«دیک چنی» شاید رفته باشد، اما جنگهایی که به راه انداخت، ابدی شدند

ایسنا/علیرغم تلاشهای رسمی برای تطهیر جنایات چنی، میراث واقعی معاون رئیس جمهور اسبق آمریکا، نظم جهانی بیقانون پس از ۱۱ سپتامبر است که او به ساختن آن کمک کرد و تا به امروز پابرجاست.
پس از انتشار خبر مرگ «دیک چنی»، یکی از قدرتمندترین معاونان رئیس جمهور در تاریخ ایالات متحده، در سن ۸۴ سالگیه بر اثر ذاتالریه و بیماری قلبی سیل ادای احترام از سوی طیفهای سیاسی و رسانهای روانه شد. دموکراتهای جریان اصلی، از جمله «بیل کلینتون» و «کامالا هریس»، چنی - یک جمهوریخواه سرسخت - را به خاطر زندگی خوبش ستودند. کلینتون «حس وظیفهشناسی تزلزلناپذیر» چنی را ستود، در حالی که هریس او را «خدمتگزار فداکار مردم» نامید که «بخش زیادی از زندگی خود را وقف کشوری کرد که دوستش داشت». رسانههای خبری جریان اصلی آمریکا نیز از چنی تجلیل کردند، کسی که علاوه بر خدمت به عنوان معاون رئیسجمهور «جورج دبلیو بوش» از ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۹، در دهه ۱۹۷۰ به عنوان رئیس کارکنان کاخ سفید و در دهه ۱۹۸۰ به عنوان وزیر دفاع خدمت کرده بود.
میدل ایست آی نوشت: اما هیچ کس نگفت که او یک جنایتکار جنگی سرسخت و مسئول برخی از بدترین جنایات در تاریخ جهان مدرن است.

معمار جنگ
چنی به عنوان معاون رئیس جمهور «جورج دبلیو بوش»، به معمار کلیدی «جنگ علیه تروریسم» ایالات متحده تبدیل شد، که شامل حمله به افغانستان در سال ۲۰۰۲، جنگ علیه عراق در سال ۲۰۰۳ و برنامههای گسترده اطلاعاتی، نظارتی و شکنجه بود. از همه بدنامتر، چنی به دولت بوش کمک کرد تا یک دروغ دوگانه پیچیده را به عنوان بهانهای برای حمله به عراق بسازد.
اول، او و دیگر مقامات ادعا کردند که «صدام»، رئیس جمهور عراق، سلاحهای هستهای دارد که قصد دارد علیه آمریکا از آنها استفاده کند. در آستانه حمله، چنی گفت: "شکی نیست که صدام اکنون سلاحهای کشتار جمعی دارد... شکی نیست که او در حال جمعآوری آنها برای استفاده علیه ما است.
دوم، چنی به پیوندهای قوی بین صدام و القاعده، گروهی که گمان میرود مسئول حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ به نیویورک و واشنگتن باشد، اشاره کرد. او قبل از حمله به طور ضمنی به این ارتباط اشاره کرد و پس از شروع جنگ، آن را بیشتر تقویت کرد. در سال ۲۰۰۴، چنی گفت: من همچنان معتقدم، فکر میکنم شواهد قاطعی از ارتباط بین القاعده و دولت عراق وجود دارد.
در نهایت، «شواهد قاطع» نشان داد که صدام هیچ سلاح کشتار جمعی در اختیار نداشت - چیزی که در آن زمان برای دولت شناخته شده بود. به همین ترتیب، هیچ ارتباطی بین صدام و القاعده وجود نداشت.
مدافعان چنی اصرار داشتند که تصمیم به حمله به عراق نتیجه یک شکست اطلاعاتی بوده است، اما روزنامهنگاران و محققان متعددی، از جمله «دیوید کورن»، «خوان کول»، «اسکات ریتر» و «هاوارد زین»، به طور قانعکنندهای نشان دادهاند که این فرضیه در برابر شواهد مقاومت نمیکند.
