آزادگان، سند زنده استقامت و پایداری

ایرنا/ اصفهان-ایرنا- سرانجام، روز موعود فرا رسید. دروازههای زندان گشوده شد و آزادگان با شکوه و سربلندی به سوی خانه بازگشتند. بازگشتشان، بازگشت روح زندگی به کالبد میهن بود؛ آزادگان، سند زندهای از عشق، استقامت و پایداریاند.
به گزارش ایرنا، در میان غبار و آتش، در دل دشتی که بوی خون و باروت میداد، مردانی بودند که قامتشان از سروهای آزاد بلندتر بود. آنان نه در قفس تن، که در بند میلههای بیرحم زمان، لحظههایشان را به انتظار گره زدند.
هر روزشان، حکایتی بود از صبر و شکیبایی؛ حکایتی که کلمات در بیانش ناتوان بودند. آزادگان، این کلمه تنها یک واژه نیست، بلکه یک هویت است، یک نماد از مقاومت و پایداری.
آری! آزادگان، نماد ایمان، مقاومت و پایداری هستند. آنها در برابر ظلم و ستم ایستادند و در نهایت پیروز شدند. بازگشتشان، یادآور این حقیقت است که هیچ قدرتی نمیتواند روح یک ملت را در بند کشد.
آنها نه تنها برای آزادی خود، بلکه برای آزادی همه انسانها مبارزه کردند. آنها ققنوسهایی بودند که از خاکستر درد و رنج برخاستند و به ما آموختند که چگونه در دل تاریکی، به نور ایمان داشته باشیم.
غربت در قلب دشمن
وقتی خورشید در غربت غروب میکرد، دلهایشان برای طلوع در میهن میتپید. اردوگاههای اسارت، دیوارهای سرد و بتنی، سیمهای خاردار و چشمهای بیگانه، دنیای جدیدشان بود. دنیایی که در آن، هر لحظه با تهدید و تحقیر روبهرو میشدند.
اما این تهدیدها و تحقیرها نتوانست ذرهای از ایمان و ارادهشان بکاهد. آنها در آن سوی مرزها، در غربت و سکوت، تنها نبودند. در قلب هر کدامشان، چراغی از ایمان روشن بود که هیچ طوفانی توان خاموش کردنش را نداشت. این چراغ، راه را به آنها نشان میداد، راهی که از رنج و اندوه میگذشت و به سوی روشنی و آزادی ختم میشد.
آنها در دل تاریکی، نور را میدیدند. در سکوت، فریاد میزدند. و در اسارت، آزاد بودند. آزاد از بند وابستگیهای دنیوی، آزاد از ترس و ناامیدی. آنها به یاد میآوردند که برای چه جنگیدهاند و برای چه اسیر شدهاند؛ برای خاک وطن، برای ناموس، برای عقیده. این یادآوری، به آنها قدرت میداد تا در برابر سختیها مقاومت کنند.
آنها در دل زندانهای صدامی، حلقههایی از مقاومت تشکیل دادند. با کمترین امکانات، به تحصیل، مطالعه و یادگیری مشغول شدند. قرآن میخواندند، نماز جماعت برپا میکردند و با روحیه، به هم امید میدادند. هر روزشان، یک مبارزه بود؛ مبارزهای با یأس و ناامیدی.
پرواز با بالهای شکسته
روزها به شب و شبها به روز پیوند میخوردند. هر نفس، نغمهای بود از شوق دیدار دوباره وطن. آنها یاد گرفتند که در اسارت، چگونه پرواز کنند. با بالهای شکسته اما ارادههای پولادین، در آسمان آرزوهایشان اوج گرفتند و رویاهایشان را به حقیقت پیوند زدند.
آنها در اردوگاهها، به معنای واقعی کلمه، زندگی میکردند. «اردوگاههای آموزشی» نامی بود که آنها بر زندان خود گذاشته بودند. در آنجا، کلاسهای درس برپا میشد؛ زبان، تاریخ، جغرافیا، و ... آنها میخواستند وقتی به وطن بازمیگردند، نه تنها جسمشان، بلکه ذهنشان نیز آماده باشد.
یکی از آزادگان تعریف میکرد: «یک روز، یکی از افسران عراقی وارد اردوگاه شد و دید که ما مشغول درس خواندن هستیم. با تعجب پرسید: شما اینجا چه میکنید؟ مگر اینجا زندان نیست؟ یکی از بچهها جواب داد: اینجا زندان نیست، دانشگاه است. ما میخواهیم وقتی به خانه برمیگردیم، بهتر از قبل باشیم.» این روحیه، این امید به آینده، نیروی محرک آنها بود. آنها میدانستند که اسارت، موقتی است و آنچه ابدی است، ایمان و هویت آنهاست.
طلوع خورشید آزادی
و سرانجام، روز موعود فرا رسید. دروازههای زندان گشوده شد و آنها با شکوه و سربلندی به سوی خانه بازگشتند. بر شانههایشان، نشان افتخار بود و در چشمانشان، دریایی از محبت. بازگشتشان، بازگشت روح زندگی به کالبد وطن بود. مردم با شور و شوق به استقبال آنها آمدند. گلها، اشکها و لبخندها، صحنههایی فراموشنشدنی را رقم زد.
آزادگان به وطن بازگشتند تا به ما یادآوری کنند که حتی در تاریکترین شبها، میتوان به طلوع خورشید امید داشت. آنها سند زندهای از عشق، استقامت و پایداریاند. قهرمانانی که نامشان تا ابد در تاریخ این سرزمین جاودانه خواهد ماند. آنها با سکوتشان، هزاران حرف گفتند، با صبرشان، به ما درس مقاومت دادند و با بازگشتشان به ما امید بخشیدند.
پس از بازگشت
اما داستان آزادگان به همینجا ختم نمیشود. پس از بازگشت، زندگی جدیدی برای آنها آغاز شد. زندگیای که در آن، باید زخمهای جسمی و روحی را التیام میبخشیدند. بسیاری از آنها با وجود سختیها و مشکلات، به موفقیتهای بزرگی دست یافتند. برخی به تحصیل ادامه دادند، برخی وارد بازار کار شدند و برخی نیز به خدمت در نیروهای مسلح بازگشتند. آنها به جامعه خود بازگشتند تا تجربههایشان را به نسلهای آینده منتقل کنند. آزادگان، امروز اسطورههایی زنده هستند که میتوان از آنها درس گرفت. درسهایی از شجاعت، وفاداری و ایمان.
به گزارش ایرنا، استان اصفهان در دفاع مقدس علاوه بر ۵۰ هزار جانباز، سه هزار و ۵۰۰ آزاده و یک هزار مفقودالاثر، ۲۳ هزار و ۵۰۰ شهید تقدیم انقلاب اسلامی کرده است.
بیست و ششم مردادماه ۱۳۶۸روزی است که نخستین گروه آزادگان، پس از سالها رنج اسارت به آغوش گرم میهن آرام بازگشتند.