مواظب باش مرغابی نشی!

آخرین خبر/ کتاب «کلیلهودمنه» یکی از قدیمیترین مجموعههای داستانی دنیاست که بیشترِ حکایتهایش دربارهی حیوانات است اما درسهای مهمی دارد که در زندگی برای ما مفید هستند مثل این یکی:
روزیروزگاری، در برکهای آرام، مرغابی (بط) کوچکی زندگی میکرد. شبها که ماه بر آب میتابید، مرغابی چند بار سایهی ماه را در آب دید و فکر کرد ماهی است. پس با شوق به درون آب شیرجه زد تا شکارش کند، ولی چیزی نیافت. چند شب همین کار را تکرار کرد تا فهمید هیچ ماهیای در کار نیست؛ فقط نورِ ماه است. پس با خودش گفت: «دیگر فریب نخواهم خورد!»
اما از آن شب به بعد، هر وقت ماهیِ واقعی در آب میدید، یادِ اشتباهِ گذشتهاش میافتاد و خیال میکرد باز همان نورِ ماه است. بههمینسبب هیچوقت دنبال ماهیها نرفت و همیشه گرسنه ماند.
شاید گاهی ما هم مثل آن مرغابی میشویم و فراموش میکنیم تجربه برای یاد گرفتن است، نه برای ترسیدن از دوباره تلاش کردن. اگر اشتباه کردیم، کافی است با دقتتر نگاه کنیم.


















