دانشمندان پسزدن پیوند اعضای خوک را مهار کردند

ایسنا/دانشمندان با موفقیت جلوی پسزدن یک کلیه خوک توسط گیرنده انسانی را گرفتند. این عضو به مدت ۶۱ روز در بدن گیرنده که مردی ۵۷ ساله با مرگ مغزی در ایالات متحده بود، زنده ماند و این طولانیترین زمانی است که یک عضو خوک که از نظر ژنتیکی دستکاری شده در بدن یک فرد با مرگ مغزی دوام آورده است.
در دو مقالهای که به تازگی در مجله نیچر منتشر شدهاند، پژوهشگران عوامل اصلی را توصیف میکنند که باعث میشود سیستم ایمنی انسان اعضای پیوندی را پس بزند. پژوهشگران میگویند یافتهها نتایج پیوندها را در افراد زنده که عضو از انسانهای دیگر یا از حیوانات دریافت میکنند، بهبود خواهد داد.
به نقل از نیچر، محمد محیالدین، پژوهشگر بالینی در دانشکده پزشکی دانشگاه مریلند در بالتیمور که نخستین پیوند قلب خوک به یک فرد زنده را در سال ۲۰۲۲ رهبری کرده بود، میگوید: به نظر من این نخستین شواهد از نحوه معکوس کردن پسزدن است.
در سه سال گذشته، حدود ۱۲ فرد زنده، اعضایی از خوکهای دستکاریشده ژنتیکی از جمله قلب، کلیه، کبد و تیموس دریافت کردهاند. اما بیشتر این اعضا در نهایت پس از ازدست دادن عملکردشان یا زمانی که دیگر فایده کافی برای توجیه درمان تضعیفکننده سیستم ایمنی نداشتند، خارج شدند. برخی گیرندگان نیز مدت کوتاهی پس از پیوند جان باختند.
گیرنده کلیه خوک همچنین تیموس خوک را دریافت کرد که غده کوچکی است که سیستم ایمنی این مرد را آموزش میداد تا سلولهای خوک را بهعنوان بخشی از بدن بشناسد. رابرت مونتگومری، جراح و پژوهشگر در مؤسسه پیوند Langone دانشگاه نیویورک و از نویسندگان مطالعات میگوید تیموس احتمالا نقش بزرگی در کمک به بقای طولانیتر عضو خوک داشته است. او میگوید در آزمایشهای قبلی روی نخستیهای غیرانسانی، کلیه دستکاریشده هنگام پیوند همراه با تیموس بهتر دوام آورده بود.
جلوگیری از پسزدن
تازهترین پیوند عضو خوک در روز ۱۴ ژوئیه سال ۲۰۲۳ در مرکز Langone دانشگاه نیویورک انجام شد. کلیه و تیموس از خوکی گرفته شده بودند که توسط شرکت Revivicor، زیرمجموعه شرکت زیستفناوری United Therapeutics در ویرجینیا، تامین شده بود. خوکها تنها یک اصلاح ژنتیکی داشتند: حذف ژن GGTA1 برای توقف تولید قندی به نام آلفا-گال روی سلولها. مشخص شده که آلفا-گال باعث پسزدن عضو در پیوندهای انجامشده روی نخستیهای غیرانسانی میشود.
بلافاصله پس از پیوند، کلیه سالم بهنظر میرسید و ادرار تولید میکرد. اما ۳۳ روز پس از عمل، عملکرد کلیه ناگهان کاهش یافت و یک بیوپسی نشان داد که عضو در حال پسزدن و آسیب ناشی از آنتیبادیهاست. گروه درمانی پلاسما را تعویض کرد و به او استروئید و دارویی به نام پگسِتاکوپلان داد که از برچسبگذاری سلولهای خوک برای نابودی توسط سیستم ایمنی جلوگیری میکرد. اما در روز ۴۹، بیوپسی دیگری نوع متفاوتی از پسزدن را نشان داد که در آن سلولهای التهابی به سطح کلیه نفوذ کرده بودند. این مورد با یک داروی تضعیفکننده سیستم ایمنی که سلولهای T را از بین میبرد، درمان شد و مانع از پسزدن عضو گردید. عملکرد کلیه نیز کاملا بازگشت. گروه پژوهشی تصمیم گرفت آزمایش را در روز ۶۱ پایان دهد.
بررسی سیستم ایمنی
پس از پیوند، گروه همچنین خون فرد را تحلیل کرد تا نقشهای از نحوه پاسخدهی سیستم ایمنی در سطح مولکولی تهیه کند. آنها نشان دادند که کلیه خوک بهطور فزایندهای ژنهای مرتبط با پسزدن از جمله CXCL9، CXCL10 و CXCL11 را بیان میکرد و این بیان پس از توقف پسزدن کاهش یافت. سطوح بالایی از ماکروفاژها و سلولهای کشنده طبیعی که نوعی سلول T است که بخشی از سیستم ایمنی ذاتی هستند، در روز ۳۳ مشاهده شد. محیالدین میگوید این نشان میدهد سلولهای T نسبت به آنچه قبلا تصور میشد، نقش برجستهتری در پسزدن ایفا میکنند. او میافزاید که تحلیل خون گیرنده میتواند به پزشکان کمک کند پسزدن را زود تشخیص دهند و درمان کنند.
مونتگومری میگوید این مورد میتواند به تعیین اینکه کدام اصلاحات ژنتیکی در خوکها ضروری هستند، کمک کند. بیشتر اعضای خوک از حیواناتی میآیند که دستکم ۱۰ اصلاح ژنتیکی دارند تا خطر پسزدن کاهش یابد. مونتگومری میگوید حذف تنها GGTA1 برای جلوگیری از پسزدن آنی کافی بوده است. او میافزاید که دانشمندان میتوانند خوکهایی را با این اصلاح تکژنی پرورش دهند، در حالی که خوکهای با اصلاحات متعدد نیاز به شبیهسازی دارند.
اما مونتگومری و همکارانش اظهار میکنند که کارایی استفاده از اعضای خوک با حداقل ویرایش ژنتیکی باید در آزمایشهای بیشتر روی افراد با مرگ مغزی و افراد زنده تأیید شود. گروه او با همکاری United Therapeutics روی کارآزماییهای بالینی کار میکند. آنها قبلا کلیهای با همین اصلاح ژنتیکی را در یک فرد زنده پیوند زده بودند که به دلیل نارسایی قلبی پیشزمینه فرد گیرنده، ظرف دو ماه از کار افتاد.
















