حوزه علمیه در فرآیند جهانی شدن/ سناریوهای تغییر درآینده حوزه

ایرنا/ قم - ایرنا -در آستانه برگزاری همایش بزرگداشت یکصدمین سالگرد بازتاسیس حوزه علمیه قم ، ۲ مدرس حوزه در یادداشتهای جداگانهای، حوزه در فرآیند جهانی شدن و سناریوهای تغییر در آینده حوزه را مورد بحث قرار دادند.
به گزارش روز سهشنبه ایرنا، حجتالاسلاموالمسلمین "داود فاضل فلاورجانی" در یادداشتی موضوع "حوزه علمیه قم در فرآیند جهانی شدن" را مورد بررسی قرار داده و آوردهاست: این روزها و در گذر زمان به سالروز بازتاسیس حوزه علمیه قم نزدیک میشویم و چه خوب است برای محک زدن خود ابعاد مختلف این اقدام شیخ عبدالکریم حائری تحلیل شود تا ضمن بررسی و به تعبیری وضعیت موجود و مطلوب، جایگاه کنونی حوزه علمیه قم و چشمانداز پیشروی حوزه روشنتر شود.
البته زمانی که از بازتاسیس حوزه علمیه قم میگوییم به این معنا نیست که بخواهیم زمانی را به تصویر بکشیم که حوزه علمیه قم رونق جهانی و حتی منطقهای داشته است، چرا که اساسا در گذشته تنها حوزه علمیه هزارساله نجف بوده است که بر پیشانی علم در عالم تشیع نورافشانی میکند و در کنار آن حوزههای بزرگی نظیر حوزه علمیه اصفهان در روزگار حکومت صفویان یا حوزه علمیه مشهد و تهران و تبریز نیز نام و نشانی دارند.
به هر حال زمانی که شیخ عبدالکریم حائری با برخی از اصحاب خود در شهر کریمه اهل بیت رحل اقامت افکند، شاید کمتر کسی تصور میکرد که زمانی این شهر به قطب روحانیت شیعه و مرکز گسترش علوم اهلبیت تبدیل شود و در این مسیر گوی سبقت را از نجف با سابقه هزارساله برباید.
با این حال این لطف الهی بود که هجرت به این شهر خشک و بیابانی را در ذهن حاج شیخ عبدالکریم انداخت تا مدتی بعد با ورود بزرگانی نظیر آیات ثلاث شیخ محمد تقی خوانساری، سید صدرالدین صدر و سید محمد حجت کوهکمری، این شهر قوت مضاعف بگیرد و نهایتا هجرت مرجع علیالاطلاق عالم تشیع ایتالله بروجردی، قم را به قبله شیعیان کل عالم تبدیل کند.
اینها همه باعث شد قم که قریهای کوچک در مسیر تهران بهشمار میرفت به عاصمه عالم تشیع تبدیل شود اما در حقیقت آنچه به قم و تشیع شهرتی جهانی داد واقعهای بود که هنوز هم در کانون تحلیلها و تفسیرهای بسیاری از اندیشمندان قرار دارد.
رخدادی با عنوان انقلاب اسلامی ایران، طبیعی است که این رخداد قم را به عنوان کانون روحانیت و مجل جوشش حرکت انقلابی مردم ایران به رهبری مرجع عالیقدر آیتالله روح الله موسوی خمینی به نقطۀ کانونی تفکر شیعی در تمام جهان تبدیل کرد، همان چیزی که در خیال خوشبینترین انسانها نمیگنجید.
اکنون حدود ۱۰۰ سال از تاسیس این حوزه مبارک و حدود ۴۵ سال از انقلاب اسلامی میگذرد و نگاهی به تاریخ وقایع رخداد و مقایسه میان وضع موجود و آنچه گذشت، میتواند پنجرهای برای آینده ما باشد، آیندهای که امیدواریم طلیعهای برای طلوع خورشید ولایت عظمی باشد و چه بسا با این نگاه از سر مسوولیت بتوان تحلیل بهتری داشت. اگر بخواهیم با نگاه به گذشته حوزه و وضعیت موجود حوزه قضاوت منصفانهای داشته باشیم باید اذعان کرد که آنچه رخ داده بیشتر شبیه معجزه میماند.
