کالابرگ در پیچ فقر چندبُعدی

خراسان/گزارش مرکز پژوهشها و تجربه جهانی، از ضرورت پوستاندازی در سیاستهای حمایتی میگوید.
اجرای مرحله سوم کالابرگ از امروز و برای سه دهک جامعه، نشانه مثبتی از رسیدگی به نیازمندان در شرایط توقف جنگ است. اما نکته قابل تاملی که در این میان مطرح است، این است که شرایط اضطراری کنونی، زمینه خوبی برای تحول و ارتقای نظام حمایتی نیز هست. در این راستا، گزارش اخیر مرکز پژوهش های مجلس نشان می دهد که روند محرومیت زدایی در کشورما به رغم پیشرفت، در یک دهه گذشته، کند شده است. این موضوع در کنار شواهد دیگر نشان می دهد عملاً با بی برنامگی در حوزه محرومیت زدایی روبهرو هستیم و به نظر می رسد تعریف شاخص جامعی از فقر چندبعدی و انتقال برنامه های حمایتی از آن مسیر، ضروری است. در این گزارش، این موضوع را به همراه تجربه مثبت ۴ کشور بررسی خواهیم کرد.
مرحله سوم کالابرگ برای ۳ دهک درآمدی
با اعلام مسئولان وزارت رفاه و سخنگوی دولت، مرحله سوم طرح کالابرگ الکترونیکی از امروز، با تأمین اعتبار برای سرپرستان خانوار دهکهای اول تا سوم آغاز میشود. بر این اساس، حدود ۲۸ میلیون نفر، به ازای هر نفر ۵۰۰ هزار تومان اعتبار برای خرید ۱۱ قلم کالای اساسی (شامل لبنیات، پروتئین و خواربار) دریافت میکنند.
متقاضیان میتوانند از طریق برنامه «شما» که در پلتفرمهایی نظیر «بازار» و «مایکت» در دسترس است، اطلاعات مربوط به فروشگاهها و مانده اعتبار خود را مشاهده کنند.
کالابرگ، مفید اما نیازمند بازبینی ساختاری توجه به محرومان و نیازمندان یکی از مهم ترین و ضروری ترین اقداماتی است که دولت می تواند و باید در شرایط جنگ و پس از جنگ برای نیازمندان و محرومان انجام دهد. با این حال، به نظر می رسد روند محرومیت زدایی در کشور به رغم کارنامه مثبت در دو دهه گذشته، نیازمند بازبینی اساسی است. در این زمینه گزارش شماره ۲۰۷۹۷ مرکز پژوهش های مجلس آمارهای قابل تاملی را ارائه کرده است.
بر این اساس، بررسی وضعیت محرومیت در کشور ما نشان می دهد به رغم کاهش قابل توجه نرخ محرومیت در چند دهه گذشته، هنوز سطحی از محرومیت شدید در برخی مناطق مشاهده می شود. برآوردها نشان می دهد همچنان حدود ۳ درصد از جمعیت کشور در وضعیت محرومیت شدید قرار دارند. در نمودار، متوسط ۵ ساله کاهش محرومیت شدید ایران را برای سال های ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۲ نشان می دهد.
بررسی سرعت محرومیت زدایی کشور در یک دهه گذشته حاکی از آن است که این روند در گذر زمان کندتر شده است. در حالی که با کاهش نرخ محرومیت باید این روند تسریع می شد. این موضوع در کنار شواهد دیگری از وضعیت فعلی برنامه ریزی محرومیت زدایی در کشور (مانند این که بر اساس آخرین فهرست رسمی مناطق محروم، ۷۵ درصد از پهنه جغرافیایی کشور جزو مناطق محروم هستند) نشان می دهد که عملاً با بی برنامگی در حوزه محرومیت زدایی مواجه هستیم. به عبارت دیگر سیاستگذاری ها در این حوزه در گذر زمان متناسب با اولویت های رفع محرومیت در کشور تنظیم نشده و نیازمند بازنگری است.
