جزئیات مرگ ناجی مازندرانی بعد از نجات اعضای خانواده مشهدی

همشهری/ وقتی در ساحل ولوله شد که اعضای یک خانواده در دریا گرفتار شدهاند، هیچکس جرات نکرد برای نجات آنها به آب بزند. هوا تاریک شده و دریا در حال طوفانی شدن بود اما خبر به صیاد فداکار نوری که رسید، بیمعطلی به سمت دریا دوید و این شروع عملیات نجاتی بود که پایان غمانگیز داشت.
حسن غلامی، صیاد و نجاتغریق خوشنام شهرستان نور بود؛ مردی ۴۹ساله که از حدود ۱۵ سال پیش، کارش شده بود مراقبت از مردمی که برای آبتنی وارد دریا میشدند. هر روز به ساحل میرفت و مراقب بود که مبادا اتفاقی برای کسی رخ دهد و در این سالها افراد زیادی را از خطر غرق شدن نجات داده بود اما شامگاه دوشنبه، ۵مردادماه حادثهای برایش رخ داد که با همه حوادث قبلی فرق داشت.
خانواده مشهدی
آن شب اعضای خانواده مشهدی که برای آبتنی وارد دریا شده بودند، ناگهان گرفتار شدند و شروع به دست و پا زدن در آب کردند.
محسن غلامی، برادرزاده صیاد خوشنام نور، میگوید: عمویم سالها در دریا کار میکرد. او صیاد بود، کلوپ ورزشهای آبی داشت، قایق اجاره میداد و به عنوان نجاتغریق محافظ جان مردم و مسافران بود.
او میافزاید: شب حادثه بعد از غروب خورشید یک خانواده ۶ نفره مشهدی در کنار ساحل تفریح میکردند. ۲ دختر، یک پسر و مادر خانواده به داخل آب رفتند. ناگهان هر ۴ نفر در موجهای دریا ناپدید شدند و پدر خانواده که در نزدیکی ساحل بود، با داد و فریاد مردم را متوجه این اتفاق کرد و خودش وارد دریا شد.
وی اضافه میکند: وقتی خبر به گوش عمویم رسید، به سرعت به وارد دریا شد و شناکنان خود را به ۴ نفری رساند که در حال غرق شدن بودند. هر کدام را که پیدا میکرد به ساحل میرساند و بعد به دنبال دیگریمیرفت. بدین ترتیب هر ۴ نفر نجات پیدا کردند و در لحظات پایانی کار که عمویم میخواست برگردد، متوجه شد که پدر خانواده نیز که وارد دریا شده بود، در قسمتی عمیق گرفتار شده است.
آخرین تلاش
برادرزاده صیاد فداکار میگوید: عمو حسن همه توانش را جمع کرد که او را نیز نجات دهد. خودش را به او رساند با یک دست او را گرفت و با دست دیگر شنا میکرد اما این مرد که ترسیده بود، آنقدر در آب دست و پا زد که هر دویشان به زیر آب رفتند. عمویم که در جریان نجات ۴نفر دیگر حسابی خسته شده بود، دیگر نتوانست خودش و آخرین غریق را بالا بیاورد و وقتی بقیه ناجیان و صیادان رسیدند، پیکر بیجان آنها را از آب بیرون کشیدند.
به گفته غلامی، آثار کبودی روی بدن صیاد فداکار نشان میداد که برای نجات نفر آخر خیلی تلاش کرده و همین باعث تمام شدن انرژی و در نهایت غرق شدن او شده بود.
برادرزاده غریق نجات شجاع میگوید: عمویم سالها بدون هیچ ادعایی به افراد زیادی کمک کرد و آنها را از مرگ نجات داد. او هر سال از سوی هیات نجاتغریق استان برای محافظت از مسافران انتخاب میشد و شب حادثه، با اینکه شیفت کاریاش تمام شده بود، اما دل به خطر زد و جانش را فدای نجات دیگرا کرد.