هوای تازه/ به امیدی که باشم در پناهت...

مهر/علی داودی شاعر و گرافیست، به مناسبت سالروز ولادت امام رضا (ع) تعدادی دوبیتی تازه سروده است.
در ادامه این دوبیتیهای رضوی را با هم میخوانیم؛
جهان خاک است خاک زیر پایت
هیاهویی ندارد بی رضایت
همه ذرات مهمان تو هستند
مدار نه فلک زائرسرایت
*
جهان بیتابی است و بیقراری
من و دلتنگی و امیدواری
به سویت رو کنم هر جا که باشم
حرم آنجاست که اشکی است جاری
*
به پای تو دخیل اعتمادم
به دست تو، دل من اعتقادم
به هرجا رفتم اینجا مقصدم بود
به لطفت ساکن بابالمرادم
*
چراغی روشن از شمسالشموسم
که گرم خدمت خورشید طوسم
شبیه آفتاب ظهر مشهد
که پای زائرانش را ببوسم
*
برایت سفره دل میگشایم
بساط اشک بر پا مینمایم
کنارت روضه میخوانم رضاجان
ندانم مشهدم یا کربلایم
*
دل من سفرهای همواره باز است
به پایت میگشایم جانماز است
تمام هستی عاشق دو حرف است
نیاز است و نیاز است و نیاز است
*
به شور آوردهای نقارهها را
هوایی کردهای فوارهها را
حرم جمع پریشانهاست گویی
که گرد آوردهای آوارهها را
*
من و بار گناهان روی شانه
به سوی ناکجاهایی روانه
دلیل من شراب سلسبیل است
که آورده مرا تا چایخانه
*
به گوهرشاد و قدس و انقلابت
به سقاخانهی مست از شرابت
سلام من به آئینه به کاشی
به هر ذره که تابد آفتابت
*
میان صدهزاران مشتری تو
دلم را میبری میآوری تو
یکی پرسید بازار رضا کو؟
غمم را میفروشم میخری تو!
*
اگرچه این دل آیینهبندان
غمم را مینماید چند چندان
حرم از مهر خورشید تو روشن
که هر آئینه با روی تو خندان
*
اگرچه سخت و سنگینم کرم کن
دلم را زیر و رو کن دیگرم کن
مرا که پر ندارم چون کبوتر
بیاور سنگ دیوار حرم کن
*
مبادا اینکه بند نام باشم
اسیر خویش باشم دام باشم
کیام من؟ هیچ! آن صیاد وحشی!
ضمانت کن چو آهو رام باشم
*
دلی پر غصه دارم بیدلم کن
هم از دنیای غفلت غافلم کن
عبای شعر بر دوشم بینداز
بگو از تو بخوانم، دعبلم کن
*
نشستم ساعتی در بارگاهت
نشستم تا مگر سوی نگاهت
به پایت ریختم مشتی دوبیتی
به امیدی که باشم در پناهت...