دوست خوب من اژدها کوچولو

آخرین خبر/1- یک شب وقتی که در حال خوردن شام بودیم همراه پدرم و مادرم یک پویانمایی با مزه دیدیم که قهرمانش یک اژدها بود.
2- شام را که خوردم، دندانهایم را مسواک زدم، به پدر و مادرم شب به خیر گفتم و به رختخواب رفتم. فکر کنم خیلی زود خوابم برد و...
3- اما با یک صدای گریه از خواب بیدار شدم. باورم نمی شد بچه اژدهای توی فیلم آمده بود توی اتاقم.
4- اولش فکر کردم خواب میبینم، اما واقعا اژدها کوچولو توی اتاقم بود. اولش دلم برایش سوخت اما یادم آمد که چه کارهایی از دستش برمیاد! برای همین ...
5-حالا یک دوست باحال داشتم که میتوانست کارهای جالب انجام دهد مثل ...
6- با داشتن یک اژدها همه چیز خوب بود و خیلی خوش میگذشت. اما ...
7-اما اژدها کوچولو دوست داشت برگردد توی فیلم پیش خانوادهاش.
8- همین که خواستم سراغ فیلم بروم از روی تخت افتادم پایین و از خواب پریدم. واقعا داشتم خواب میدیدم. اما تو این خواب چیزهای خوبی یاد گرفتم.