کافی است نگاهی به فعالیتهای حوزه در قیاس با گذشته انداخت تا سطح این تفاوت آشکار شود.حوزهای با مراکز متعدد عملی و پژوهشی و صدها موسسه آموزشی که در عرصههای مختلف علمی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی فعالیت میکنند.دهها پژوهشکده با استادانی که هر یک در حوزه تخصص خود کمنظیرند و زمانی فکر این موضوع هم برای ما دشوار بود چه رسد به تحقق آن.
نکتهای که قصد دارم به عنوان کانون محوری این نوشتار بر آن تاکید کنم حضور صدها اندیشمند و طلبه زباندان است که در گوشه و کنار این عالم مشغول تحقیق و تبلیغ معارف شیعی هستند و صدای تشیع را به مناطقی بردهاند که زمانی حتی خبر از اسلام نیز نبود.
امروز صدها طلبه غیرایرانی با حضور در ایران و سایر حوزههای علمیه و مراکز جامعهالمصطفی در خارج با حقیقت اسلام آشنا شده و میشوند و هر یک از آنان در نوع خود به کانون جوشش تفکر انقلابی بدل میشوند.
البته طبیعی است در این مسیر موانعی وجود دارد، اذعان میکنم که ما چه بسا به خوبی از شرایط استثنایی موجود استفاده نمیکنیم و اگر از تمام ظرفیتهای موجود استفاده میکردیم، اگر برخی از مسوولان چشمانداز پیشرو و موقعیت ممتاز کنونی و چشم و گوش های تشنه حقیقت را بهتر درک میکردند و در جهت همافزایی میان ظرفیت ها حرکت میکردند امروز در موقعیت بسیار بهتری قرار داشتیم و با سرعت بسیار بالاتری در مسیر تحقق آرمانهای خودمان حرکت میکردیم.
با این حال کمکاری های خواسته یا ناخواسته هرگز باعث نمیشود که کلیت این مسیر و موفقیتهای درخشان و بینظیر حوزه علمیه و ایثار و از خودگذشتگی طلبه هایی را از یاد ببریم که در گوشه و کنار این عالم با تحمل دشواری ها مشغول ارسال پیام اسلام و انقلاباند.
آری از منظر اهل نظر حرکتی که صد سال پیش در قم آغاز شد و امروز با همه فراز و نشیب ها بهپیش میرود، مقدمه های تحقق همان وعده الهی است که فرمود زمین را بندگان شایسته خدا به ارث خواهند برد و البته بیجهت نیست که اهل بیت مکرر در احادیث متعدد بر اهمیت قم و نقش آن در آخرالزمان تاکید کردهاند
چنانکه امام صادق فرمود تربت قم مقدس است و اهل آن از ما هستند و ما از آنهاییم، آنها یاران قائم ما و دعوتگران حق ما هستند، و در جای دیگر نیز فرمود که این شهر قم نامگذاری شد چون مردمش با قائم آل محمد(ع) اجتماع و با او قیام و برای او استقامت میکنند و او را یاری میدهند.
سناریوهای تغییر در آینده حوزه
حجتالاسلام و المسلمین "مجتبی رستمیکیا" نیز دریادداشت خود آورده است: ۲ سناریوی خوشبینانه در ساخت ۱۰۰ ساله دوم حوزه علمیه قم، هر داستانی که خلق میکنم، مرا خلق میکند. من مینویسم تا خودم را خلق کنم. آینده آنجاست، به ما نگاه میکند، سعی میکند از داستانی که خواهیم شد، سر در بیاورد.
