اکنون بهطور رسمی بیش از ۶هزار سیاره فراخورشیدی پیدا کردهایم

زومیت/ کهکشان ما مملو از ستاره و سیارههای چرخان به دور آنها است و شمار دنیاهای فراخورشیدی کشفشده، به سرعت افزایش مییابد.
از زمانی که اخترشناسان نخستین سیارههای خارج از منظومه شمسی را در سال ۱۹۹۲ و اولین سیارهی چرخان به دور ستارهای خورشیدمانند را در سال ۱۹۹۵ کشف کردند، دانشمندان در جستجوی آن درخششها، چشمکها و لرزشهایی بودهاند که نشانه وجود جهانی دوردست هستند. اکنون ناسا اعلام کرده که تعداد سیارههای تأییدشده از عدد ۶۰۰۰ فراتر رفته و به مجموع ۶۰۰۷ رسیده است.
دستهی ۱۸ تایی سیارههای تازه کشفشدهای که ما را به نقطه عطف مهم اخیر رسانده است، عمدتاً کرههای سنگی با اندازهی بین زمین و نپتون هستند؛ یعنی همان رایجترین نوع سیارهای که تاکنون در راه شیری شناسایی کردهایم.
اخترشناسان این سیارهها را با تلسکوپهای زمینی و بهویژه ماهواره نقشهبرداری سیارههای فراخورشیدی گذران ناسا (TESS) که هماکنون به دور زمین میچرخد، شناسایی کردهاند و حتی با بررسی دادههای تلسکوپ فضایی کپلر که هفت سال از پایان فعالیتش میگذرد، موفق به شناسایی آنها شدند.
جسی کریستینسن، دانشمند ارشد مؤسسه سیارههای فراخورشیدی ناسا در مؤسسه فناوری کالیفرنیا، به ساینتیفیک آمریکن میگوید:
در هر جایی که نگاه میکنیم، سیاره پیدا میکنیم. هر بار که تلسکوپ جدیدی روشن میکنید و به سمت ستارهها میگیرید، سیاره پیدا میکنیم و این اتفاق شگفتانگیز است. ممکن بود اینطور نباشد؛ ممکن بود منظومه شمسی استثنایی عجیب باشد.
نخستین سیارههای فراخورشیدی عمدتاً بهوسیلهی کششی که از نظر گرانشی روی ستاره میزبانشان اعمال میکنند، شناسایی شدند: این کشش موجب لرزش ستاره میشود و این حرکت یا بهصورت مرئی به چشم میآید یا به روش بسیار رایجتر، از طریق تغییر طول موج نور ستاره تشخیص داده میشود.
با پرتاب مأموریت کپلر در سال ۲۰۰۹، تعداد بیشتری از سیارههای فراخورشیدی با استفاده از روش موسوم به «گذار» کشف شدند؛ یعنی شناسایی سوسو زدن منظم نور یک ستاره که در هنگام گذر سیاره از میان ستاره و تلسکوپ، رخ میدهد. سپس ماهواره تس در سال ۲۰۱۸ از راه رسید. این تلسکوپ کل آسمان را برای یافتن سیارهها بهشیوهی گذار بررسی میکند و شمار سیارههای فراخورشیدی کشفشده را بهمراتب بالاتر برد: تقریباً نیمی از هزار سیارهی تأییدشده از سال ۲۰۲۲ به بعد، توسط تس کشف شدهاند.
پیشبینی میشود که شمار سیارههای کشفشده ظرف چند سال آینده به دههزار عدد برسد.
یک روش کاربردی دیگر که البته کمتر رایج است، گرفتن تصویر مستقیم از سیارهها است؛ بهشرطی که از روشنایی کافی برخوردار و به اندازه کافی از ستارهشان فاصله داشته باشند. علاوهبراین، از طریق بررسی تغییرات رخداده در نور اطراف ستاره دراثر گرانش سیاره نیز امکان تشخیص دنیاهای فراخورشیدی وجود دارد.
سیر کشف سیارههای فراخورشیدی و روشهای شناسایی آنها. عمده سیارهها ازطریق روش گذار کشف شدهاند.
کریستینسن میگوید: «در سال گذشته، اساساً نرمافزار خود را از پایه بازنویسی کردیم تا بتوانیم با ورود هزاران سیاره بهطور همزمان کنار بیاییم.» او پیشبینی میکند که شمار سیارهها ظرف چند سال آینده به دههزار عدد خواهد رسید و به زودی کشفیات بیشتری از مأموریت گایا، متعلق به آژانس فضایی اروپا از راه میرسد. در سال ۲۰۲۶، مجموعهای از دادههای این تلسکوپ از سیارههای فراخورشیدی منتشر خواهد شد.
نانسی گریس رومن، تلسکوپ فضایی جدید ناسا که ممکن است همین سال آینده پرتاب شود، قرار است کل آسمان را برای یافتن دنیاهای بیشتر بررسی کند و احتمالاً مجموع سیارهها را ظرف شش تا هفت سال آینده به صدهزار عدد میرساند. کریستینسن میافزاید: «به همین دلیل است که ما تمام نرمافزار خود را بهطرز دیوانهواری بازطراحی میکنیم تا بتوانیم صدهزار سیاره را در آرشیوی جا بدهیم که تا همین اواخر فقط چند هزار سیاره را در خود نگه داشته بود.»
اما کشف سیارهها فقط بازی اعداد نیست. در یک نقطه، حتی با وجود رشد پایگاه دادهی سیارهها، دانشمندان بیشتر به درک دنیاهای فراخورشیدی علاقهمند میشوند تا یافتن آنها. مثلاً تلسکوپ فضایی جیمز وب، آسمان را برای یافتن سیارههای جدید بررسی نمیکند؛ بلکه به دنبال شواهدی از جو و ترکیبات سیارههای خاص است. تلسکوپ پرچمدار بعدی ناسا پس از رومن با نام احتمالی رصدخانه دنیاهای سکونتپذیر نیز نشانههای حیات را در سیارههای کاندید بررسی میکند.
کریستینسن میگوید: «ما در حال گذار از مرحله جمعآوری تمبرهای سیارهای فراخورشیدی به مرحلهی فیزیک آنها هستیم.» پژوهشگران امیدوارند بتوانند به این پرسشها درباره سیارهها پاسخ دهند: اینکه چگونه شکل میگیرند؟ چگونه تکامل مییابند؟ و چگونه مهاجرت میکنند؟
کریستینسن میافزاید: «وقتی نمونه بزرگی داشته باشیم، واقعاً میتوانید فیزیک غالبی را که در حال رخدادن است شناسایی کنید.» دیگر فقط پرسش «چه چیزی» مطرح نیست؛ بلکه پرسش «چرا» مطرح میشود و برای من، این همان نقطهی هیجانانگیز است.»