4
0
901
4
0
901
آخرین خبر/ مردی به خانه دوستی رفت، در خانهاش را کوبید و پرسید: «فلانی خانهای»؟
مرد صاحبخانه که نمیخواست با دیگری روبه رو شود جواب داد: «نه، نیستم».
میهمان گفت: «پس چرا صدایت میآید»؟
مرد صاحبخانه محکم دست بر دهان گذاشت و گفت: «دیگر صدایم نمیآید».
این حکایت شیرین از «امثال و حکم» استاد دهخدا بود. نظرتون رو حتماً برامون بگین.