نتیجهگیری بسیار معتبرتر این است که چنی دروغ میگفت، تا حدی به این دلیل که او - حداقل از زمان تصدی وزارت دفاع - به حمله به عراق متعهد بود. موضع او ناشی از تعهد متعصبانه به نومحافظهکاری بود، این باور که اگر آمریکا بقیه جهان را بمباران کند تا زمانی که بیشتر "شبیه ما" شوند، وضعیت بهتری خواهند داشت.
جنگی بدون پایان
نقش چنی در حمله به عراق مسلماً مهمترین اقدام مجرمانه اوست. «نوام چامسکی»، روشنفکر مشهور، استدلال کرد که این جنگ «مرگبارترین اقدام جنگی تهاجمی در قرن ما و کاندیدای قوی برای بدترین جنایت مرتکب شده در ۳۰ سال گذشته» بوده است.
یک مطالعه در سال ۲۰۱۳ که در مجله معتبر PLOS Medicine منتشر شد، تعداد کشتهشدگان عراقی را تقریباً نیم میلیون نفر تخمین زد.
در سال ۲۰۲۳، محققان دانشگاه براون با استفاده از دادههای سازمان ملل متحد به این نتیجه رسیدند که حمله به عراق و کمپینهای مرتبط با «جنگ علیه تروریسم» بیش از ۴.۵ میلیون نفر را کشته است. این رقم شامل حدود یک میلیون مرگ مستقیم و ۳.۵ میلیون مرگ غیرمستقیم است. طبق این مطالعه، این جنگها همچنین ۷۰۰۰ سرباز آمریکایی و ۸۰۰۰ پیمانکار را کشتهاند.
حمله به عراق همچنین جنگ داخلی عراق را تسریع کرد که مستقیماً به تأسیس داعش منجر شد، گروهی که حتی از القاعده نیز افراطیتر تلقی میشود.
نقش چنی در جنگ عراق، همراه با تصویر تاریک و شوم او، لقب "دارث ویدر" را در اوایل دهه ۲۰۰۰ برای او به ارمغان آورد.
ویدر، شخصیتی تخیلی در جنگ ستارگان است. این شخصیت از سوی انستیتوی فیلم آمریکا به عنوان سومین شرور بزرگ تاریخ سینمای آمریکا انتخاب شد. در سهگانه اصلی جنگ ستارگان دارث ویدر به عنوان یک شاگرد در خدمت امپراتور خبیث پالپاتین است و به عنوان فرمانده و معاون امپراتوری کهکشانی سعی در سرکوب نیروهای شورشی دارد که قصد براندازی امپراتوری خبیث را دارند
نظارت و شکنجه
آسوشیتدپرس گزارش داد که چنی مسلماً "برجستهترین حامی قانون میهنپرستی در دولت جمهوریخواهان" بود. به گفته اتحادیه آزادیهای مدنی آمریکا (ACLU)، این قانون فراگیر پس از ۱۱ سپتامبر، توانایی دولت را برای "جاسوسی از شهروندان خود" گسترش داد. ACLU قانون میهنپرستی را به دلیل دادن اختیار به دولت برای تبدیل "شهروندان عادی به مظنون" محکوم کرد. این قانون به مأموران دولتی اجازه میداد بدون تأیید قضایی، سوابق تلفن و رایانه شخصی را به دست آورند، در میان سایر مفاد خلاف قانون اساسی.

چنی علاوه بر گسترش نظارت دولتی، به ایجاد برنامه شکنجه آمریکا پس از حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ نیز کمک کرد. او بلافاصله پس از حملات، گفت که ایالات متحده باید برای مقابله با تهدید تروریسم روی "جنبه تاریک" کار کند. این اظهار نظر به طور گسترده به عنوان اشارهای به برنامههای شکنجه و ناپدیدسازی اجباری دولت تعبیر شد.
