بازی با پیکان، فرصتی برای بازگشت که میسر نشد !

ورزش 3/بازی استقلال در برابر پیکان بر روی کاغذ، بازی متوسط لیگ بود که اتفاقات پیش آمده در آن این مسابقه را به یک بازی پر تنش، زیبا و پر از حادثه و التهاب تبدیل کرد. شوک آغازین این مسابقه بازی زیبا، پردامنه و فنی و تاکتیکی پیکان سعید دقیقی بود؛ تیمی متشکل از انبوهی جوان تکنیکی و آینده دار که در شرایط برابر به گل اول بازی رسیدند.
بعد از آن، شوک دوم را اخراج هافبک میانی خودروسازان وارد بازی کرد و گل فنی و زیبای وینگر خوش نقش استقلالیها «آسانی» با دو شوک پی در پی به توپ و مدافعین میانی و شوتی فنی و زیبا بر هیجانات بازی افزود. تا لحظه ثبت این گل و حتی بعد از آن، روحیه مثال زدنی و چهره خندان و ایستادگی تمام عیار در مقابل ضربات مهلک مهاجمین استقلال از سوی احمد گوهری باورها را در رابطه با سنگربان پیکان بیشتر کرد.
البته نقش مدافعین این تیم که در سخت ترین شرایط نیز توپ را کنترل کرده و بروی زمین می آوردند و بازسازی میکردند، جالب توجه و در خور تحسین بود. همانطور نقش اثرگذار و امتیاز آور کسرا طاهری بود که به چشم می امد و موجی از امیدواری برای تولد مهاجمی شش دانگ را برای فوتبال ایران ایجاد کرد.
پاس عرضی اشتباه و مرگبار!
اشتباه نابخشودنی عارف آقاسی در تعلل و سپس عدم تعادل و دادند پاس به عقب و عرضی اشتباه در واقع نقطه عطف این بازی و شاید هم نقطه عطف زندگی ورزشی این جوان بود! جایی که مدافع ملی پوش و قهرمان گذشته لیگ و آینده دار فوتبال ایران در باتلاقی خود ساخته گرفتار شد و خودزنی کرد. (هنوز اشتباهات سریالی او را در تیم امید تراکتورسازی را به یاد دارم که علیرغم تذکرات همیشگی، گویا حتی به قصد نابودی خود تصمیمی برای اصلاح آن نگرفته است.)
از نظر فنی، به همان اندازه که پاس عرضی در هجده قدم تهاجمی حریف میتواند کارساز و امتیاز آور و حربه ای برای رسیدند به گل باشد در هجده قدم دفاعی خودی، همه دستاوردها را به باد میدهد.
«قدرت یک زنجیر، متاثر از ضعیف ترین حلقه آن است»
استقلال به حتم تیمی به ظاهر کهکهشانی برای لیگ ایران در بخش تهاجمی است که مدافع و هافبک میانی تدافعی شش دانگ ندارد. در واقع این زنجیر قوی در بخش میانی و حمله، متاثر از حلقه ضعیف خود در بخش دفاعی میانی و حالا بعد از بازی با پیکان حتی در بخش دروازه بانی است.
بی نظمی و آشفتگی، معنای تیمی را از بین میبرد!
به نظر می رسد در استقلال ساپینتو، بی نظمی و آشفتگی حاکم است و حرف اول را میزند. آقای ساپینتو، ما از خیر «تاکتیک» حلقه مفقوده این روزهای استقلال گذشتیم، تیمی که نفرات آن حتی سر جای خود بازی نمیکنن. به طور مثال روزبه چشمی که به عنوان مدافع میانی در ترکیب اصلی آرنج شده به شاهدت تمامی دوربین های تلویزیونی بیشتر از محوطه هجده قدم خودی در محوطه جریمه حریف جولان میدهد و یا اندوگ هافبکی است که در نقش مدافع میانی بازی میکند.
ثبت پانزده گل خورده در شش بازی و تنها یک برد که حالا دیگر شانسی می نماید، تمام داشته های فنی این کادر را زیر سوال میبرد و استقلال را تبدیل به تیمی نموده که در آن همه به دلبخواه و برای خود بازی میکنند.
بازگشتی که میسر نشد!
به نظر می آمد که برای استقلال پس از تجربه تلخ سنگین ترین و تاریخی ترین شکست در بازی قبلی بازی با پیکان به منزله بازگشت به مسیر و تنظیمات کارخانه باشد، اما در عمل بر اثر سهل انگاری و عدم مدیریت صحیح تبدیل به محلی شد برای هرج و مرج بیشتر و افزایش نفرت های قبلی، جایی که حالا و پس از مصاحبه بازیکن علیه بازیکن ، مربی نیز بر علیه بازیکن مصاحبه میکند و این یعنی از دست رفتن رختکن و دیسپلین و انضباط و اتحاد! در استقلال فعلی قطع به یقین همه جای خود را گم کرده اند.
سرمربی، سرپرست، اعضای کادر فنی، کاپیتان و بازیکن هیچکدام مهره های قابل و تأثیرگذاری نیستند که این تیم را از وضعیت فعلی خارج سازند. تکرار بحران و آشفتگی، حرف اول این روزهای استقلال است و تماشاگری که متعصبانه به امید روزهای بهتر در کنار تیم مانده است.