شفر در 75 سالگی؛ میخواهم باز مربیگری کنم!

ورزش 3/او در گفتوگویی اختصاصی با اسپورت ۱ درباره مسیر حرفهای خود، یک فاجعه بزرگ و رابطهاش با اولی هوینس صحبت میکند. شفر که امروز ۷۵ ساله است، یکی از چهرههای مهم مربیگری فوتبال آلمان و فراتر از آن به شمار میرود. او در دوران بازی برای بوروسیا مونشنگلادباخ به میدان رفت، اما جاودانگیاش را در کسوت مربی به دست آورد؛ جایی که با کارلسروهه در دهه ۹۰ میلادی تاریخسازی کرد و پیروزی ۷–۰ برابر والنسیا در جام یوفا همچنان در خاطرهها زنده است.
بعدتر با تیم ملی کامرون قهرمان جام ملتهای آفریقا شد و ماجراهای پرشوری بهعنوان سرمربی در تایلند، جامائیکا و غنا تجربه کرد. او همچنین در مقطعی هدایت استقلال را بر عهده گرفت و موفق شد عنوان قهرمانی جام حذفی ایران را به دست بیاورد.
شفر پر از شور، خاطره و حکایت است. او در این مصاحبه در همان جایی که دوران طلایی مربیگریاش آغاز شد (ورزشگاه قدیمی کارلسروهه) به گذشته بازمیگردد.
«احساسی خاص، اما پایانی تلخ»
شفر درباره بازگشت به ورزشگاه میگوید: «احساس خاصی است. هنوز هم مجسمه "مرد برهنه" آنجاست. اولین بار سال ۱۹۶۸ به این ورزشگاه آمدم. از شهری کوچک به اینجا رسیده بودم و برایم رؤیایی بود. بعدتر که بهعنوان مربی برگشتم، هدفم صعود به بوندسلیگا بود. اول مسخرهام کردند، اما به هدف رسیدیم. هواداران نقش بزرگی داشتند. بخشی از کارلسروهه همیشه در وجود من خواهد ماند. اما پایان کارم اینجا یک فاجعه بود.»
او از اخراج ناگهانیاش میگوید: «۱۰ سال کار کردم، باشگاه را به اروپا بردم و بدون بدهی تحویل دادم. اما یک روز قبل از تمرین تماس گرفتند و گفتند تمام شد. سختترین لحظه زندگیام بود. تنها چیزی که میخواستم احترام بود.»
«هوینس هفت بار با قطار آمد»
شفر خاطرات مهمش را مرور میکند:«صعود، ماندن در بوندسلیگا با گل گلسیوس، پیروزی تاریخی برابر والنسیا و البته بردهای مقابل بایرن. اما سختترین بخش، از دست دادن استعدادها بود: شال، اشترنکف، کان، کرویتسر... همه رفتند. نمیتوانستیم نگهشان داریم. اولی هوینس هفت بار با قطار ICE به کارلسروهه آمد تا بازیکنان ما را بخرد. فقط کان، فینک و تارنات جایگزینناپذیر بودند.»
او اضافه میکند: «وقتی من رفتم، باشگاه ۲۰ میلیون مارک بدهی داشت، در حالیکه وقتی شروع کردم حتی دوش آب گرم هم نبود.»
«در رختکن ما راکاندرول بود»
شفر از فضای متفاوت تیمش تعریف میکند: «گاهی هدف ششم جدول را روی تخته نوشتم، هیچ اتفاقی نیفتاد. اما بعد از یک تساوی دوستانه با رئال مادرید، بازیکنان خودشان پاداش حضور در جام یوفا را تعیین کردند! یا شوخیهای "یورو-ادی" اشمیت که با قهوه و کروسان دیر سر تمرین میآمد. بعد از برد مقابل والنسیا، رئیس باشگاه ۵۰۰۰ مارک پاداش نوشت، بازیکنان پاک کردند و رقم را بالا بردند تا رسید به ۱۵ هزار! آنجا راکاندرول بود.»
«یکی برای همه، همه برای یکی»
فلسفه مربیگری شفر ساده اما روشن است:«هیچوقت بازیکنانم را علنی نقد نکردم. اساس کارم تیممحوری، انضباط، احترام و شوخطبعی بود. رختکنی که در آن خنده نباشد مثل مسابقهای بیهیجان است.»
افتخارات در کامرون و جادوگری
او درباره قهرمانی با کامرون میگوید: «نسل طلایی با اتوئو، امبومبا و جرمی. من درباره زندگیشان میدانستم، همین اعتماد ایجاد کرد. هر کس کار نمیکرد، به خانه میرفت. اتحاد فوقالعادهای شکل گرفت.»
او حتی به ماجرای جادوی وودو اشاره میکند: «پلیسها گفتند زمین نفرین شده. به بازیکنان گفتم این بیاحترامی به کشور است. با روحیهای تهاجمی رفتیم و بردیم.»
«بایرن؟ گفتم الان وقتش نیست»
شفر میگوید: «هوینس یک بار مرا برای بایرن میخواست. اما ما در نیمهنهایی جام یوفا بودیم و گفتم الان وقتش نیست. بعداً فهمیدم اشتباه کردم. آرسن ونگر هم به من گفت: تو یک رمانتیکی!»
آینده و توصیه به جوانان
شفر هنوز هم در فوتبال حضور دارد: «به اوتو آدو در غنا مشاوره میدهم. هنوز پرانرژیام. اگر دوباره مربیگری کنم، یک رؤیا خواهد بود.»
و در پایان توصیه میکند:«فقط به کسانی اعتماد کن که میشناسی. صبر و همدلی داشته باش. فوتبال فقط تاکتیک نیست، بلکه شور، انگیزه و اعتماد است. اگر این را درک کنی، موفق خواهی شد.»