بیانیهنویسیهای سیاسی برای کتمان سوءمدیریت اقتصادی

کیهان/ متن پیش رو در کیهان منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
با توجه به مسیر روند اقتصادی کشور ضرورت دارد روایتی درست و ملی از تنزل برخی شاخصهای اقتصادی در عرض یکسال اخیر ارائه شود.
سپهر خلجی رئیس شورای اطلاعرسانی در دولت شهید رئیسی در این زمینه نوشت: یک ماه گذشته بهویژه پس از جنگ تحمیلی رسانههای کشور درگیر ارائه روایتهای مختلف درخصوص کارکرد دیپلماسی و عملکرد بخشهای مختلف دخیل در جنگ ۱۲ روزه شدند و هر بخش تلاش کرد روایت خود از واقعه را بیان کند. اگرچه این ضرورت احساس میشود لکن برخی از این روایتها نیز بعضا به دلیل ارائه آدرسهای ناقص یا ضعیف با چالش همراه شد. اما به نظر میرسد در شرایط فعلی مهمترین نیاز ارائه یک روایت ملی از روند شرایط اقتصادی کشور است که اگر به درستی به آن توجه نشود تبعاتی منفی به همراه خواهد داشت و دقیقا کاری را با ایران عزیز خواهد کرد که هدف دشمن از راهاندازی جنگ ناکام بود. لطفا به درصدهای مقایسه اقتصادی که برگرفته از آمار رسمی مرکز آمار است خوب توجه کنید.
متوسط رشد اقتصادی فصلی در دولتهای یازدهم و دوازدهم ۱.۵ درصد، در دولت شهید رئیسی ۴.۵ درصد و در ۲ فصل عملکرد دولت فعلی ۳.۵ درصد بوده است که به روشنی گویای تفاوت عملکرد دو دولتی است که همه هست و نیست کشور را به مذاکره با دشمن گره زد با دولتی که سعی کرد ظرف ۳ سال بند ناف اقتصاد ملی را از گدایی مذاکره با دشمن جدا کند.
طبق نمودارها و آمارها، تغییرات رشد ایجاد شده در بخشهای صنعت و معدن در دولت شهید رئیسی با یکسال اخیر نیز بسیار قابل توجه و البته ناراحتکننده است.
در مقایسه دیگر میتوان شاخص اشتغالزایی در دولت شهید رئیسی و یکسال اخیر را مورد قضاوت قرار دارد.
فقط به عنوان یکنمونه به وضعیت روند قیمت برنج دقت کنید. در ماههای پایانی دولت سیزدهم قیمت برنج کاملا باثبات و حدود ۱۱۹ هزار تومان بود. باید بررسی شود که چه شد که بازار آنقدر بیسامان شد که مردم امروز با بحران خرید برنج مواجه شدهاند؟
با توجه به مسیر روند اقتصادی کشور ضرورت دارد روایتی درست و ملی از تنزل شاخصهای اقتصادی فقط در عرض یکسال، عناصر دخیل در این پسرفت و عاملان این فاجعه ارائه و سهم سوءمدیریتها، ترک فعلها، مشاورههای ناکارشناسان و جریان نفوذ در سختتر شدن وضعیت اقتصادی مردم روشن شود. برجسته کردن موضوعاتی چون لایحه مجازی، بیانیهنویسی از کوچه بنبست و ارائه آدرسهای نادرست برای تغییر پارادیم بیش از اینکه نشانهای از نیازها و واقعیات موجود باشد، ترفندی است برای انحراف افکارعمومی از سؤالات و ابهامات جدی درخصوص شرایط مدیریت اقتصادی کشور و عدم شکلگیری روایت درست در این زمینه.
اینکه چرا در کمتر از یکسال همه شاخصهای اقتصادی و زیربنایی کشور در وضعیت تنزل و سقوط قرار گرفته و فشار بر زندگی مردم مضاعف شده اما موضوع لایحه مجازی و جریان بیانیهنویسیها در کوچه بنبست تبدیل به اولویت رسانههای زنجیرهای برای افکار عمومی میشود محل تأمل جدی است!