم و جرئت بازسازی خود را داشته باشیم.

رشد اخلاقی و مسئولیت‌پذیری
یکی دیگر از محورهای مهم در پویانمایی پسر دلفینی، عبور شخصیت اصلی از یک مرحله خودمحورانه به سطح بالاتری از اخلاق و مسئولیت‌پذیری است. بر اساس نظریه رشد اخلاقی کلبرگ، افراد در مسیر تحول اخلاقی از سه سطح عبور می‌کنند: اخلاق پیش‌عرفی، عرفی و پس‌عرفی. در ابتدای داستان، پسر دلفینی بیشتر در سطح پیش‌عرفی عمل می‌کند؛ یعنی تصمیماتش بر اساس پاداش، تنبیه یا اجتناب از ناراحتی شخصی هستند. اما در میانه روایت، با مشاهده تهدیدهایی که دنیای زیر آب و دلفین‌های عزیزش را به خطر انداخته، انگیزه‌ای درونی برای کمک به دیگران در او شکل می‌گیرد. او که می‌توانست در دنیای انسان‌ها بماند و در امنیت زندگی کند، با انتخاب آگاهانه بازگشت به دریا و مقابله با هشت‌پای مهاجم، نشان می‌دهد وارد مرحله‌ای از اخلاق عرفی و حتی پس‌عرفی شده است. در این جا، تصمیم او برخاسته از درک مفاهیمی چون وفاداری، فداکاری، و مسئولیت اجتماعی است، نه صرفاً پاداش یا تأیید دیگران. این نقطه تحول، بخش مهمی از رشد روان‌شناختی و شخصیتی او را نشان می‌دهد؛ جایی که «خود» او از فردی در جست‌وجوی تعلق، به فردی در مسیر تحقق ارزش‌ها و هدف‌های متعالی بدل می‌شود.

🔹"آخرین خبر" در روبیکا
🔹"آخرین خبر" در ایتا
🔹"آخرین خبر" در بله

اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره