نماد آخرین خبر

یک کنکور را صد کنکور کردند!

منبع
روزنامه جوان
بروزرسانی
یک کنکور را صد کنکور کردند!

روزنامه جوان/ برگه‌های امتحانی با دستان لرزان دانش‌آموزان، ورق می‌خورد. سکوتی سنگین حاکم است و با هر حرکت قلم، اضطراب‌ها بیشتر و بیشتر می‌شود. چهره‌های خسته و رنگ‌پریده و چشم‌های بی‌خوابی کشیده، بعد از گذر از شب‌های طولانی مطالعه، حالا فقط در تلاشند آنچه را که خوانده‌اند، یادشان نرود. قلب‌ها با هر سؤال، محکم‌تر از قبل می‌تپد؛ این آزمون، سرنوشت بسیاری را تعیین می‌کند. انگار نتیجه یک سال تحصیلی، در گرو همین لحظات است. 

در گوشه‌ای از کلاس، دانش‌آموزی سرش را میان دستانش گرفته‌است. ذهنش یاری نمی‌کند، نگاهش روی برگه می‌چرخد، اما هیچ چیز برایش آشنا نیست. کنار او، کسی که روز‌ها و شب‌ها را با مطالعه گذرانده، زیر لب دعا می‌خواند و دستش هنوز از استرس می‌لرزد. در میان این اضطراب، کسی به ساعت نگاه می‌کند؛ زمان به سرعت می‌گذرد، اما او هم پاسخ‌ها را پیدا نکرده‌است. 

آنچه در این لحظات می‌گذرد، فراتر از یک آزمون است. این لحظات، محکی است برای تحمل فشار روانی و استرس، برای درک این حقیقت که پاسخ به هر سؤال، می‌تواند به آینده‌ای متفاوت ختم شود، اما آیا واقعاً این سختی، یک معیار واقعی برای سنجش توانایی‌های دانش‌آموزان است؟ بدون شک نه!

سنجش دانش یا افزایش استرس؟
امتحانات نهایی هر سال سختی خود را داشته است، اما امسال روایت متفاوتی دارد. دانش‌آموزان احساس می‌کنند در یک آزمون نابرابر قرار گرفته‌اند؛ جایی که نه‌تنها دانش، بلکه شرایط، امکانات، سبک سؤالات و نحوه برگزاری آزمون‌ها در نتیجه و تعیین آینده آنها تأثیرگذار بوده‌است؛ موضوعی که به دغدغه عمده دانش‌آموزان، والدین و معلمان تبدیل‌شده و آنها را به اعتراض واداشته است. 

هادی یکی از شرکت‌کنندگان امتحانات نهایی، در حالی که به آینده خود را نامعلوم می‌داند به «جوان» می‌گوید: «از سختی امتحان نهایی گلایه داریم، امتحانی که تأثیر معدلش در کنکور ۶۰ درصد است، اما سؤال مهم من از اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی این است که آنها می‌گفتند تأثیر معدل در کنکور برای کسی که در مناطق محروم مثل سیستان و بلوچستان و اهواز است، امکانات ندار، خوب است و او را به عدالت آموزشی نزدیک می‌کند، اما وقتی یک نفر در پایتخت و در بهترین مدرسه از پاسخ به سؤالات آزمون‌ها مانده، چه توقعی از دانش‌آموزی که در مناطق محروم درس می‌خواند می‌توان داشت؟»

متین یکی دیگر از شرکت‌کنندگان در امتحانات نهایی است. او در حالی که استرس چندین هفته بی‌خوابی و اضطراب را به دوش می‌کشد، می‌گوید: «نهایی‌ها دارند از کنکور هم سخت‌تر می‌شوند! قبلاً اگر کنکور سخت بود، حداقل یک روز بود، یک بار استرس می‌کشیدیم و تمام می‌شد. حالا این تغییراتی که مسئولان به وجود آورده‌اند، باعث شده دو ماه استرس بکشیم و بی‌خوابی داشته‌باشیم. در نهایت، سر جلسه امتحان می‌بینیم که سؤالات بیش از حد سخت و مفهومی‌اند و انگیزه‌ای برای امتحان بعدی باقی نمی‌ماند. آیا هدف آقایان تصمیم‌گیرنده از این تغییرات این بود که بچه‌ها در آرامش بیشتری تلاش کنند و نتیجه بهتری بگیرند، یا هدف دیگری داشته و دارند؟!»

