فرارو بررسی کرد: توافق یا جنگ تمامعیار؟

فرارو/متن پیش رو در فرارو منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
ابراهیم متقی، استاد دانشگاه تهران هشدار داد: «ساختارهای اجتماعی، بوروکراتیک و نظامی نباید به آتشبسی که مطلوب آمریکا و اسرائیل است، خوشبین باشند. مرحله دوم تنش میتواند شامل حمله به مقامات، نهادهای حساس و زیرساختهای راهبردی ایران باشد.»
خاورمیانه در سایه آتشبس شکننده، میان تهدید نظامی و دیپلماسی معلق مانده است. آمریکا و اسرائیل گزینه بازدارندگی و مذاکره را همزمان دنبال میکنند اما تهران بر حفظ حقوق هستهای و رد فشار تاکید دارد. در این شرایط، حملات نظامی نمیتواند دانش هستهای ایران را از بین ببرد و تنها راه واقعی، دستیابی به توافقی دیپلماتیک و شفاف است؛ در غیر این صورت، آتشبس فعلی صرفاً پیشدرآمدی بر دور جدیدی از تنش خواهد بود.
خاورمیانه این روزها نفسهایش را در سینه حبس کرده؛ تلاقی دیپلماسی و تهدید نظامی، فضایی پر از تردید و بیاعتمادی ساخته است. آمریکا و اسرائیل از یک سو طبل بازدارندگی و عملیات میکوبند و از سوی دیگر، واشنگتن هنوز روزنهای کوچک برای مذاکره باز گذاشته است. پرسش اصلی اینجاست: این آتشبس، پلی است به سوی صلح یا پیشدرآمدی است بر شعلهور شدن دوباره جنگ؟
در ادامه تلاشهای آمریکا برای بازگرداندن ایران به میز مذاکرات هستهای، دولت ترامپ در حال بررسی طرحی است که طبق آن، تهران اجازه خواهد داشت به حدود ۳۰ میلیارد دلار دارایی دسترسی یافته و یک برنامه هستهای غیرنظامی صرفاً با هدف تولید انرژی راهاندازی کند؛ البته مشروط به ممنوعیت کامل غنیسازی اورانیوم در خاک ایران؛ درخواستی که همواره از سوی جمهوری اسلامی رد شده است.
بر اساس گزارش سی.ان.ان، رایزنیهای فشردهای میان آمریکا، متحدان خاورمیانه و ایران طی دو هفته گذشته در جریان بوده و حتی پس از آتشبس نیز ادامه یافته است. بخشی از جزئیات این پیشنهاد هفته گذشته، تنها یک روز پیش از حملات نظامی آمریکا به ایران، در جلسهای محرمانه میان استیو ویتکاف، فرستاده ویژه آمریکا، و مقامات حوزه خلیج فارس در کاخ سفید بررسی شد. بر اساس این طرح، مشوقهایی از جمله آزادسازی میلیاردها دلار از داراییهای بلوکهشده ایران و تخفیف تحریمها پیشنهاد شده است. یک مقام آمریکایی تأکید کرده است که سرمایهگذاری ۲۰ تا ۳۰ میلیارد دلاری برای برنامه هستهای غیرغنیسازی قرار نیست از بودجه آمریکا تأمین شود؛ بلکه شرکای عرب منطقه بهویژه کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس باید این هزینه را بر عهده بگیرند.
یکی دیگر از محورهای مذاکره، جایگزینی تأسیسات هستهای فردو با یک پروژه غیرغنیسازی است که قرار است هزینه آن نیز توسط متحدان آمریکا پرداخت شود. هنوز معلوم نیست ایران این پیشنهاد را خواهد پذیرفت یا نه و میزان جدیت واشنگتن در پیگیری این مدل نیز روشن نیست. استیو ویتکاف، فرستاده ویژه آمریکا، روز چهارشنبه در مصاحبه با سی.ان.بی،سی اعلام کرد: «آمریکا بهدنبال توافق صلح جامع با ایران است و مدل پیشنهادی برای برنامه هستهای ایران، مشابه الگوی امارات متحده عربی است. ایران در صورت توافق میتواند اورانیوم مورد نیاز خود را وارد کند، اما غنیسازی داخلی در خاک این کشور خط قرمز مذاکرات است.» البته بعد از انتشار این گزارش، دونالد ترامپ با لحن تندی به این مسئله واکنش نشان داد و این طرح را جعلی خواند و این مسئله را تکذیب کرد.
در حالی که تنشها میان ایران و غرب همچنان بالا گرفته، عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران اعلام کرد تهران آماده ازسرگیری مذاکرات هستهای با آمریکا است، مشروط بر آنکه واشنگتن گامهای عملی برای رفع تحریمها و پایبندی به تعهداتش بردارد. عباس عراقچی تأکید کرد: «ایران هیچگاه باب گفتوگو را نبسته، اما حاضر نیست تحت فشار یا تهدید پای میز مذاکره بنشیند.» او تصریح کرد بازگشت به توافق هستهای تنها زمانی ممکن است که احترام متقابل و منافع ملت ایران تضمین شود.
وزیر خارجه ایران با اشاره به مقاومت مردم در جریان حملات اخیر تاکید کرد: «ملت ایران بار دیگر الگویی الهامبخش از ایستادگی را به نمایش گذاشت و واژه تسلیم در فرهنگ جمهوری اسلامی جایی ندارد.» به گفته او، ایران در این تقابل با دو کشور مجهز به سلاح هستهای روبهرو بود و با این حال، «عزت و کرامت خود را حفظ کرد و اکنون با قدرت و ثبات بیشتری به آینده مینگرد.»
مجید تختروانچی، معاون وزیر امور خارجه ایران، در گفتوگویی با شبکه «بیبیسی» اعلام کرد: جمهوری اسلامی تنها زمانی حاضر است به میز مذاکره با واشنگتن بازگردد که آمریکا تعهد دهد در جریان مذاکرات، هیچ حمله نظامی جدیدی علیه ایران انجام نخواهد شد. تختروانچی با اشاره به اینکه دولت دونالد ترامپ از طریق واسطهها خواستار ازسرگیری مذاکرات شده، تاکید کرد: «با وجود پیامهای غیرمستقیم واشنگتن، هنوز پاسخی روشن درباره موضوع بسیار حیاتی توقف حملات نظامی همزمان با گفتوگو دریافت نکردهایم.»
مجید تخت روانچی در بخش دیگری از این مصاحبه، به ادامه غنیسازی اورانیوم برای اهداف صلحآمیز اشاره و ادعاهای غرب درباره تلاش مخفیانه تهران برای دستیابی به سلاح هستهای را رد کرد. او گفت: «ما به دلیل محدودیتهای خارجی ناچار به اتکا بر توان داخلی خود شدهایم، اما درباره سطح و ظرفیت غنیسازی همواره امکان مذاکره وجود دارد. با این حال، اینکه غنیسازی به صفر برسد و در صورت مخالفت با حمله نظامی تهدید شویم، منطق زور است که ایران آن را نمیپذیرد.»
افشاگری ژنرال اسرائیلی از همکاری نظامی کامل واشنگتن و تلآویو
در حالی که تنشها پیرامون برنامه هستهای ایران در بالاترین سطح خود قرار دارد، ژنرال تامیر هیمان، رئیس مؤسسه مطالعات امنیت ملی تلآویو و رئیس پیشین اطلاعات ارتش اسرائیل، در گفتوگویی با شبکه ۱۲ اسرائیل پرده از ابعاد تازهای از همکاری واشنگتن و تلآویو برداشت. هیمان با اشاره به نقش مستقیم ایالات متحده در عملیات نظامی اخیر علیه ایران تأکید کرد که «هماهنگی بیسابقهای میان آمریکا و اسرائیل برای حمله به ایران وجود داشت و از همان ابتدای عملیات، همه اقدامات با واشنگتن هماهنگ شده بود.» او تاکید کرد که دونالد ترامپ، در هر لحظه میتوانست عملیات را لغو کند، اما در نهایت، با خوششانسی برای نتانیاهو و کابینه او، عملیات در زمان مناسب و با بهرهگیری از توانمندیهای اختصاصی آمریکا به اجرا درآمد.
در شرایطی که مقامات اسرائیل و آمریکا از موفقیت عملیاتهای اخیر علیه برنامه هستهای ایران سخن میگویند، اسحاق بریک، ژنرال بازنشسته و از مقامات باسابقه نظامی اسرائیل، نسبت به «جشن و شادی زودهنگام» هشدار داده و تاکید میکند تهدید هستهای ایران نه تنها پایان نیافته، بلکه به شکلی پنهان ادامه دارد. اسحاق بریک در گفتوگو با روزنامه معاریو تصریح کرد: «برخلاف ادعاهای مقامات، حملات اخیر هرچند خساراتی به بخشی از زیرساختهای هستهای ایران وارد کرده، اما توانایی تهران برای ادامه فعالیتهای هستهای را از بین نبرده است.»
او با اشاره به تجربه جنگهای فرسایشی گذشته، نسبت به کارآمدی بازدارندگی مبتنی بر حملات مکرر هشدار داد و افزود: «اسرائیل در موقعیتی نیست که بتواند وارد یک جنگ فرسایشی دیگر با ایران شود.» ژنرال اسحاق بریک در پایان تنها راه مقابله با بحران کنونی را دستیابی به یک توافق دیپلماتیک جامع و تحت نظارت سختگیرانه آژانس انرژی اتمی دانست، هرچند تحقق آن را در آینده نزدیک بعید دانست و هشدار داد: «آنچه امروز شاهد آن هستیم، میتواند آغاز نبردی طولانی و پرهزینه باشد.»
اسرائیل چگونه زیر سایه آتشبس خود را برای حمله مجدد آماده میکند؟
البته مباحثات مربوط به مذاکرات هسته ای ایران و آمریکا در شرایطی مطرح می شود که در طی دوازه روز شاهد جنگ گسترده میان ایران و اسرائیل بوده ایم و اکنون اکثر تحلیلگران و کارشناسان بر این نظر هستند که این آتش بس موقتی می تواند زمینه ساز یک حمله مجدد به ایران باشد. در این راستا، ابراهیم متقی، کارشناس مسائل آمریکا معقتد است که ایالات متحده و اسرائیل، حداکثر تا هفته آینده، عملیات نظامی خود علیه ایران را از سر خواهند گرفت. ابراهیم متقی با اشاره به تفاوت نگاه دو طرف به مفهوم آتشبس گفت: «برای اسرائیل و آمریکا، آتشبس فرصتی برای بازسازی توان عملیاتی و آمادهسازی مرحله جدید حملات است، در حالی که ایران واقعاً تمایل به تثبیت صلح دارد.» او تاکید کرد اگرچه ایران آماده گامبرداشتن برای حفظ آتشبس است، اما شواهد موجود حاکی از آن است که «اسرائیل با حمایت عملیاتی آمریکا، ظرف یک هفته آینده بار دیگر حملات نظامی را آغاز خواهد کرد.»
ابراهیم متقی، استاد دانشگاه تهران هشدار داد: «ساختارهای اجتماعی، بوروکراتیک و نظامی نباید به آتشبسی که مطلوب آمریکا و اسرائیل است، خوشبین باشند. مرحله دوم تنش میتواند شامل حمله به مقامات، نهادهای حساس و زیرساختهای راهبردی ایران باشد.» متقی در ادامه بر لزوم بهروزرسانی و ارتقاء فناوریهای دفاعی کشور تاکید کرد و گفت: «نیازمند تقویت امنیت سایبری، بهرهگیری از هوش مصنوعی، توسعه میکرواِلکترونیک و اتخاذ راهبرد پراکندگی اهداف هستیم تا از غافلگیری جلوگیری کنیم.» او سادهانگاری و تصور عقبنشینی دشمن را بزرگترین خطا دانست و تاکید کرد: «ایران باید از خوشبینی بیدلیل عبور کند و ضمن شناخت دقیق دشمن، توانمندیهای خود را نیز ارزیابی کند.
با فروکش کردن موقت شعلههای درگیری میان ایران و اسرائیل، فضای منطقه همچنان در هالهای از بیاعتمادی و انتظار به سر میبرد. بر اساس برآوردهای نهادهای امنیتی دیگر پرسش اصلی این نیست که آیا جنگ دیگری میان تهران و تلآویو رخ خواهد داد، بلکه این است که جبهه بعدی درگیری کجا و چه زمانی آغاز میشود؟ اسرائیل، واشنگتن و حتی تهران اذعان دارند که نبرد به پایان نرسیده و هر لحظه ممکن است شعلههای آن در نقطهای از منطقه از لبنان و سوریه گرفته تا جبهههای دیگر دوباره زبانه بکشد. در غیاب یک چارچوب الزامآور برای آتشبس، تحلیلگران هشدار میدهند که حتی یک سوءقصد یا عملیات ناشناس میتواند کل منطقه را به سرعت وارد دور جدیدی از خشونت کند.
