سرمقاله فرهیختگان/ آتش ۲۴ ساعته در تلآویو

فرهیختگان/ «آتش ۲۴ ساعته در تلآویو» عنوان یادداشت روز در روزنامه فرهیختگان به قلم سیدمهدی طالبی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
جنگ میان ایران و رژیم صهیونیستی از یک هفته فراتر رفته است. روز گذشته پس از حمله بامدادی ایران با تعداد انگشتشماری موشک، در بعد از ظهر موجی شامل چند ده موشک به سمت فلسطین اشغالی شلیک شدند. این موج موشکی پس از آن پرتاب شد که پهپادهای انتحاری پس از طی چندساعت به سرزمینهای اشغالی رسیده و ضمن مشغولسازی سامانههای پدافندی، درصدد هدف قرار دادن رادارها نیز برآمدند. در حمله سنگین بعدازظهر دیروز، سراسر فلسطین اشغالی از حیفا در شمال و تلآویو در مرکز تا بئرالسبع، اشلون و ایلات در جنوب هدف حمله قرار گرفتند.
نکات
در خصوص حملات ایران به سرزمینهای اشغالی بهویژه در جریان حمله روز گذشته نکاتی وجود دارد:
1- سراسری بودن حمله
ویژگی مهم حمله دیروز که موج هفدهم وعده صادق3 به شمار میرفت، هدفگیری سراسر رژیم صهیونیستی در آن بود. پیش از این طی حملات، صرفاً تلآویو یا صرفاً این شهر به همراه حیفا هدف قرار میگرفت؛ اما روز گذشته اهداف در شهرهای بیشتری در تمام جهات جغرافیایی مورد حمله قرار گرفتند. حملات سراسری به سرزمینهای اشغالی پس از آن پیگیری شد که رژیم صهیونیستی ساعاتی قبلتر تهدید کرده بود موج حملاتش را بر مرکز و شرق ایران متمرکز خواهد کرد. این تمرکز برای صهیونیستها خطرناک است، زیرا سراسر رژیم را تعطیل میکند.
2- ساعتی قبل از مذاکره با اروپا
حمله موشکی ایران ساعتی قبل از مذاکره هیئت دیپلماتیک ایران با اروپا در شهر ژنو سوئیس انجام شد. به نظر میرسد ایران با این حمله قصد داشت دست برتر خود در جنگ را به رخ متحدان تلآویو بکشد.
3- حمله متقابل به نهادهای امنیت داخلی
گفته میشود حمله موشکی ایران به محلی مرتبط با وزارت کشور رژیم اصابت کرد. این اقدام احتمالاً پاسخ متقابل به تلاش صهیونیستها برای هدفگیری نهادهای مرتبط با امنیت داخلی ایران است. وزارت کشور رژیم ضمن هدایت برخی مسائل مرتبط با امنیت داخلی، بر تدارکرسانی به آوارگان جنگی و امور پناهگاهها مشغول است.
4- شلیک با موشکهای قدیمی
ایران همچنان با موشکهای نسل قدیم خود درحال شلیک به سمت سرزمینهای اشغالی است. روز گذشته مجدداً از موشک بالستیک سجیل استفاده شد که فناوری و تولیدش مربوط به یک دهه تا دو دهه قبل است. ایران با شلیک کمتعداد به نسبت موجودی خود و همچنین استفاده از موشکهای قدیمی صهیونیستها را تحتفشار شدیدی قرار داده و دورنمای جنگ را برای آنها تیره ساخته است.
5-تداوم سیر نزولی پدافند صهیونیستها
تضعیف جدی سامانههای پدافندی رژیم و ورود جدی پهپادها، باعث کاهش نیاز به پرتاب موشکها در هر موج شده است. از این رو همزمان با کاهش مستمر تعداد موشکهای پرتابی در هر موج، ضریب موفقیت سیر صعودی دارد.
تحولات جنگ
در خصوص تحولات کلی جنگ مواردی وجود دارد که در ذیل آمدهاند:
1-تمرکز شدید ایران بر دستگاههای اطلاعاتی رژیم صهیونیستی
نیروی هوایی و ظرفیت اطلاعاتی دو ستون اصلی توان تهاجمی رژیم صهیونی هستند، اما با این وجود در درگیریها بهویژه جنگ کنونی، دستگاههای اطلاعاتی رژیم اهمیت بیشتری نسبت به نیروی هوایی دارند و از این رو تمرکز حملات ایران بر آنها قرار دارد.
این دلایل به شرح ذیل هستند:
الف) چشم نیروی هوایی
دستگاههای اطلاعاتی در حکم چشم نیروی هوایی برای انتخاب هدف و دقت در هدفگیری هستند. بدون دستگاههای اطلاعاتی نیروی هوایی قادر به تهاجم مؤثر به ایران نیست.
ب) تشکیل و پشتیبانی از تیمهای نفوذی
دستگاههای اطلاعاتی ضمن تأمین اطلاعات برای نیروی هوایی، خود نیز در داخل در حال آشوب از طریق حمایت از تروریستها بوده و حملات سایبری را نیز برای اختلال در اقتصاد ایران تدارک میبینند. این اقدامات از چند جهت صورت گرفتهاند؛ در داخل ایران گروههای تروریستی مانند منافقین و سلطنتطلبان به کارگرفته شده و در پیرامون مرزها نیز گروههای تجزیهطلب تحت فشار تلآویو برای اقدام هستند.
ج) وظیفه هماهنگی سازمانها و تدوین طرحها
دستگاههای اطلاعاتی رژیم وظیفه تدوین طرحهای مختلف برای مقابله با ایران و هماهنگی همه قوا را برای این امر برعهده دارند. با آسیب به آنها اجرای برنامهها، اصلاحشان و تدوین طرحهای جدید به محاق میروند.
د) اخلال در روابط خارجی
رژیم برای اخلال در مذاکرات میان ایران و آمریکا، دیوید بارنیا، رئیس موساد و ران درمر، وزیر امور استراتژیک را اعزام میکرد. این مسئله نشان میدهد برخی طراحیها برای نفوذ در آمریکا و تحتتأثیر قرار دادن محیط سیاسی و افکار عمومی این کشور نیز تحت نظارت سازمانهای اطلاعاتی رژیم قرار دارد.
2- برقراری موازنه در شیوههای تهاجم
رژیم صهیونیستی از چند جهت به ایران تهاجم میکند؛ اول حملات با جنگندهها که حملات دوطرفه هستند و جنگنده پس از عملیات به پایگاه خود باز میگردد، دوم حملات با موشکهای کروز و پهپادهای انتحاری که سلاحهای یکطرفه هستند و سوم استفاده از ریزپرندهها در داخل. ایران تاکنون دو مورد را به انجام رسانده بود. حملات یکطرفه با موشکهای بالستیک، کروز و پهپادهای انتحاری و همچنین استفاده از ریزپرندههای بلند شده در داخل سرزمینهای اشغالی. با این حال از روزپنجشنبه عملیات با پهپادهای شناسایی- رزمی به داخل فلسطین اشغالی انجام شد. میتوان گفت این موازنه در روز هفتم جنگ برقرار شد. استفاده ایران از پهپادهای دوطرفه برای پرواز رفت و برگشتی، نشاندهنده آسیب به پدافند هوایی رژیم از یکسو و همچنین فناوری پهپادهای ایرانی است.
ارکان جنگ فرسایشی و نامتقارن
ایران با توجه به برتری نظامی بر رژیم، با توجه به متحدان تلآویو، حتی در مواجهه با آن بر جنگ فرسایشی و نامتقارن تکیه دارد.
1- اتکا به پهپادها برای حملات افزایشی و ارزان قیمت
ایران اعلام کرده جنگ وارد مرحله تنبیه متجاوز شده که نشان میدهد تهران برای حملات فرسایشی طولانیمدت به دشمن آماده شده است. برخی معتقدند ایران قصد دارد از تجارب روسیه در آسیب به اوکراین استفاده کند. در این تاکتیک به شکل ترکیبی از موشکهای بالستیک، کروز و پهپاد انتحاری استفاده میشود. پهپادهای انتحاری نسبت به موشکها تعداد پرتاب بیشتری دارند و عمده وظیفهشان مشغول کردن پدافند رژیم برای عبور سالم موشکهای بالستیک و کروز است که دارای قدرت تخریب بیشتری هستند. دلیل دیگر به تعدد اهداف باز میگردد. تمام اهدافی که قرار است در سرزمینهای اشغالی مورد اصابت قرار گیرند، جزء اماکن خاص و زیرزمینی نیستند و آسیب به آنها نیازی به موشکهای سنگین ندارد. از اینرو برای نابودی آنها از پهپادهای انتحاری بسیار ارزان استفاده میشود. صهیونیستها با سوءاستفاده از فضای پیش آمده ادعا دارند حملات موشکی ایران به دلیل ناتوانی در تأمین و پرتاب موشکها دچار کاهش شده است، اما اتکا به پهپادها مورد پیشبینی بود و برای ادامه جنگ به صورت فرسایشی تولید شده بودند.
حملات ادامهدار پهپادی ایران، پایگاههای هوایی، سامانههای پدافندی، پادگانهای نیروی زمینی و زیرساختهای انرژی رژیم صهیونی را به طور مداوم زیر ضرب خود نگه خواهد داشت. نکته مهم درباره پهپادها آن است که گرچه احتمال دارد تولید موشکها در حین جنگ کاهش یابد اما تولید پهپادها افزایش مییابد.
2- ورود کلاهکهای بارشی نقطهزن
پنجشنبه ۲۹ خرداد ۱۴۰۴ یک موشک با کلاهک بارشی علیه شهر تلآویو عمل کرد. گفته میشود کلاهک موشک ایرانی در ارتفاع ۷ کیلومتری به ۲۰ کلاهک مجزا و کوچکتر تبدیل شده و اهدافی را در فاصلههای ۸ کیلومتری با یکدیگر مورد اصابت دقیق قرار داده است. صهیونیستها از قبل میدانستند ایران دارای کلاهک بارشی است، اما فکر میکردند قادر خواهند بود به تواناییهای موشکی ایران ضربه وارد کرده و آن را از چرخه نبرد خارج کنند یا آنکه ایران به دلیل دقت پایین موشکهای مجهز به کلاهک بارشی، قادر به استفاده از آنها برای اصابت دقیق به اهداف متعدد نخواهد بود؛ دو محاسبهای که اشتباه از آب درآمدند. حالا ایران با اثبات توانمندی خود میتواند با تعداد کمتری از پرتابهای موشکی، همان اهدافی را که در موجهای اولیه با تعداد بالایی موشک محقق میکرد، به دست آورد. منابع آمریکایی ادعا کرده بودند ایران قادر است ۵ ماه روزانه سرزمینهای اشغالی را هدف حمله موشکی قرار دهد، اما به نظر میرسد با اثبات توانایی نقطهزنی کلاهکهای بارشی ایران، این ۵ ماه را باید دستکم چندین برابر بیشتر کرد. اگر قرار باشد موشکها به کلاهکهای بارشی مجهز شوند، این بازه زمانی دستکم میتواند به چندسال برسد. این مسئله برای آمریکا نیز هشدارهایی دارد. اگر با کلاهکهای بارشی پایگاههای این کشور در منطقه و ناوگان دریاییاش مورد حملات موجی و متعدد طی روزهای متمادی قرار گیرند، واشنگتن شرایط تلخی را در صورت ورود به نبرد تجربه خواهد کرد.
توان تهاجم
رژیم صهیونی از حداکثر ظرفیت تهاجمی خود علیه ایران شامل نیروی هوایی و نفوذیهای داخلی بهره گرفته، اما در مقابل ایران ضمن استفاده کم از توان موشکی خود، تاکنون از زمینههای حمله زمینی برای رژیم بهره نگرفته است. از سوی دیگر برخی ظرفیتهای درونی در داخل سرزمینهای اشغالی نیز بنابر دلایلی به کارگیری نشدهاند. برخی اعلام کردهاند احتمالاً برخی ظرفیتهای تهاجمی ایران برای مقابله با آمریکا مورد استفاده قرار نگرفتهاند، اما این مسئله به طور کامل درست نیست، زیرا در این صورت ایران صرفاً قسمتی از توان موشکی و برخی اضلاع محور مقاومت را استفاده نمیکرد، اما فعال نکردن گزینه حمله زمینی به فلسطین اشغالی و ظرفیتهای درونی، داستانی متفاوت دارد. این مسئله نشان میدهد ایران ضمن تحتفشار قرار دادن رژیم با استفاده از بخشی از توان تهاجمی خود، با بخشهای استفاده نشده نیز تلآویو را تحتفشار قرار میدهد.