چنی و دیگران اذعان کردند که «غرق مصنوعی»، نوعی شکنجه به ویژه وحشیانه که غرق شدن را شبیهسازی میکند، از جمله تکنیکهایی بود که در "زندانهای سیاه" مخفی در خارج از کشور و در اردوگاه بدنام زندان «گوانتانامو» به کار گرفته میشد. دولت همچنین مظنونین را مورد ضرب و شتم قرار میداد، آنها را در موقعیتهای استرسزا به زنجیر میکشید، از خواب و غذا محروم میکرد و آنها را در معرض گرما و سرمای شدید قرار میداد. اکثریت قریب به اتفاق بازداشتشدگان بدون اتهام یا محاکمه نگهداری میشدند و چنی به تعلیق حکم آزادی مشروط کمک میکرد.

دیدهبان حقوق بشر استدلال کرده است که "شواهد قاطعی" وجود دارد که نشان میدهد مقامات ارشد دولت بوش، از جمله چنی، به جرایم فجیع متهم بودهاند. در سال ۲۰۱۱، این گروه نظارتی دولت کانادا را تشویق کرد تا در جریان سفر چنی به ونکوور، علیه او اتهامات جنایی مطرح کند. چارچوب قانونی و فرهنگی که چنی به ایجاد آن کمک کرد، مستقیماً به شکنجه در زندان ابوغریب منجر شد، جایی که تصاویر تکاندهندهای از بازداشتشدگان عراقی "برهنه و مورد آزار و اذیت قرار گرفته" منتشر شد.
میراثی بدون پشیمانی
در سالهای پایانی عمر، چنی علیرغم پیامدهای فاجعهبار حمله به عراق برای عراقیها، خاورمیانه و حتی ایالات متحده و جامعه جهانی، از آن ابراز پشیمانی نکرد. پس از آنکه بهطور گسترده اذعان شد که دولت بوش، حداقل، مرتکب یک شکست اطلاعاتی شده است، چنی از این حمله دفاع کرد.
در مصاحبهای با فاکس نیوز در سال ۲۰۱۵، او اصرار داشت که "درباره عراق درست میگفت".
به همین ترتیب، چنی از برنامه شکنجهای که به ایجاد آن کمک کرده بود، پشیمان نبود. در مصاحبهای در سال ۲۰۱۴، او با افتخار از روشهای بازجویی که خود ارائه دهنده مجوز انجام آن بود، از جمله غرق مصنوعی، دفاع کرد و گفت که "دوباره این کار را انجام خواهد داد".
او حتی لقب "دارث ویدر" را پذیرفت و گفت که از این مقایسه "افتخار" میکند.
در طول چند سال گذشته، چنی با «دونالد ترامپ»، رئیس جمهور آمریکا مخالفت و استدلال کرد که او به دنبال تضعیف دموکراسی آمریکا است.
اما چنی معمار چارچوب سیاسی استبدادی بود که در حال حاضر توسط دولت ترامپ به کار گرفته میشود. بیرحمی ترامپ نسبت به مهاجران و مظنونان، از جمله حملات ICE، بازداشتهای دستهجمعی و بمباران به اصطلاح "قایقهای مواد مخدر" در دریا، نشان دهنده ادامه نظم استبدادی است که چنی به عادیسازی آن کمک کرد. مانند اردوگاههای شکنجه دوران بوش و کارزار ترور پهپادی «باراک اوباما»، رئیس جمهور سابق، سیاستهای ترامپ بر همان فرض استوار است: اینکه میتوان حقوق برخی افراد را سلب کرد، بدون طی مراحل قانونی آنها را هدف قرار داد و با آنها غیرانسانی رفتار کرد.
بنابراین، میراث واقعی چنی نه تنها در "جنگ علیه تروریسم" که او به طراحی آن کمک کرد، بلکه در زیرساختهای سیاسی و اخلاقی که او از خود به جا گذاشت، نهفته است.
بیش از دو دهه بعد، نظم جهانی پس از ۱۱ سپتامبر او - که با جنگهای بیپایان، زیادهروی دولت و مصونیت از مجازات تعریف میشود - همچنان پابرجاست و جنایتکاران جنگی امروز، با پیروی از راه او، آزادانه پرسه میزنند.


















