آرزوهای سارقی که از خلافکاری پشیمان است

اعتماد/ سارق جوان گفت: وقتی اشک‌های مادرم را از پشت میله‌های بازداشتگاه دیدم که روی گونه‌های چروکیده‌اش می‌چکید اما سعی می‌کرد بازهم با مهربانی به من نگاه کند از خودم شرم کردم و این بار به طور جدی تصمیم گرفتم تا دیگر خلافکاری و سرقت را کنار بگذارم.

۳سال قبل وقتی پدرم به دلیل بیماری از دنیا رفت، احساس کردم تنها شدم و پناهم را از دست دادم. این بود که تصمیم گرفتم در میان بچه‌های هم محله‌ای خودم به فردی سرکش و قدرتمند تبدیل شوم تا همه از من حساب ببرند. به همین دلیل به رفیق‌بازی با دوستان ناباب ادامه دادم تا این که به خلافکاری و سرقت روی آوردم.
جوان ۲۶ ساله‌ای که برای چندمین بار به اتهام سرقت از منازل مردم و با تلاش نیروهای فراجا دستگیر شده است، درباره سرگذشت خود به کارشناس اجتماعی گفت: زمانی که در کلاس سوم راهنمایی ترک تحصیل کردم به همراه پدرم به کارگری مشغول شدم و از او حرفه کاشی کاری را به خوبی آموختم اما به خاطر این که ساخت و سازها کم شد من هم دیگر نتوانستم درآمد کافی داشته باشم، این بود که اوقات فراغت بیشتری پیدا کردم و به رفاقت و دورهمی های گاه وبی گاه با دوستان نابابم ادامه دادم. در این شرایط و به پیشنهاد یکی از دوستانم به سرقت از منزل روی آوردم، ولی هربار که سرقت می کردم بلافاصله توسط پلیس دستگیر می شدم با وجود این برای آن که نزد دوستانم کم نیاورم و بین آن ها «شاخ»باشم بازهم خلافکاری را رها نمی کردم.
بالاخره چندروز قبل ،آخرین سرقت از یک منزل را انجام دادم و زمانی که قصد داشتم اموال سرقتی را برای فروش به مالخر به مکان دیگری انتقال بدهم مورد ظن نیروهای کلانتری قرارگرفتم و دستگیر شدم ولی امروز فهمیدم که پایان سرقت جز زندان و فلاکت چیز دیگری نیست.
وقتی اشک های مادرم را از پشت میله های بازداشتگاه دیدم که روی گونه های چروکیده اش می چکید اما سعی می کرد بازهم با مهربانی به من نگاه کند از خودم شرم کردم و این بار به طور جدی تصمیم گرفتم تا دیگر خلافکاری و سرقت را کنار بگذارم و به ادامه تحصیل بپردازم و بتوانم با ازدواج وتشکیل زندگی مشترک مسیر صحیح زندگی را درپیش بگیرم.
با دستورهای ویژه رئیس کلانتری تحقیقات پلیس برای کشف سرقت های احتمالی دیگر این جوان و همدستانش همچنان ادامه دارد.

---

بازار

---

🔹"آخرین خبر" در روبیکا
🔹"آخرین خبر" در ایتا
🔹"آخرین خبر" در بله