تاریخ ها به صورت ویژه برای ساخت آینده صورتبندی می شوند، از این منظر تاریخ، به مثابه یک کلان روند گذشته، نقش خود را در ساخت روندها و پیشرانهای آینده به صورت ضمنی ایفا میکند، ۱۰۰ سال گذشته حوزه علمیه قم، به مثابه یک کلان روند در ساخت هویت شیعی و حکمرانی معاصر، دستخوش فراز و فرودهای بسیار جدی و ویژگیهای عمیقی است که در ترکیب با پیشرانهای آینده، سناریوهای تغییر حوزه علمیه قم را پیش روی محققان خواهد گشود، آنچه در ذیل می آید سناریوهای خوشبینانه حوزه علمیه از برهم نهشت پیشران ها، کلان روند وضعیت موجود، کلان روند وضعیت گذشته و نشانههای نوظهور آینده است:سناریوی اول: حوزه علمیه مشارکتی، پیشران: فناوری های مبتنی بر هوش مصنوعی ، لان روند گذشته: حکمرانی مردمی در زمینه امور فرهنگی، سیاسی ، وضعیت موجود: غلبه ساختارها و نقشهای بروکراتیک در حوزه علمیه قم ، نشانههای نوظهور: مشارکتی شدن تبلیغ و ترویج دین در میان مبلغان و اقشار پیوسته روحانیت.
از این منظر به دلیل غلبه ابزارها و فناوریهای پیشران همچون هوش مصنوعی، حوزه علمیه قم ماهیت آکادمیک و بروکراتیک خود در آموزش علوم اسلامی را از دست خواهد داد و به یک کانون عظیم تبلیغی با مشارکت مردم و اقشار پیوسته روحانیت تبدیل خواهد شد. ابزارهای مبتنی بر فضای کلود (ابری) این قابلیت را خواهند داشت که به مثابه ابزاری نوین، مشارکت در امر تبلیغ و ترویج دین به واسطه حکمرانی مردمی در حوزه علمیه قم را تقویت کنند. از این منظر حوزه علمیه نه مثابه یک موسسه آموزش عالی، بلکه به مثابه پیشران تغییرات اجتماعی بهواسطه حکمرانی مردمی و مشارکتی بر تغییر های آینده مسلط خواهد شد.
پیامدهای این نوع روش، کمرنگ شدن آموزشهای آکادمیک و گسترده شدن فعالیتهای تبلیغی و تبشیری در فضای مجازی خواهد بود. از این منظر نهادهای رسمی حوزه علمیه کمرنگ و نقش مردم و مشارکت ایشان در گسترش و توسعه نقش های روحانیت جدی خواهد شد.
از این رو حوزه علمیه، نه فقط به حوزههای علمی بلکه به حوزههای اجتماعی و مشارکتی شدن و دانشهای ضمنی بیشتر اهمیت خواهد داد. از این منظر مردم در سیاستگذاری و برنامهریزی حوزه های علمیه به صورت ضمنی مشارکت خواهند داشت و نظام عرضه و تقاضای جدیدی مشتریان، گروه های درگیر و ذی نفع حوزه علمیه قم را سامان خواهد داد.
سناریوی دوم: حوزه علمیه بینارشتهای ، پیشران: فناوریهای مبتنی بر هوش مصنوعی ، کلان روند گذشته: پاسخگویی حداقلی به برخی از نیازها و انتظار های جامعه و نظام اسلامی وضعیت موجود: غلبه نظام آکادمیک بر نظام ترویجی در حوزه علمیه قم ، نشانههای نوظهور: دانشهای مضاف در فضای علوم انسانی و گفتمان حل مساله در فضای حوزه ر طبق این سناریو، همچنان ماهیت آکادمیک حوزه علمیه قم پابرجاست اما گفتمان حل مساله حوزه علمیه، نظام رشتهای حوزه علمیه قم را به نظام بینارشتهای تبدیل خواهد کرد.