آنا بارسکی، تحلیلگر اسرائیلی، هشدار میدهد که این الگوی درگیری مستمر میتواند ثبات شکننده منطقه را از میان ببرد و آمریکا را نیز ولو برخلاف تمایلش، هرچه بیشتر درگیر ماجرا کند. با وجود مواضع متناقض دونالد ترامپ که گاه از عدم مداخله و گاه از آمادگی برای اقدام نظامی سخن گفته هیچ قطعیتی درباره واکنش آتی واشنگتن وجود ندارد. حمایت کنگره آمریکا هم تضمینشده نیست و جامعه آمریکا بهشدت چندپاره است؛ مسالهای که میتواند در لحظات بحرانی، اسرائیل را بدون حمایت قاطع آمریکا باقی بگذارد.
وی تاکید می کند: واقعیت این است که آرامش فعلی چیزی جز یک موازنه تاکتیکی شکننده نیست؛ توافقی موقت که نه بر اساس مذاکره واقعی شکل گرفته، نه تضمینی برای پایداری دارد و نه راهکاری برای خروج از بحران ارائه میدهد. حتی کوچکترین جرقه چه یک موشک از لبنان، چه پهپادی از یمن و چه یک عملیات در سوریه میتواند دوباره آتش این نزاع را شعلهور کند. هیچکس نمیداند در آن لحظه، آمریکا چه خواهد کرد.
چرا آمریکا نمیتواند با بمباران برنامه هستهای ایران را متوقف کند؟
روزنامه واشنگتن در گزارشی در ارتباط با جنگ دوازده روزه ایران و اسرائیل می نویسد: «در هر سناریو، تخصص و مهارت فنی ایران حاصل سالها تجربه و انباشت دانش قابل بمباران نیست و همواره ابزار بازسازی مجدد را در اختیار تهران قرار میدهد. در همین حال، واشنگتن تلاش میکند راه را برای ازسرگیری مذاکرات باز نگه دارد، اگرچه ایران فعلاً تحت تاثیر شوک حملات و آسیبهای جدی وارده بر زیرساختهای نظامی و انرژی خود، تمایلی به آغاز گفتوگو نشان نمیدهد.
بر اساس گزارش این روزنامه، تحلیلگران معتقدند راهحل پایدار، دستیابی به توافقی است که ضمن تایید حق ایران برای برنامه هستهای صلحآمیز، محدودیتها و شفافیت لازم را تضمین کند. چنین توافقی باید با نظارت فراگیر بینالمللی، سقف مشخص برای غنیسازی و افشای کامل ذخایر اورانیوم همراه باشد و در ازای آن، تخفیف تدریجی تحریمها و آزادسازی داراییهای ایران در دستور کار قرار گیرد؛ البته تنها در صورتی که هیچ برنامه پنهانی برای دستیابی به سلاح هستهای دنبال نشود.
فرید زکریا، ستون نویس روزنامه واشنگتن پست معتقد است پیروزیهای نظامی، هرچند خسارات جدی به برنامه هستهای ایران وارد کردهاند، اما هرگز نمیتوانند جایگزین راهحل دیپلماتیک شوند. او تاکید میکند که ایران همچنان از دانش فنی و ذخایر اورانیوم کافی برای احیای برنامه هستهای برخوردار است و تنها راه واقعی برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای، بازگشت به میز مذاکره، پذیرش بازرسیهای شفاف و دستیابی به توافقی سیاسی است. وی هشدار میدهد که ادامه حملات یکجانبه آمریکا بدون مجوز بینالمللی، نهتنها به حل بحران هستهای منجر نمیشود، بلکه میتواند نظم جهانی مبتنی بر قانون را تضعیف کرده و الگویی خطرناک برای سایر قدرتها ایجاد کند. او بر اهمیت تقویت رژیم منع اشاعه هستهای از طریق توافق سیاسی پایدار و دوطرفه تاکید دارد، نه با زور نظامی و آتشبسهای موقت.
نتیجه گیری
واقعیت این است که هیچ بمب، موشک یا عملیات سایبری نمیتواند «دانش هستهای» ایران را بمباران کند. دستاورد فنی تهران در برابر حملات آسیبپذیر نیست و هر راهحل پایداری، ناگزیر از پذیرش این واقعیت است. همانطور که فرید زکریا میگوید، پیروزیهای نظامی شاید سرعت ایران را کند کنند، اما مسیر را تغییر نمیدهند. تنها راه عبور از بحران، دیپلماسی جسورانه، شفافیت واقعی و توافقی است که از آزمون زمان، سیاست و امنیت عبور کند. در نهایت، خاورمیانه این روزها بیش از همیشه به رهبران و سیاستمدارانی نیاز دارد که جسارت گفتوگو را بر قدرت سلاح ترجیح دهند؛ چرا که در نبود این جسارت، «آتشبس» صرفاً فاصلهای کوتاه میان دو انفجار خواهد بود.