یک وزیر اقتصاد چه ویژگیهایی باید داشته باشد؟

فارس/ دو اقتصاددان با بررسی ساختار وزارت اقتصاد، ویژگیهایی کلیدی برای وزیر اقتصاد آینده برشمردهاند.
نیمه اسفندماه سال گذشته بود که عبدالناصر همتی وزیر سابق اقتصاد استیضاح و از سمت خود برکنار شد. استیضاح همتی به فاصله ۶ ماه و ۱۲ روز پس از آغاز به کار دولت چهاردهم، سریعترین استیضاح یک وزیر پس از تشکیل دولت بود. دلایلی که نمایندگان برای استیضاح همتی بیان کردند افزایش شدید نرخ ارز و تورم، کاهش ۶۲ درصدی ارزش پول ملی در پنج ماه، حذف سامانه نیما و جهش نرخ دلار به بیش از ۹۰ هزار تومان، عدم ارائه برنامه مؤثر برای بهبود وضعیت اقتصادی بود. حالا حدود 2 ماه از زمان برکناری عبدالناصر همتی از سمت وزارت امور اقتصادی و دارایی میگذرد و این وزارتخانه با سرپرست اداره میشود. سخنگوی دولت گفته است که دولت در مهلت قانونی وزیر پیشنهادی را به مجلس معرفی خواهد کرد و در این زمینه عجلهای ندارد.علی مروی، اقتصاددان در گفتوگو با خبرنگار فارس در خصوص ویژگیهایی که وزیر اقتصاد باید داشته باشد و اینکه آیا مهم است وزیر اقتصاد حتما اقتصاد خوانده باشد، گفت: وزیر اقتصاد باید اقتصاد بداند، اما وقتی میگوییم اقتصاد بداند فراتر از کتابها و تئوریها باید رفتار اقتصادی مردم را بشناسد. ما یکسری مشکلات ساختاری مثل ناترازی انرژی و ناترازی بانکی داریم که در کنار آن نیز سرمایه اجتماعی پایین برای اصلاحات ساختاری داریم.
فکر جیب مردم و دولت همزمان با هم
وی ادامه داد: این مسئله باعث میشود که سیاستهای اصلاحی حتی اگر سیاست درستی باشند مردم با آن همراهی نکنند. تمام وزرا با این نگاه که میخواهیم سیاست اصلاحی انجام دهند وارد یکسری کارها شدند. همتی میگفت میخواهم سیاست اصلاحی ارز را پیش ببرم یا خاندوزی میگفت میخواهم سیاست اصلاحی آرد و نان را اجرا کنم. آمدند بر اساس تجربیات و آموختهها سیاستهایی را انجام بدهند اما موفق نبودند.این اقتصاددان اظهار داشت: علت عدم موفقیت این بود که اجرای سیاستها با شرایط اقتصادی مردم هماهنگ نبود. وزیر اقتصاد وقتی درآمد گمرک و مالیات وصول میکند و به درآمد خود فکر میکند باید به این هم فکر کند که وضعیت اقتصاد مردم چگونه است؟ مروی با بیان اینکه وزیر اقتصاد باید مدلسازی، مدلهای ریاضی و مدلهای اقتصادی را خوب بداند، خاطر نشان کرد: وزیر اقتصاد به همان میزان باید مدل رفتاری اقتصادی مردم را بداند. باید به این فکر کند که چگونه این مشکلات را مرتفع کنیم که به مردم آسیب وارد نشود. یکی از وزرای اقتصاد میگفت ما بعضی وقتها انتخاب بین خوب و بد نداریم انتخاب بین خوب و خوبتر و بد و بدتر داریم. وی افزود: وزیر اقتصاد الزاما باید اقتصاد خوانده باشد. اما در دنیا الان بر روی مدلهای رفتاری اقتصاد هم کار میشود. بنابراین اقتصاد خواندن شرط لازم هست اما شرط کافی نیست.
بلاتکلیفی مأموریت در وزارت اقتصاد
همچنین مجید شاکری، اقتصاددان در گفتوگو با خبرنگار فارس در خصوص ویژگیهایی که وزیر اقتصاد باید داشته باشد گفت: من میتوانم بگویم چه دستور کاری میتواند وجود داشته باشد و آنگاه متناسب با این دستور کار، چه ویژگیهایی باید تعریف شود. وی افزود: اولاً، وزارت اقتصاد یک ویژگی خاص پیدا کرده و آن این است که بهخاطر بلاتکلیفی مأموریتش، میتواند مانع از هر کاری شود اما نمیتواند باعث انجام کاری شود. این وزارتخانه همزمان معانی مختلفی دارد؛ در معنای اقتصاد دولت یا تأمین مالی دولت یا خزانهداری دولت، در معنای اقتصاد ملی، و نیز مسئولیتهایی در حوزه اقتصاد خارجی را بر عهده دارد. این اقتصاددان بیان کرد: این مسئولیتها بهویژه از آن جهت است که متولی شورای اقتصاد محسوب میشود و موضوع سرمایهگذاری نیز در حوزه وظایف آن قرار دارد، نیازمند نوعی نظم هستند. شاکری با اشاره به اینکه دو نگاه نسبت به این نظم وجود دارد و هر دوی آنها قابل تأملاند، گفت: یک نگاه این است که تعریف مشخصی از این وزارتخانه ارائه شود؛ بهطور مثال تمرکز بر این باشد که این وزارتخانه تبدیل شود به وزارت اقتصاد دولت یا وزارت خزانهداری، و تمرکزش بر تأمین مالی بودجه دولت باشد.