دانش‌آموز دیگری به نام علی که با حجم بالای سؤالات آزمون زبان در شوک قرار گرفته نیز این‌گونه حال و هوایش را توضیح می‌دهد: «۶۶ سؤال درس زبان را تحویل دادید، بعد ادعایتان این بود که کنکور را دو مرحله‌ای کنیم تا استرس کم شود؟ امتحان نهایی چندین برابر سخت‌تر از کنکور شده! تازه در برخی حوزه‌های امتحانی، برگه‌های امتحانی اشتباه دست دانش‌آموزان رسید و زمان آزمون را از دست دادند. نکند ما میدان آزمایش این سیستم آموزشی شده‌ایم و خبر نداریم؟! بزرگ‌ترین جوک سال این بود که گفتند با این تصمیمات جدید قرار است استرس دانش‌آموزان کمتر شود!»

خارج شدن امتحانات نهایی از معیار‌های تعیین‌شده 
در میان موج اعتراضات دانش‌آموزان، دبیران و کارشناسان آموزشی نیز انتقاداتی را مطرح کرده‌اند. هادی سنگیان، دبیر فیزیک که سال‌ها با دانش‌آموزان نمونه، تیزهوشان و شاهد کار کرده، معتقد است که حتی دانش‌آموزان با وجود سطح علمی بالا از سختی امتحانات نهایی گلایه دارند. او توضیح می‌دهد: «پارسال بخشنامه‌ای صادر شده‌بود که ۵/۴ نمره از آزمون شامل سؤالات سخت و مفهومی باشد تا سطح‌بندی مشخصی بین دانش‌آموزانی که متوسط خوانده‌اند و آنهایی که حرفه‌ای مطالعه کرده‌اند، ایجاد شود، اما امسال این قاعده رعایت نشده، چراکه در بسیاری از امتحانات، دانش‌آموزان با ۸ تا ۱۰ نمره سخت مواجه شدند. این یعنی کسی که خیلی خوب هم درس خوانده، نمی‌تواند نمره بالایی بگیرد.»

سنگیان با اشاره به تفاوت سطح آموزشی در مدارس دولتی و خصوصی ادامه می‌دهد: «دانش‌آموزان مدارس دولتی با این سطح سختی امتحانات، حتی اگر عالی هم درس بخوانند، باز هم نمی‌توانند از پس سؤالات بربیایند. بسیاری از دانش‌آموزان به من گفته‌اند که با مرور امتحانات نهایی سال‌های قبل و موفقیت در آزمون‌های شبه‌نهایی، فکر می‌کردند آمادگی کافی دارند، اما امتحانات نهایی امسال به قول خودشان تبدیل به «امتحانات ناکجاآباد» شده‌است!»

او در انتقاد به روند طراحی سؤالات اظهار می‌دارد: «در امتحان فیزیک، که قرار بود پنج نمره سخت داشته باشد، حالا ۵/ ۶ نمره سخت شده‌است. این یعنی از قاعده‌ای که تعیین شده‌بود، کاملاً خارج شدند! چنین وضعیتی باعث‌شده بسیاری از دانش‌آموزان دلسرد شوند. برای مثال آنهایی که امتحان قبلی را با سختی پشت سر گذاشتند، انگیزه‌ای برای تلاش در امتحانات بعدی را از دست داده‌اند، چراکه حس می‌کنند نتیجه زحمتشان مشخص نیست.»

سنگیان معتقد است که تغییرات مکرر و تصمیم‌گیری‌های ناهماهنگ در نظام آموزشی فشار زیادی بر دانش‌آموزان وارد کرده و آنها را امسال به شدت اذیت کرده‌است: «امسال چندین‌بار روی تأثیر معدل تغییرات ایجاد شد. یک بار اعلام شد که پایه دهم لحاظ نمی‌شود، سپس گفتند یازدهم شامل شش درس است و دوازدهم کامل محاسبه خواهد شد، اما ناگهان شورای عالی انقلاب فرهنگی تصمیم دیگری گرفت و اعلام کرد یازدهم باید به‌طور کامل در معدل لحاظ شود. این ناهماهنگی‌ها در حالی که دانش‌آموزان درگیر درس و امتحانات بودند، باعث شد هفته‌ها سردرگمی و نگرانی داشته‌باشند و حالا سختی امتحانات نهایی برای بار دیگر شوک به این دانش‌آموزان وارد کرده‌است.»

او با انتقاد از روند تصمیم‌گیری‌ها می‌گوید: «در این روند تصمیم‌گیری‌های ناهماهنگ، دانش‌آموزان یاد می‌گیرند که حرف مسئولان قابل‌اتکا نیست، زیرا مدام تغییر می‌کند. این روی شخصیت اجتماعی و رفتاری آنها اثر می‌گذارد. نوجوانان نیاز به ثبات دارند تا بتوانند برای آینده‌شان برنامه‌ریزی کنند، نه اینکه هر روز منتظر یک تغییر جدید باشند.»

سنگیان تأکید دارد که نبود کارشناسان خبره در تصمیم‌گیری‌های آموزشی یکی از دلایل اصلی این مشکلات است: «ما نیاز داریم که در هر رشته حداقل چهار یا پنج متخصص واقعی تصمیم‌گیری کنند و روند طراحی سؤالات و امتحانات را تحت نظارت علمی قرار دهند، اما متأسفانه برخی افراد صرفاً به دنبال نمایش قدرت و ریاست هستند، بدون اینکه تخصص لازم را داشته باشند. همین تصمیم‌گیری‌های اشتباه، به دانش‌آموزان آسیب می‌زند.»

فاصله تصمیم‌گیران با واقعیت‌های آموزش 
علی سینایی‌فر، دبیر زبان نیز، نگاه انتقادی خود را به موضوع عدالت آموزشی در این آزمون‌ها مطرح می‌کند. او صریح و بی‌پرده توضیح می‌دهد: «می‌گویند بحث عدالت آموزشی و مناطق محروم را در نظر گرفته‌اند، اما این فقط در قالب تئوری قشنگ است. در عمل، این سطح امتحان گرفتن تنها به نفع کسانی است که دسترسی به مؤسسات آموزشی و منابع کمک‌درسی دارند. خانواده‌هایی که توان مالی ندارند، عملاً هیچ شانسی برای رقابت ندارند. این روش نه‌تنها عدالت آموزشی را تأمین نکرده، بلکه یک نوع رانت آموزشی ایجاد و این نابرابری را تشدید کرده‌است.»

او با اشاره به تفاوت سطح آموزشی در مناطق محروم تأکید می‌کند: «میانگین نمرات دانش‌آموزان در امتحانات نهایی سال‌های گذشته، قابل‌قبول نبوده‌است. امسال فکر نمی‌کنم معدل‌های دانش‌آموزان مناطق محروم، از پنج یا شش بالاتر برود. این امتحانات قرار بود عدالت را برقرار کند، اما حالا فقط فاصله را بیشتر کرده است. این منطقی نیست!»

سینایی‌فر از مشکلات طراحی برخی سؤالات نیز انتقاد می‌کند و می‌گوید: «بعد از برگزاری آزمون، من با چندین دبیر دیگر بحث کردم. بعضی از سؤالات امتحان زبان برای خود ما هم گنگ بود! نمی‌دانستیم دقیقاً چه پاسخی مدنظر طراح بوده است. بعد که کلید پاسخ آمد، فهمیدیم که هدف سؤال چه بوده. وقتی دبیران هم دچار سردرگمی هستند، دیگر وای به حال دانش‌آموزان!»

او معتقد است که نظام آموزشی نباید آزمون و خطا را روی دانش‌آموزان اجرا کند: «ما مسیر آزمون و خطا را داریم طی می‌کنیم. امتحانات نهایی امسال علمی نبوده، فقط استرس ایجاد کرده‌است. شما به سیستم‌های آموزشی موفق دنیا نگاه کنید. در بسیاری از کشور‌های اسکاندیناوی، دانش‌آموزان از ابتدایی تا پایان دبیرستان امتحان ندارند. چرا؟ چون امتحان فقط حافظه کوتاه‌مدت را درگیر می‌کند، بدون آنکه به تفکر عمیق یا درک مفهومی کمک کند.»

سینایی‌فر انتقادی جدی نسبت به ماهیت تئوریک آموزش در کلاس‌های درس دارد و می‌گوید: «کتاب‌های درسی فقط محض و تئوریک هستند. هیچ‌کدام برای یک زندگی واقعی در سطح بالای آینده طراحی نشده‌اند. زبان خارجی هم قربانی این رویکرد شده است. زبان، یک مهارت است، نه یک درس تئوریک! باید کاری کنیم که دانش‌آموزان بعد از گرفتن دیپلم مسلط به زبان انگلیسی باشند، اما با این روش آموزش، حتی اگر ۱۰ سال هم درس بخوانند، نمی‌توانند روان صحبت کنند.».

اما نکته‌ای که او به‌وضوح بر آن تأکید دارد، فاصله عمیق میان تصمیم‌گیران و مجریان آموزش در مدارس است: «مسئولان تصمیم‌گیرنده در بالا نشسته‌اند، از کف مدارس خبری ندارند. ناگهان به ذهنشان می‌رسد که یک تغییر ایجاد کنند، بدون آنکه در مدارس نظرخواهی کنند. اگر واقعاً می‌خواهند تغییرات اثرگذار باشد، باید از خط مقدم یعنی مدارس، تصمیم‌گیری را آغاز کنند. مثل یک کارخانه که قبل از تغییرات مدیریتی، از کارگران نظر می‌پرسد، اما در آموزش، مدیران به‌تنهایی تصمیم می‌گیرند و نسل جوان را پر از استرس و دغدغه می‌کنند، بدون آنکه نتیجه مثبتی از این تصمیمات حاصل شود.»

آیا زمان تغییر فرا نرسیده؟
صدای اعتراض دانش‌آموزان بلند است، معلمان و کارشناسان نیز نگرانی‌هایشان را بیان می‌کنند و هشدار می‌دهند. بی‌تردید این روند آزمون‌گیری نه‌تنها باعث سنجش واقعی دانش‌آموزان نشده، بلکه آنها را در چرخه‌ای از استرس، ناامیدی و بی‌انگیزگی گرفتار کرده‌است. همچنین تصمیمات ناهماهنگ و تغییرات بی‌برنامه، محصلان را از مسیر یادگیری واقعی دور کرده و آنها را به جای تفکر و تحلیل، به سمت حفظیات و اضطراب سوق داده‌است. 

امتحانات نهایی امسال نشان داد که دانش‌آموزان، تنها با حجم دروس و سختی امتحانات دست‌وپنجه نرم نمی‌کنند، بلکه درگیر یک سیستم آموزشی هستند که هنوز تکلیف خود را با آنها مشخص نکرده‌است. حال سؤالات مهمی وجود دارد؛ اینکه آیا هدف از این روند، آموزش بهتر و عدالت تحصیلی است، یا صرفاً آزمونی برای محک زدن آستانه تحمل دانش‌آموزان؟! آیا مسئولان تصمیم‌گیرنده، آماده‌اند تا از صدای دانش‌آموزان، معلمان و کارشناسان درس بگیرند یا همچنان بر مسیر آزمون و خطا ادامه می‌دهند؟ اینها سؤالاتی است که باید بدان پاسخ دقیق و شفافی داده‌شود.

به پیج اینستاگرامی «آخرین خبر» بپیوندید
instagram.com/akharinkhabar

اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره