نماد آخرین خبر
  1. برگزیده
تحلیل ها

سرمقاله فرهیختگان/ تلهٔ اختیارات ویژه

منبع
فرهيختگان
بروزرسانی
سرمقاله فرهیختگان/ تلهٔ اختیارات ویژه

فرهیختگان/ «تلهٔ اختیارات ویژه» عنوان یادداشت روز در روزنامه فرهیختگان به قلم صادق امامی است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید:

در آستانه سفر مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهور به نیویورک برای سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، برخی چهره‌های اصلاح‌طلب از رئیس‌جمهور خواسته‌اند تا با «اختیارات لازم» عازم نیویورک شود و با «مقامات ارشد آمریکایی و اروپایی» گفت‌و‌گو کند. منظور آن‌ها از گفت‌و‌گو با این مقامات ارشد، منحصراً به یک نفر ختم می‌شود: «دونالد ترامپ»، رئیس جمهور آمریکا. این درخواست مذاکره در شرایطی طرح شده است که با وجود تلاش‌های واسطه‌ها، آمریکا هیچ تمایلی برای مذاکره با ایران نداشته و حتی پاسخی به واسطه‌ها هم نداده است. مذاکره حتی با آمریکا شاید محل اشکال نباشد اما مسئله اینجاست که فعلاً طرف آمریکایی حاضر به انجام مذاکره و گفت‌و‌گو با ایران نیست. قدیمی‌ها در چنین وضعیتی ضرب‌المثل شیرینی داشتند. آن‌ها وقتی که یک طرفِ ماجرا خیلی پرشور، پر سر و صدا و پرخرج عمل می‌کند، اما طرف دیگر هیچ خبری ندارد و ساکت و ساده است، می‌گفتند: «خانه عروس بزن و بکوبه، خانه داماد هیچ خبری نیست». حالا اشتیاق این افراد برای مذاکره با آمریکا، بزن و بکوبی است که در خانه عروس به راه افتاده است و الا در خانه داماد، خبر خاصی جریان ندارد. 
این ایده‌های رمانتیک در سیاست‌خارجی آن هم تنها چندماه پس از حمله نظامی رژیم‌صهیونیستی و آمریکا به خاک ایران، تله‌ای است که بخشی از جریان حامی دولت پیش پای رئیس‌جمهور پهن کرده است. برای اثبات اینکه این ایده تا چه اندازه دور از واقعیت و کودکانه است، کافی است چند هفته و حداکثر چند ماه به عقب بازگشت و وقایع را یک به یک مرور کرد. 

1- بیست و سوم خرداد 1404 در حالی که ایران و آمریکا زمان دور بعدی مذاکرات را تعیین کرده بودند، رژیم‌صهیونیستی، نیروی نیابتی آمریکا به ایران حمله کرد. ضربات سنگین ابتدایی، مقامات واشنگتن را به این جمع‌بندی رسانده بود که کار تقریباً تمام است و از همین رو نیز بی‌پرده و شادمان درباره جنگ اظهارنظر می‌کردند. چند روز بعد در ابتدای تیرماه، فردریش مرتس، صدر‌اعظم آلمان صراحتاً از اسرائیل برای حملات هوایی به ایران تشکر کرد و گفت این «کار سخت و کثیفی» بود که اسرائیل «به جای همه ما انجام داد». پس از پایان جنگ، آمریکا با این تصور که به تأسیسات هسته‌ای ایران ضربه‌ای سخت‌زده و غنی‌سازی هسته‌ای را نابود کرده است، دیگر دلیلی نمی‌دید تا به واسطه‌هایی که برای از سرگیری مجدد مذاکره رایزنی می‌کردند، پاسخ مثبت بدهد. وقتی جمع‌بندی طرف آمریکایی این است که دیگر چیزی وجود ندارد که بخواهیم بر سر آن مذاکره کنیم، چگونه می‌توان با او پشت میز مذاکره نشست؟ یا وقتی او از سر بی‌میلی حاضر به مذاکره باشد، چه امتیازی باید به او داده شود تا از قِبَل آن، یک توافق حاصل شود؟ پرسش مهم‌تر اینکه آیا در همان مذاکرات فشرده‌ فروردین 1404، هدف طرف مقابل واقعاً مذاکره بوده است؟ 


2- در مذاکرات با طرف اروپایی در استانبول، ایران برای جلوگیری از صدور اعلامیه فعال‌سازی مکانیسم ماشه، با طرف اروپایی به یک جمع‌بندی رسید و قرار بود بر پایه آن ایران دو موضوع مذاکره با آمریکا و همکاری با آژانس را در بیانیه‌ای اعلام کند. تیم ایرانی این دو موضوع را می‌پذیرد تا مانع از فعال‌شدن مکانیسم ماشه ‌شود. پس از یک فرصت کوتاه، طرف اروپایی زیر توافق می‌زند و تأکید می‌کند که اعلامیه فعال‌سازی مکانیسم ماشه را منتشر خواهد کرد. 

3- یکی از درخواست‌ها و یا به عبارت بهتر شروط اروپا برای حل و فصل اختلافات و پایان دادن به مکانیسم ماشه، توافق از سر‌گیری همکاری ایران با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بود. یکی از مقامات ارشد اروپایی به رافائل گروسی، مدیرکل آژانس انرژی اتمی گفته بود هر توافقی که بین ایران و آژانس نهایی شود، مورد تائید اروپاست. در قاهره ایران با آژانس به توافق رسید؛ اما بلافاصله پس از امضای توافق، اروپایی‌ها زیر حرفی که‌زده بودند، زدند تا محمد اسلامی، رئیس سازمان انرژی اتمی به این موضوع واکنش نشان دهد و بگوید که از لحظه‌ای که توافقنامه ایران و آژانس امضا شد، اروپا «مواضع جدید و تندتری» اتخاذ کرد. 
رویکرد اروپا و بهانه‌جویی‌ها - که در نهایت به رأی معنادار جمعه گذشته در شورای امنیت منجر شد - نشان می‌دهد که طرف غربی از ماه‌ها قبل تصمیمش را برای فعال‌سازی مکانیسم ماشه گرفته است. به نظر می‌رسد اروپا و آمریکا متأثر از ادعا‌های رژیم صهیونیستی و اپوزیسیون ایرانی، به این جمع‌بندی رسیده‌اند که ایران، ضعیف است و به همین دلیل نیز نمی‌خواهند از کوچک‌ترین ابزار برای فشار بر ایران چشم‌پوشی کنند. در چنین اتمسفری، طرح ایده‌هایی همچون «اختیارات لازم» پوست موزی است که حامیان دولت می‌خواهند در نیویورک زیر پای مسعود پزشکیان بیندازند تا او را با سر به زمین بزنند. تنها راه ممکن، از بین بردن تصور ایران ضعیف است. در غیر این صورت، مذاکره از سر استیصال و ناتوانی، حاصلی جز دادن امتیاز و دستاوردی جز «تقریباً هیچ» به بار نخواهد آورد. 

🔹"آخرین خبر" در روبیکا
🔹"آخرین خبر" در ایتا
🔹"آخرین خبر" در بله

اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره