پیشنهاد شکست مذاکرات از سوی آمریکا

جهان/متن پیش رو در جهان منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
طبق قانون اقدام راهبردی دولت موظف است سالانه حداقل 120 کیلوگرم اورانیوم 20 درصد تولید و ذخیره سازی کند. بدیهی است که این موضوع در حیطه وظایف قانونی دولت بوده و به هیچ عنوان نمیتواند از آن تخطی کرده یا آن را دور بزند.
گفته میشود پیشنهاد کنسرسیوم هستهای با حضور کشورهای منطقه، آخرین پیشنهاد ترامپ به ایران بوده است. طبق گزارش نیویورک تایمز، آمریکاییها در سندی که به دست عراقچی رساندند، خواستار توقف کامل چرخه هستهای ایران شدند و در ازای آن تشکیل کنسرسیومی منطقهای برای غنی سازی اورانیوم را پیشنهاد دادند.
طبق گزارش آکسیوس، آمریکا اعلام کرده است تنها در صورتی حق غنی سازی را برای ایران به رسمیت میشناسد که دست از غنی سازی بردارد. پس از اینکه پیشنهادات آمریکا به دست عراقچی رسید، فارن پالیسی با اطلاع از برخی مفاد این سند نوشته بود: «پیشنهاد ایالاتمتحده غنیسازی صفر است، سیاستی که در ۲۰ سال گذشته همواره شکست خورده است.»
نکات اساسی در مورد پیشنهاد آمریکا از این قرار است:
یک: همکاری با کشورهای منطقه برای راه اندازی چرخه غنی سازی، امری است که ایران از آن استقبال میکند. اما همانطور که سخنگوی وزارت خارجه نیز بیان کرد، این کنسرسیوم به هیچ عنوان نمیتواند جایگزین چرخه غنی سازی ایران شود. از طرفی ظاهراً آمریکاییها با پیشنهاد غنی سازی منطقهای، اهداف دیگری را نیز در مورد نفوذ منطقهای ایران دنبال میکنند. به عبارت دیگر کنسرسیوم غنی سازی پلی برای پیوند زدن مذاکرات هستهای با موضوعات منطقهای است که آمریکاییها میخواهند از آن به عنوان روزنهای برای ورود به دیگر پروندهها استفاده کنند.
دو: طبق قانون اقدام راهبردی دولت موظف است سالانه حداقل 120 کیلوگرم اورانیوم 20 درصد تولید و ذخیره سازی کند. بدیهی است که این موضوع در حیطه وظایف قانونی دولت بوده و به هیچ عنوان نمیتواند از آن تخطی کرده یا آن را دور بزند. همانطور که دولت آمریکا نمیتواند قوانینی را که کنگره علیه ایران تصویب کرده دور بزند. با توجه به این نکته، نه تنها غنی سازی صفر برای آمریکا قابل دستیابی نیست، بلکه کف غنی سازی ایران فراتر از 3.67 درصد بوده و نمیتواند کمتر از 20 درصد باشد.
سه: از اولین دور مذاکرات غیر مستقیم تاکنون، آمریکاییها صرفاً خواستههای خود را مبنی بر برچیدن تاسیسات هسته ای مطرح کردند و در ازای آن هیچ پیشنهادی برای رفع تحریمها ارائه نکردهاند. موضوعی که علی رغم حضور جدی و خلاقانه همراه با ابتکارات ایران، منجر به قفل شدن روند مذاکرات شده است.
چهار: فارن پالیسی در گزارش خود پیرامون لغو تحریم ها در صورت برچیدن تاسیسات غنی سازی ایران تردید کرده و نوشته است: «همچنان پرسشهای زیادی باقی است که آیا در صورت رسیدن به توافق، رفع تحریمها واقعاً عملی خواهد شد یا نه. تحریمهای اولیه و ثانویه آمریکا، مانند آنهایی که بر بخشهای انرژی و بانکی ایران اعمالشده، بهشدت سختگیرانه و ماندگارند». در این شرایط روند مذاکرات بیش از آنکه بر سطح غنی سازی ایران تمرکز داشته باشد، باید دنبال راه حلی برای لغو تحریمهای پیچیده آمریکا باشد تا ایران را برای کاهش سطح غنی سازی ترغیب کند.
پنج: علی رغم تهدیدهای آمریکا و رژیم صهیونیستی مبنی بر حمله به تاسیسات هستهای ایران اما، پنج برابر شدن ظرفیت پدافندی ایران که از سوی فرمانده ستادکل نیروهای مسلح اعلام شد؛ رونمایی از موشک جدید یمن که به تنهایی از تمام لایه های پدافندی عبور کرده و به هدف برخورد کرد؛ باز شدن پای «قاسم بصیر» در بین موشکهای ایران؛ تثبیت اراده ایران در هدف قرار دادن اراضی اشغالی پس از «وعده صادق 1 و 2»؛ و همچنین ناشناخته بودن ظرفیتهای اصلی دفاعی و تهاجمی ایران، برای بازداشتن آمریکا و رژیم صهیونیستی در حمله به ایران کافی است.
شش: یک دهه پیش رهبر انقلاب در پاسخ به تهدیدات مطرح شده از سوی آمریکا و رژیم صهیونیستی، مقصد موشکهای ایران را در سرزمینهای اشغالی، متناسب با سطح حملات رژیم صهیونیستی و آمریکا تعریف کرده و بیان کرده بودند: «ما سلاح اتمی نداریم و نخواهیم ساخت اما در مقابل تهاجم دشمنان چه آمریکا و چه رژیم صهیونیستی؛ برای دفاع از خودمان در همان سطحی که دشمن حمله کند به آنها حمله خواهیم کرد».
هفت: ورود ایران به مذاکرات همراه با طرح ابتکارات متعدد با هدف رفع کامل تحریمها در کنار حفظ حق مسلم هسته ای صورت گرفت. از آنجایی که دغدغه جدی مقامات ایران، تاثیرگذاری فشار تحریمها بر اقتصاد کشور و معیشت ملت است، سختگیری تیم مذاکره کننده هم برای دستیابی به توافقی منجر به گشایش اقتصادی و بهبود زندگی مردم است تا برجام دیگری تکرار نشود.
هشت: باید به تیم مذاکره کننده ایران حق داد که خواهان برنامه آمریکا جهت رفع تحریمها باشند. برنامهای که به اندازه کافی رفع کامل تحریم های ایران را ضمانت کند. اما در مقابل آمریکاییها جز برچیدن تمام تاسیسات غنی سازی ایران، موضوع دیگری را دنبال نکرده اند. این پافشاری آمریکاییها در نهایت منجر به شکست مذاکرات و تشدید تنشها خواهد شد. در این میان هرچقدر هم که ترامپ از افزایش احتمال دستیابی به توافق با ایران بگوید، نمیتواند انگشت اتهام را از خود دور کند.