0
0
533
0
0
533
آخرین خبر/ در زمانهای قدیم فقیری به درِ خانهی مردِ ثروتمندی رفت و گفت: «شنیدهام نذر کردی بخشی از اموالت را به آدمهای نیازمند کمک کنی. من هم خیلی محتاجم، میشود کمی کمکم کنی»؟
مردِ ثروتمند، که خسیس بود، با غرور جواب داد: «نذرِ من فقط برای آدمهای نابیناست! برای تو چیزی ندارم».
فقیر که بینا بود لبخندی زد و به کنایه گفت: «اتفاقاً من هم نابینایم! چون اگر واقعاً بینا بودم، هیچوقت از درِ خانهی خدا رو برنمیگرداندم تا به درِ خانهی کسی مثل تو بیایم»…