وی تصریح کرد: در این صورت، برای مثال بودجه جاری به وزارت اقتصاد سپرده شود و سازمان برنامه متولی بودجه عمرانی شود. حتی در منابع نیز میتوان تغییراتی ایجاد کرد؛ مثلاً نفت با درصد مشخصی در برنامه عمرانی نقش تأمین مالی داشته باشد و مالیات تأمینکننده بودجه جاری شود. این یک نگاه است و طرفدارانی دارد. این اقتصاددان با بیان اینکه نگاه دیگر آن است که برای هر کدام از این ویژگیهای در هم تنیده، مأموریت و مسئولیت جداگانهای تعریف شود؛ اظهار داشت: برای مثال، در حوزه اقتصاد خارجی، موضوع فقط در حد معاونت سرمایهگذاری نباشد، بلکه وزیر اقتصاد یک قائممقام در حوزه اقتصاد خارجی داشته باشد که معاون سرمایهگذاری نیز در هماهنگی با او انتخاب شود و جهتدهنده باشد. شاکری افزود: فرضاً کمیسیونهای مشترک ایران و چین و ایران و عراق، که وزارت اقتصاد مسئول آنهاست، نیز در حوزه اختیارات او قرار گیرند. در حوزه مدیریت داراییهای دولت، تغییراتی ایجاد شود؛ معاونت بانک و بیمه معنای وسیعتری پیدا کند، شرکتداریها در آن قرار بگیرند، و داراییهای غیرشرکتی و مستغلاتی نیز جایگاه مستقلی پیدا کنند. این نیز نگاهی دیگر است که وجود دارد. وی اظهار کرد: این دو نگاه، دو نوع انسان متفاوت میطلبند. در نگاه اول که محدود به تأمین مالی دولت است، احتمالاً فردی با تجربه در شرکتداری، مدیریت مجامع عمومی و آشنا به امور مالی، گزینه مناسبی است. اما در نگاه دوم، که قائل به تفکیک وظایف و ایجاد مسئولیتهای مستقل برای هر بخش است، یک متخصص اقتصاد کلان میتواند انتخاب خوبی باشد؛ کسی که بتواند از منظر اقتصاد کلان، این سه بازوی متفاوت و سه معنای متفاوت را با یکدیگر هماهنگ کند.
برای حفظ وضع فعلی یک کارمند کافی است
این پژوهشگر حوزه مالیه گفت: اگر این نگاه دوم حاکم شود، صرفنظر از اینکه چه کسی و با چه ویژگیهایی باید وزیر شود، لازم است وزیر اقتصاد نسبت به بانک مرکزی و سازمان برنامه، تفوق داشته باشد. حال اینکه این تفوق به چه شکلی تعریف میشود و در چه چارچوبی بین وزیر اقتصاد و رئیسجمهور به توافق میرسد، یک موضوع ثانویه است. شاکری خاطرنشان کرد: فارغ از این دو سناریوی معقول، یک سناریوی سوم نیز وجود دارد که برخی از افرادی که امروز بهدنبال وزارت هستند، به آن فکر میکنند. این سناریو آن است که وضعیت موجود خوب است و همان روند بوروکراتیک گذشته ادامه یابد. در این حالت، فردی لابی میکند که وزیر شود و سپس همان روند سابق را طی میکند. وی گفت: وزیر اقتصادی که نقش بوروکراتیک دارد یا در داخل دولت نقش تعادلبخش میان وزارتخانهها و نهادها (مثلاً بانک مرکزی) را ایفا میکند. این نگاهی است که من آن را نمیپسندم، اما تعداد قابل توجهی از گزینههای مطرح به آن نزدیک هستند. این اقتصاددان درباره اهمیت تحصیلات وزیر اقتصاد بیان کرد: اگر نگاه دوم حاکم باشد ـ یعنی تفکیک وظایف و هماهنگی میان آنها توسط وزیر اقتصاد ـ در آن صورت وزیر باید کسی باشد که اقتصاد کلان را درک کند. اما اگر هدف فقط مدیریت اقتصاد دولت باشد، در آن صورت تجربه شرکتداری و مدیریت مالی اهمیت بیشتری دارد، حتی اگر فرد تحصیلات دانشگاهی در اقتصاد نداشته باشد. وی اظهار کرد: اما برای سناریوی سوم، فردی که صرفاً یک کارمند باشد نیز کفایت میکند. در میان گزینهها، کسانی وجود دارند که روحیه کارمندی و بوروکراتیک دارند. در این سناریو سوم، تحصیلات فرد اهمیتی ندارد.
شاکری افزود: چنین افرادی صرفاً بهدنبال پر کردن یک جایگاه هستند. در گذشته هم وزیر اقتصادهایی داشتهایم که فقط جایگاه را پر کردهاند؛ جلوی هر کاری را گرفتهاند، با هر چیزی مخالفت کردهاند، اما نهایتاً سالم و بیدردسر از وزارت رفتهاند، چون عملاً کاری انجام ندادهاند و همه را راضی نگه داشتهاند.