بر طبق این رویکرد، استراتژیهای مبتنی بر حل مساله در فضای حوزه علمیه قدرت گرفته و این باعث از بین رفتن هیمنه و استقلال علوم اسلامی و عالمان آن ها شده و مرجعیت این علوم را با چالش همراه خواهد کرد. از این منظر، مهارت و یادگیری جای آموزش رشتهای را خواهد گرفت و نظام آموزشی حوزه، در یک همزیستی با رشتههای همجوار و همسو ترکیب شده و دانش ها بینارشتهای مبتنی بر نوعی مهارت در راستای حل یک مساله و یا یک پروژه تولید می شود.
حوزه علمیه بار دیگر خواهد توانست مرجعیت خود را در حوزه میان رشتگی تقویت کرده و خود را بازسازی کند.
صفت میانرشتهای اغلب در محافل آموزشی زمانی استفاده میشود که محققان دو یا چند رشته، رویکردهای خود را با هم ترکیب کرده و آنها را اصلاح میکنند تا برای مساله مورد نظر مناسبتر باشند، از جمله در مورد دورههای آموزشی تیمی که در آن از طلبه ها خواسته میشود یک موضوع خاص را بر اساس رشتههای سنتی متعدد درک کنند.
آموزش میانرشتهای، انعطافپذیری شناختی را تقویت میکند و طلبه ها را برای مقابله با مشکل های پیچیده و دنیای واقعی با ادغام دانش از رشته های مختلف آماده میکند.
این رویکرد بر یادگیری فعال، تفکر انتقادی و مهارت های حل مساله تاکید دارد و طلبه ها را به سازگاری مورد نیاز در دنیایی که به طور فزایندهای به هم پیوسته است، مجهز میکند.
بزرگترین چالش در این خصوص عدم تعامل صحیح حوزه علمیه با نهادهای علمی در وضعیت موجود خواهد بود.حوزه علمیه از این منظر به جایی حکمرانی طولی دانش، به مثابه همکار نهاد دانشگاهی کشور در حل مسائل کشور جایگذاری خواهد شد.
بدیهی است سناریوها در ۲ فضای خوش بینانه و بدبینانه طراحی میشوند، طبیعی است در صورت اصرار بر وضعیت موجود و حفظ نظام بروکراتیک حوزه های علمیه و عدم تلاش گسترده برای خروج از نظم موجود، سناریوهایی همچون انزوا، اپوزیسیونسازی و حذف، حوزه علمیه قم در صد ساله آینده مطرح خواهد شد. چه بهتر که اندیشمندان، عالمان و دلسوزان حوزه گرانقدر قم همین امروز به فکر تحول این نهاد شگرف برآمده و گام اساسی برای ساخت آینده را بردارند.
آینده از آن چیزی که ما فکر میکنیم به ما نزدیکتر است.شما نمیتوانید با طفره رفتن از مسوولیت فردا، از آن فرار کنید.سرنوشت ما در قهرمانان و سلبریتیهای حوزوی خلاصه نمیشود، بلکه در خود ماست.زندگی به سه بخش تقسیم میشود آنچه بود، آنچه هست و آنچه خواهد بود. بیایید از گذشته بیاموزیم تا از حال بهره ببریم و از حال، برای زندگی بهتر در آینده استفاده کنیم. فردا متعلق به کسانی است که میتوانند آمدن آن را بشنوند، فقط شرطش آن است که نترسیم و نترسانیم: آینده متعلق به کسانی است که به زیبایی رویاهای خود ایمان دارند.
همایش یکصدمین سالگرد بازتاسیس حوزه علمیه قم و گرامیداشت حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی(ره) موسس این حوزه، هفدهم و هجدهم اردیبهشتماه جاری در مدرسه علمیه امام کاظم(ع) قم برگزار میشود.