سخنگوی دولت روحانی: اعتماد عمومی به دولتها با صداقت و شفافیت ایجاد میشود

خبرآنلاین/ محمدباقر نوبخت، سخنگوی دولت در دوران ریاست جمهوری حسن روحانی در ارتباط با نقش مهم سخنگویان در دستگاه های مختلف گفت: سخنگو نباید به تریبون یک طرفه سیاسی تبدیل شود.
در روزگاری که هر جمله در عرض چند ثانیه میتواند به تیتر اول رسانهها تبدیل شود، جایگاه سخنگو دیگر صرفاً یک نقش اطلاعرسانی ساده نیست. سخنگوی یک نهاد عمومی، نه فقط رابطی بین قدرت و افکار عمومی، بلکه حافظ اعتبار دستگاه اجرایی و چهره رسانهای آن هم هست. در بسیاری موارد حساسیت این مسئولیت گاهی اوقات فراموش میشود. سخنگویان که باید افکار عمومی را بشناسند باید هم در سخن گفتن و هم در سکوت مهارت ویژه ای داشته باشند. چرا که فقط با یک آنها ممکن است اعتماد به یک دستگاه نزد افکار عمومی از بین برود.
محمدباقر نوبخت، سخنگوی دولت حسن روحانی در گفتگو با خبرآنلاین از تجربه دوران سخنگویی خود روایت می کند.
دبیرکل حزب اعتدال و توسعه با بیان اینکه سخنگو نباید به تریبون یک طرفه سیاسی تبدیل شود می گوید: دیگران حق دارند در مواردی ما را تخطئه کنند. بنا به روایت نوبخت «مدیریت تعارض و فشارها نیازمند اتکا به اصول حرفهای، اخلاق رسانهای و گاهی اوقات، هنر «سکوت هدفمند» است.»
نوبخت همچنین می گوید در دولت یازدهم و دوازدهم قرار بود هر وزارتخانه یک سخنگو داشته باشد.
مشروح گفتگوی محمدباقر نوبخت، سخنگوی دولت روحانی و دبیرکل حزب اعتدال و توسعه با خبرگزاری خبرآنلاین را در ادامه بخوانید؛
*****
* آقای نوبخت! آقای روحانی با تکیه بر چه شاخصها و معیارهایی شما را به عنوان سخنگوی دولت انتخاب کرده بود؟
پاسخ این پرسش را مناسب است از جناب آقای دکتر روحانی داشته باشید نه من! شاید سابقه سخنگویی کمیسیونهای اقتصاد، برنامه و بودجه، تلفیق در چهار دوره مجلس و سخنگویی هیات رییسه مجلس شورای اسلامی در دوره پنجم و نیز سخنگویی ستاد انتخابات ریاست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی و خود ایشان در سال ٩٢ بیتاثیر نبوده باشد.
بخشی از بار اقناع اجتماعی بر عهده سخنگو است
* سخنگو در یک نهاد عمومی چه نقشی دارد و چگونه باید بین انتقال شفاف اطلاعات و حفظ منافع سازمانی تعادل برقرار کند؟
به استناد تجربه کاری، باید تصریح کنم که ایفای نقش شایسته سخنگویی هم دشوار است و هم خطیر؛ به طوری که تشخیص نقطه تعادل و برآیند حداکثر صداقت با شفافیت مناسب نیازمند درک درست و دقیق است که بعضا موجب خطا نیز میشود.
در کشورهای توسعهیافته سخنگو غالباً نقش انتقالدهنده اطلاعات مصوب و تدوینشده را دارد. در حالیکه در ایران، بخش مهمی از بار اقناع اجتماعی نیز بر دوش سخنگو است.
رابطه شفافیت با منافع سازمانی همچنین رعایت منافع ملی، ملاحظات امنیتی و انتظارات رسانهای، فضایی را ایجاد میکند که ضروری است شخص سخنگو با ظرافت و دقت بسیار اقدام نماید. مهارت در روایتسازی با اشراف کامل بر آمار موضوعی یکی از مؤثرترین راهکارها برای ایجاد تعادل میان متغیرهایی است که به آن اشاره کردم.
* آیا تعریف مشخصی از وظایف و حدود اختیارات سخنگو در نهاد شما وجود داشت؟
بله، مقرر بود معطوف به گزارش تصمیمات دولت اقدام شود؛ نه اظهار نظر پیرامون مواردی که از قبل در دولت جمع بندی نشده.
* آقای نوبخت! به اطلاعات کافی و بهروز برای پاسخگویی به سوالات رسانهها دسترسی داشتید؟
تا حدی؛ چون هم مسئول سازمان برنامه و بودجه بودم که مرکز آمار زیر نظر این سازمان بود و یا عضو اکثر شوراهای عالی از جمله امنیت ملی، انقلاب فرهنگی و ... بودم. تقریبا همه اطلاعات مورد نیاز برای پاسخگویی در اختیارم بود.
سخنگو حافظ اعتبار دستگاه های اجرایی و ترسیم کننده چهره عمومی دولت است
* شما در مواقعی که اطلاعات کامل یا دقیقی در اختیار نداشتید، چگونه با رسانهها و افکار عمومی ارتباط برقرار میکردید؟
همانطور که گفتم عموما پاسخ پرسش اصحاب رسانه را داشتم مگر اینکه مجاز به پاسخ دادن نبودم.
