محمد جواد لاریجانی: کاسبی سیاسی ممنوع

فرارو/ محمدجواد لاریجانی تاکید کرد:کاسبی سیاسی ممنوع! این خدا بود که نصر و پیروزی را نصیب ایران اسلامی کرد؛ این خدا بود که رهبر شجاع و خداترس این سرزمین را یاری کرد و راه درست را به او نشان داد و در اقدام تسدیدش نمود.
محمدجواد لاریجانی با انتشار یادداشتی تاکید کرد: این خدا بود که موشکهای مجاهدان ما را به سوی اهداف هدایت میکرد.
وی افزود: این خدا بود که رُعب را در دل دشمن – که غرب صهیونی به رهبری آمریکا بود – انداخت و او را از تجاوزش پشیمان کرد؛ این خدا بود… این خدا بود…این خدا بود…آدرس غلط ندهیم! متن یادداشت محمدجواد لاریجانی تحلیلگر ارشد مسائل بین الملل به شرح ذیل است:
1. کاسبی سیاسی ممنوع! این خدا بود که نصر و پیروزی را نصیب ایران اسلامی کرد؛ این خدا بود که رهبر شجاع و خداترس این سرزمین را یاری کرد و راه درست را به او نشان داد و در اقدام تسدیدش نمود؛ این خدا بود که دل مردم نازنین ایران را به سوی همدلی و یاری ولیِّ امرشان و قوای مجاهد نظامی کشور متحّد نمود و همه یکصدا از شرف، عزّت، استقلال و حاکمیت کشورشان حمایت کردند؛ این خدا بود که موشکهای مجاهدان ما را به سوی اهداف هدایت میکرد؛ این خدا بود که رُعب را در دل دشمن – که غرب صهیونی به رهبری آمریکا بود – انداخت و او را از تجاوزش پشیمان کرد؛ این خدا بود… این خدا بود…این خدا بود…آدرس غلط ندهیم!
2. فرصتهای پس از پیروزی عظیم را از دست ندهیم: جمهوری اسلامی ایران، پس از تجاوز آمریکایی – غربی – صهیونی، پیروز بزرگ نبرد ظاهر شد و این یک «ظهور» تاریخی است: هم اکنون ایران قدرت مستقل و عظیم منطقه غرب آسیاست و دشمنان مجبور به پذیرش این شأنِ مهمّ و امّ القرایی جمهوری اسلامی ایران شده اند. این جایگاه جدید که به برکت خون شهدای عظیم انقلاب و جهاد اخیر و هدایت بیبدیل ولیِّ امر شجاع و داهی به دست آمده، هم فرصتهای بینظیر و جدیدی در پیش روی کشور قرار داده است و هم لوازم و ضروریات خاصّی را طلب میکند. ضروریترین موضوع، سه اقدام مهمّ است که نباید فرصت آن را از دست بدهیم:
اول: تعلیق کامل همکاری با آژانس تا رسیدگی کامل به خیانتهای وی و تنبیه و عزل از مسئولیت. سازمان انرژی اتمی باید یک تیم کارشناس و حقوقی برای مستندسازیِ خیانتهای آژانس از ابتدای اتهام ساخت سلاح اتمی تاکنون (درطول بیش از بیست سال) را مأمور نماید و با ملاک¬های حقوقی درست و ادبیات متداول در این حوزه، اسناد قوی تهیه نماید. دوم: تعلیق کامل همکاری عملی درجهت انجام تعهدات NPT؛ این امر کاملاً ضروری است، زیرا از یک سو، بازوی همکاری عملی با NPT آژانس است که کار با او کاملاً تعلیق شده است و از سوی دیگر، عدم اعلام تعلیق تعهدات NPT، دائما ما را در معرض بازخواست قرار میدهد و رییس یاوه گویِ آژانس را میدان میدهد که تعهدات بین المللی را به رخ ما بکشد!
سوم: بسته شدن کامل پروندهای به نام «پرونده هسته ای» از طرف جمهوری اسلامی ایران. ما هیچ اتهامی را قبول نمیکنیم و آن را وارد نمی¬دانیم؛ لذا تلاشی برای رفع آن نخواهیم کرد و اجازه هم نمیدهیم. البته ما با کشورهای دوستمان برای توسعه همکاری در حوزۀ علوم و فنون هستهای همکاری خواهیم داشت، لیکن برنامه¬های ما در حوزۀ علوم و فنون هستهای کاملاً مسئلهای داخلی است و به احدی اجازه ورود در آن نمیدهیم. به نظر من از ابتدا که ما قبول کردیم «رفع اتهام» بشویم، کار اشتباهی کردیم و رسید به این نقطه که دشمنان روز روشن در صدد نابودی آن برآیند! از این سوراخ دوباره گزیده نشویم!