فقر فقط درآمدی نیست؛ نگاه چند بعدی ضروری است
تاکنون عمده برنامه های یارانه ای کشور، بر پایه فقر درآمدی طراحی شده اند. اما تجربه جهانی نشان داده که فقر، ابعاد گستردهتری دارد: از دسترسی به خدمات آموزشی و بهداشتی گرفته تا استانداردهای زندگی. شاخص فقر چندبُعدی با لحاظ این ابعاد، بهجای تعیین صرف «فقیر یا غنی بودن»، شدت و نوع محرومیت هر فرد را مشخص میکند. برای مثال ممکن است فردی از نظر درآمدی واجد شرایط نباشد اما به دلیل نبود آموزش یا خدمات درمانی، همچنان در زمره نیازمندان واقعی قرار گیرد. چنین رویکردی به سیاستگذار اجازه میدهد منابع محدود را دقیقتر تخصیص دهد.
۴ تجربه جهانی در استفاده از شاخص فقر چند بعدی
تجربیات جهانی حاکی از این است که در نتیجه به کارگیری شاخص فقر چند بعدی، کشورها توانسته اند به موفقیت های خوبی در زمینه کاهش محرومیت دست یابند. در این جا به ۴ نمونه اشاره می کنیم:
کلمبیا؛ کاهش فقر از ۳۵ به ۱۸ درصد در ۷ سال: طراحی نظام پایش پیشرفت برنامه توسعه، نوآوری اصلی فرایند پایش فقر در کلمبیا محسوب می شود. در این کشور یک داشبورد رصد پیشرفت فقر و ستادی در سطح عالی تحت عنوان میزگرد فقر تشکیل شد. این ستاد، با توجه به داده های داشبورد مدیریتی، سیاست های متناسب برای پاسخ به ابعاد عقب مانده از هدف فقرزدایی را طراحی و مصوب کرد. نتایج قابل توجه بود؛ به طوری که پس از آن که دولت کلمبیا تصمیم گرفت در سال ۲۰۱۱ از شاخص فقر چند بعدی برای کاهش فقر استفاده کند، نرخ فقر در این کشور از ۳۵ درصد به ۲۲ درصد در سال ۲۰۱۴ و ۱۸ درصد در سال ۲۰۱۸ کاهش پیدا کرد.
کاستاریکا؛ جهت گیری بودجه ای دولت با توجه به شاخص فقر چند بعدی: در بین سال های ۱۹۸۷ تا ۲۰۱۶ مخارج عمومی بخش اجتماعی کاستاریکا به طور قابل توجهی رشد کرد. با این حال فقر درآمدی متناسب با این مخارج، کاهش پیدا نکرد. از این رو، دولت این کشور اقدام به طراحی شاخص فقر چندبعدی ملی ذیل یک کمیته عالی کرد. این کمیته به دستگاه های دولتی تکلیف کرد که از شاخص مذکور به عنوان ابزار رسمی پایش و ارزیابی برنامه های اجتماعی استفاده کنند. همچنین این ابزار یکی از معیارهای تاثیرگذار بر اختصاص اعتبارات عمومی به مناطق مختلف کشور و برنامه های فقرزدایی تعیین شد. پس از ابلاغ این مصوبه، برنامه آزمایشی با همکاری ۷ نهاد کلیدی اجرا و از شاخص مذکور برای تعیین بودجه این دستگاه ها برای ۲۰۱۷ استفاده شد. منابع اختصاص یافته، اهداف هر نهاد را برای هدف گیری ذینفعان جدید و با استفاده از شاخص فقر چندبعدی دنبال می کرد. برای بودجه ریزی ۲۰۱۸، تعداد برنامه هایی که از این شاخص استفاده می کردند، افزایش یافت. در نتیجه این اقدامات، پیش بینی می شود میزان فقر در کاستاریکا سالانه ۱.۸ تا ۲.۱ درصد کاهش یابد.
برنامه موثر هندوراس در حمایت از فقرا: دولت هندوراس با طراحی شاخص آسیب پذیری چند بعدی به توزیع ژتون الکترونیکی غذا، خدمات پزشکی و تجهیزات ایمنی زیستی ویژه کارگران مستقل و افراد با شغل آزاد که بیشترین صدمه را از همه گیری کرونا دیده بودند، اقدام کرد. در این راستا، آسیب پذیرترین افراد در چهار گروه شاغلان آزاد، شاغلان بدون بیمه اجتماعی، کارفرمایان بدون بیمه اجتماعی و بیکاران و با استفاده از ۱۵ شاخص طبقه بندی شدند. دولت هندوراس مقرر کرد اگر فردی در بیش از ۳۵ درصد از شاخص های مذکور آسیب پذیر تشخیص داده شود، صلاحیت استفاده از ژتون های مدنظر را پیدا خواهد کرد. در نتیجه این طرح، برآوردها نشان می دهد که در دوره کرونا ماهانه بیش از ۲۶۰ هزار نفر توانستند به فروشگاه های منتخب کشور مراجعه کنند و با استفاده از ژتون های الکترونیکی برای خرید غذا، دارو و تجهیزات بهداشتی لازم از حمایت های اعطایی بهره مند شوند.
چین و برنامه جامع فقرزدایی: چین نمونه دیگری است که از شاخص فقر چندبعدی برای هدفگیری متوازن ابعاد محرومیت فقر استفاده کرده است. گروه پیشرو فقر در چین با مسئولیت ایجاد هماهنگی میان ۴۵ دستگاه اجرایی در حوزه مقابله با فقر تشکیل شد و دفاتری در سطح ملی، استانی و شهری نیز ایجاد کرد. دولت چین همچنین از مددکاران اجتماعی کمک گرفت؛ به این شکل که این افراد می بایست با خانوارها در ارتباط می بودند تا زمانی که اطمینان حاصل می شد از فقر خارج شده اند. به همین منظور روی در هر خانه، شماره مددکار اجتماعی محلی نوشته شد تا در صورت نیاز تماس گرفته شود. مددکار موظف بود به طور مرتب به خانوار مدنظر سربزند و در اصل، او آخرین فردی بود که با استفاده از منابع مالی منظورشده برای فقرزدایی با خانوار ارتباط داشت. برنامه ریزی و ایجاد هماهنگی میان برنامه های فقرزدایی در این سطح بسیار پیچیده است. دولت چین در این زمینه با استفاده از شاخص فقر چند بعدی توانسته است تجربه ای بی سابقه در هدایت برنامه های مقابله با فقر را رقم بزند.
ایران؛ نیازمند نهاد ملی فقر چندبُعدی
با وجود برنامههای حمایتی متنوع، فقدان یک تعریف واحد از فقر و محرومیت، نبود سامانه دادههای بهروز و سیاستگذاری جزیرهای موجب شده تا سرعت محرومیتزدایی کاهش یابد. پیشنهاد میشود:
۱-ایجاد «شاخص ملی فقر چندبُعدی» بر اساس دادههای آموزش، بهداشت، معیشت و کیفیت مسکن
۲-تشکیل «ستاد ملی فقر چندبُعدی» با عضویت دستگاههای کلیدی رفاهی و اقتصادی
۳-تلفیق دادههای موجود در وزارت رفاه، آموزشوپرورش، وزارت بهداشت، بنیاد مستضعفان و کمیته امداد
۴-شفافسازی و اتصال این شاخص به بودجهریزی برنامههای محرومیتزدایی در استانها و مناطق مختلف
در مجموع باید گفت طرح کالابرگ، گامی لازم در حمایت از اقشار ضعیف است، اما کافی نیست. بازتعریف سیاستهای حمایتی با رویکردی دادهمحور و چندبُعدی، کلید حل مسئله ریشهای فقر است. تجربه کشورهایی مانند کلمبیا و چین نشان داده که طراحی و اجرای شاخص فقر چندبُعدی، میتواند نقطه آغاز یک پوستاندازی واقعی در نظام حمایت اجتماعی باشد.