در نگاه حرفهای، سخنگو تنها یک مرجع خبری نیست؛ بلکه حافظ اعتبار دستگاههای اجرایی و ترسیمکننده چهره عمومی دولت نیز هست. این وظیفه، مستلزم شناخت کافی از افکار عمومی و رعایت فنون اقناع است؛ نه صرفاً دسترسی به اطلاعات که عموما به شکل کافی در دسترس بود.
* در مواجهه با سوالات چالشی یا انتقادی رسانهها، چه استراتژیهایی برای حفظ اعتبار نهاد و پاسخگویی موثر به کار میبردید؟
الحمدلله در این موارد گشاده رویی و شکیبایی کمک می کرد. البته همواره تذکار حضرت امام (ره) را به خاطر دارم که تاکید داشتند دیگران حق دارند ما را در مواردی تخطئه کنند. اصولا آموزههای قرانی، قالوا سلاما و مروا کراما… در اخلاق حرفهای هم کاربرد فراوان دارد.
اعتماد عمومی به دولتها با صداقت و شفافیت ایجاد میشود
* یکی از انتقادات رایج به سخنگویان این است که یا محافظهکار هستند و اخبار را به خوبی به افکار عمومی منتقل نمیکنند، یا کمبود اطلاعات دارند و یا در برخی مواقع بسیار اطلاعات جزئی و تخصصی ارائه میکنند؛ این باعث میشود میانگین افکار عمومی یا اطلاعات لازم را دریافت نکنند یا به خاطر ادبیات تخصصی اطلاعات فراتر از فهم آنها ارائه شود و درک درستی از موضوعات پیدا نکنند. این، از کجا ناشی میشود و چگونه میتوان آن را کاهش داد؟
البته بستگی به نوع پرسش دارد که درجه شفافیت را تعیین میکند. سخنگو همواره باید توجه داشته باشد که اعلام موضع و ارائه اطلاعات صرفا به سمع و نظر پرسشگر و یا مخاطبین حاضر نمیرسد و میتواند قبل از ترک محل، زیرنویس رسانههای داخلی و خارجی به ویژه رسانههای معاند باشد.
لذا با هدف دوری از محافظهکاری نمیتوان بیمبالات و بیاحتیاط عمل کرد.
مطالعات و تجربهها نشان میدهند که اعتماد عمومی به دولتها نه صرفا بسته به حجم اطلاعات، بلکه با صداقت، شفافیت تدریجی، و ثبات در پیامها حاصل میشود. سخنگو باید در جایگاه اخلاقی و حرفهای، هم صداقت پیشه کند و هم پاسخگو باشد.
در دولت روحانی قرار بود هر وزارتخانه یک سخنگو داشته باشد
* در بعضی دولتها تفکیک حوزه سخنگویی اقتصادی و سیاسی رخ داد. آیا شما این الگو را مناسب میدانید یا فکر میکنید سخنگوی متمرکز مناسبتر است؟
بله داشتن سخنگوهای تخصصی هم مناسب و در دولتهای یازدهم و دوازدهم مقرر بود هر وزارتخانه سخنگوی اختصاصی داشته باشد، مشخصاً وزارت امور خارجه.
سخنگو نباید بلندگوی سیاسی یکطرفه باشد
* آقای نوبخت! فشارهای سیاسی یا سازمانی بر نحوه ارائه اطلاعات توسط سخنگو تأثیر میگذارد؟ چگونه با این فشارها کنار میآمدید؟
بله، در بعضی موارد که نظر سخنگو با نظر دولت و یا سازمانی که ملزم به انعکاس نظر آنها است در تعارض است از مواردی پر چالش به شمار میرود که به تعبیر مولانا نیازمند مستی و مستوری است. البته ضروری است توجه شود که نباید سخنگو به بلندگوی سیاسی یک طرفه تبدیل شود.
مدیریت تعارض و فشارها نیازمند اتکا به اصول حرفهای، اخلاق رسانهای و گاهی اوقات، هنر «سکوت هدفمند» است.
* چه مهارتها یا آموزشهایی برای یک سخنگو ضروری است که شاید در حال حاضر کمتر مورد توجه قرار گرفته باشد؟
به تجربه دریافتم که برای برخورداری از مهارتهای متنوع و نافع در پاسخگویی، سخنگو نیازمند یک تیم است که قبل و بعد از مصاحبهها و نشستهای خبری در افزایش آمادگی سخنگو اهتمام و هم جریان و روند جلسه را تجزیه و تحلیل کنند. این تیم باید به صورت مستمر در کنار سخنگو عمل کنند.
پاسخ های گزینشی قابل قبول نیست
* با توجه به عملکرد سخنگویان در کشورهای دیگر، چه تفاوتها یا شباهتهایی بین سخنگویی در ایران و استانداردهای بینالمللی میبینید؟
شاید پاسخگویی متناسب با پرسشها وجه مشترک باشد اما وجه تفاوت، نوع تلقی نقش سخنگو است؛ همانطور که قبلا هم بدان اشاره کردم سخنگو در کشورهای دیگر صرفا در انتقال نظر و پیام دستگاههای دولت متبوع ایفای نقش دارد که گاه به خواندن یک متن از پیش نوشته شد اکتفا میشود.
در حالی که در ایران انتظار افکار عمومی و رسانه از سخنگویی نقشی فراتر بلکه اقناع افکار عمومی است. از این رو پاسخهای گزینشی و گاه بیاعتنایی به پرسشها از ناحیه سخنگو به شکل عمومی قابل پذیرش نیست.