۳. ادبیات استیصال ممنوع! استیصال، فهم غیرواقعی از وضعیت است و اگر مسئولی سخنی بگوید که دشمن از آن بوی استیصال به مشامش برسد، حتماً او را در تعرض و تجاوز تشجیع می¬کند. بنابراین ادبیات استیصال باید کاملاً ازمیان مسئولان تصمیم ساز کشور حذف شود و اگر مسئولی حقیقتاً معتقد به استیصال است و فکر می¬کند که ما در دام دشمن گرفتاریم و راهی جز تسلیم نداریم و… باید ضمن احترام به نظر ایشان، وی را برای مدّتی به مرخصی و فراغ مطالعاتی فرستاد! خوشبختانه ادبیات گفتمانی رهبر معظم انقلاب همواره ضدّ استیصال بوده و رییس جمهور محترم هم کاملاً همین سیاق را داشته و اعتقاد راسخ به توانایی ملّی برای رفع مشکلات دارند. در همین زمینه باید مسئولان کشور – خصوصاً دستگاه سیاست خارجی – از ادبیات رایج «سازمان مللی» – که عمدتاً برای «سایرین» نوشته شده – به سوی ادبیات استقلالی جدید عبور کنند.
مثلاً: این که دائماً بگوییم «ما اهل مذاکره هستیم»، چرا؟ مذاکره درباره چه موضوعی و با چه کسی؟ ما درباره موضوعی که مربوط به منافع حیاتی و ملّی ما باشد با کسی مذاکره نمیکنیم و ما درباره مسائل مورداهمیت با هر طرفی مذاکره نمیکنیم! یا این که همواره بگوییم: «اختلافات را باید از طریق مذاکره و گفتگو حل کرد». آری، اختلافات ناشی از تعارض منافع مشروع طرفین حتماً باید از طریق گفتگو حل شود؛ امّا کسی که زور میگوید، قلدری میکند و به حقوق ملّی ما تجاوز کرده، با او مذاکره، توافق برد – برد و امثال این عناوین رنگ و لعاب دار سازمان مللی – که الیته از مدّ هم افتاده! – به هیچ وجه کاربرد ندارد و خبط عظیم است. یا این که بگوییم: «در دنیای امروز باید در نظم جهانی مندرج شویم تا بمانیم» از آن حرفهاست که فقط سیطره و زورگویی قلدرهای جهانی را توجیه میکند! و امثال این نوع ادبیات که بسیار رایج است و به نحوی «ژست دیپلماتیک» محسوب میشود.
ادبیات امروز ایران، ایران پس از پیروزی بزرگ اخیر، باید ادبیات صریح، روشن، محترمانه و گسترش دهندۀ «تفکر مقاومت درمقابل سیطره» باشد. درمقابل ادبیات استیصالی و اندراجی و گاوِشیری، ما باید پرچم دار عزّت، مقاومت و استقلال ملتها و حامی آنها در این حرکت باشیم. خجالت نکشیم! وضعیت جدید، ادبیات خاصّ خودش را طلب میکند و باید آن را در میدان دیپلماسی و صحنههای بین الدوَلی و خصوصاً سازمان ملل با قدرت و پشتکار و فرهیختگی دنبال کنیم.
4. اینترنت بازی موقوف! در تجاوز اخیر آمریکا و رژیم صهیونی معلوم شد که دشمن برای مدت قابل ملاحظه ای، عناصر وابسته به خود را در کشور تزریق نموده و سازمان دهی و مسلح کرده است و در جریان تهاجم از آنها به نحو مؤثّر استفاده نمود؛ البته در ارزیابی توان آنها و خودش دچار اشتباه روشن و فاحش شد. یکی از مسائل مهمّ بعد از پیروزی امروز ما، اهتمام وسیع به پاکسازی میهن از لوث این عناصر است و این امر چندین ماه طول می¬کشد. استفاده از اینترنت، میدان قابل توجهی برای سوء استفاده و اجرای اقدامات ضدّامنیتی است.
ما باید از ژستهای «اینترنت بازانه» دست بکشیم؛ ضمن تسهیل کسب و کار و اتصالات داخلی، در شبکه ملّی حتماً برای چندین ماه اتصال خارجی را کاملاً تحت کنترل، محدودیت و نظارت قرار دهیم؛ چالش امنیتی را باید سریع و مؤثر مرتفع کنیم؛ شعارهای ساختگی مانند «دسترسی آزاد به اطلاعات» و یا «تسهیل تعامل با محیطهای اجتماعی فضای مجازی»، همه، فرع بر امنیت ملّی ما است. باید ریشۀ نفوذ دشمن در کشور و سازماندهی¬های وسیع آنها را با ضربات کوبنده و قوی و مؤثر ریشه-کن کنیم. این، یک اولویت مهمّ است.