سلامت نوجوانان خراسانشمالی زیر تیغ فستفود

ایرنا/ راساس اعلام دانشگاه علوم پزشکی خراسان شمالی، ۴۰ درصد از نوجوانان استان بهطور مستمر غذای فستفودی و نوشیدنیهای گازدار مصرف میکنند؛ آماری که زنگ خطر را برای سلامت این گروه سنی بهصدا درآورده و متخصصان تغذیه را نگران کرده است.
درست در همان لحظهای که مادربزرگها بوی نان داغ و سبزی تازه را به خانه میآوردند، حالا بوی روغن سوخته فستفودها در خیابانها جولان میدهد.
نسل جدید دیگر نه پای سفره مینشیند و نه طعم آش مادری را میشناسد، پیتزا جای عدسپلو را گرفته و نوشابههای گازدار، قصه دوغهای خانگی را فراموش کردهاند.
آمارها در میان این تغییر ذائقه به کمک آمدهاند تا واقعیتی تلخ را عیان کنند؛ ۴۰ درصد از نوجوانان خراسان شمالی، فستفود و نوشیدنیهای گازدار را به بخش ثابتی از زندگیشان تبدیل کردهاند؛ آماری که برای سلامت نسل آینده زنگ خطر است.
دیگر چاقی، دیابت، فشار خون و حتی سرطان، بیماریهایی برای بزرگسالان نیست؛ نوجوانان امروز با هر وعده پیتزا و ساندویچ چند گام به سمت این بیماریها نزدیکتر میشوند و در این میان، جامعهای که باید برای تغذیه و سلامت نوجوانانش فکری کند، هنوز سرگرم هشدارهای تکراری و برنامههای نیمبند است.
این مصاحبه تلاشی است برای روایت آنچه پشت لبخند نوجوانی پنهان مانده؛ هشداری برای پدران، مادران، معلمان و سیاستگذارانی که اگر امروز کاری نکنند، فردا را باید با پشیمانی تماشا کنند.
فستفود؛ دشمن سلامتی نوجوانان
مدیرگروه بهبود تغذیه دانشگاه علوم پزشکی خراسانشمالی در گفتوگو با ایرنا تاکید میکند که این آمارها نشاندهنده زنگ خطر جدی برای سلامت نوجوانان استان است؛ زیرا سبک تغذیه ناسالم ارتباط مستقیمی با چاقی، بیماریهای قلبی، دیابت و حتی سرطان دارد.
والدین و فرزندان در دنیای پرشتاب امروز بهجای نشستن پای سفره غذاهای خانگی، اغلب به فستفودها پناه میبرند.
غذاهایی سریع، خوشمزه و آماده که در کمین سلامتی جوانان هستند و اما پشت این مزه خوش؛ ترکیبی از نمک، چربیهای ترانس، افزودنیهای شیمیایی و کالری بالا پنهان شده که سلامت نوجوانان را به چالش میکشد.
نسرین علیزاده میگوید: بررسیهای میدانی و اطلاعات پایگاههای سلامت نشان میدهد که بیش از ۱۵ درصد نوجوانان خراسانشمالی یا دچار چاقی هستند یا اضافه وزن دارند و این عدد به شکل نگرانکنندهای در حال افزایش است.
بیتوجهی خانوادهها
یکی از واقعیتهای تلخ این است که فستفود نهتنها برای نوجوانان جذاب است بلکه در ذهن بسیاری از خانوادهها نیز به عنوان نوعی سرگرمی، پاداش یا تنوع غذایی جا افتاده است.
علیزاده می افزاید: متاسفانه غذاهای آماده به زنگ تفریح خانوادهها تبدیل شدهاند و بسیاری از والدین تصور میکنند مصرف گهگاهی فستفود بیخطر است؛ اما باید گفت که همین "گهگاهیها" پایهگذار عادات خطرناکی برای آینده است.
فقر فرهنگی یا فقر تغذیهای؟
اما آیا مشکل فقط در سبک زندگی و انتخابهای فردی است؟ یا مسئله ریشه در فقر اطلاعاتی و آموزشی دارد؟ به نظر میرسد پاسخ، هر 2 مورد باشد.
علیزاده در همین باره میگوید: متاسفانه در مدارس آموزشهای متمرکزی در خصوص تغذیه سالم داده نمیشود و اطلاعرسانی عمومی در این حوزه محدود است و اگر برنامهریزی دقیق و منظمی برای آموزشهای تغذیهای در مدارس و خانوادهها وجود نداشته باشد، این روند همچنان ادامه خواهد داشت.
حذف میوه و سبزی از سفره نوجوانان
نگرانیها به همینجا ختم نمیشود، آمارها نشان میدهد که ۳۳ درصد از نوجوانان استان، میوه و سبزی کافی در برنامه غذایی خود ندارند؛ در حالیکه مصرف منظم سبزی و میوه نقش حیاتی در تقویت سیستم ایمنی بدن و پیشگیری از انواع بیماریها بهویژه سرطانهای دهان، معده، روده و ریه دارد.
علیزاده تاکید میکند: متاسفانه مصرف فستفودها نهتنها جایگزین غذاهای سالم شده، بلکه تمایل به میوه و سبزی را نیز کاهش داده است.
سیاستگذاران کجا هستند؟
کارشناسان تغذیه در حالیکه بارها نسبت به این روند هشدار دادهاند به نظر میرسد که برنامهریزان حوزه سلامت و آموزش در خراسانشمالی تاکنون اقدام مؤثر و نظاممندی برای مقابله با این بحران خاموش انجام ندادهاند.
مدیرگروه بهبود تغذیه دانشگاه علوم پزشکی خراسان شمالی در ادامه؛ یکی از راهکارهای مؤثر در این زمینه را استفاده از ظرفیت معلمان و مدارس برای آموزش تغذیه سالم و نهادینهسازی آن در سنین پایین عنوان می کند.
بر اساس آمار وزارت بهداشت، ۲۰ درصد از دانشآموزان ۷ تا ۱۸ ساله در کشور دچار اضافهوزن یا چاقی هستند و این عدد در استانهایی مانند خراسانشمالی که زیرساختهای ورزشی و آموزشی محدودی دارد، نگرانکنندهتر به نظر می رسد.
بیتحرکی، استفاده زیاد از گوشیهای هوشمند، مصرف بالای تنقلات و فستفود، نوجوانان امروز را در معرض سندرم متابولیک، چاقی مزمن و بیماریهای غیرواگیر قرار میدهد.
در شرایطی که سلامت نسل آینده در گرو تغذیه و سبک زندگی امروز آنان است، باید پرسید که آیا متولیان آموزش و سلامت در استان برای تغییر این روند آمادهاند؟ یا همچنان قرار است هشدارها و آمارها تنها در گزارشها باقی بمانند؟