نماد آخرین خبر
  1. برگزیده
تحلیل ها

مدرسه من کجاست؟ گزارشی درباره کمبود فضای آموزشی

منبع
هم ميهن
بروزرسانی
مدرسه من کجاست؟ گزارشی درباره کمبود فضای آموزشی

هم میهن/متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست

 الهه محمدی| تا دوروز پیش، ۱۴۰ دانش‌آموز تنها هنرستان پسرانه شهر انار کرمان، هیچ ساختمانی برای ادامه‌تحصیل نداشتند. هنرستان فنی شهید رئیسی که قرار بود در ساختمان آموزش‌وپرورش مستقر شود، هنوز محل مشخصی نیافته بود و مسئولان این اداره هم روی صندلی‌هایشان نشسته‌اند و می‌گویند، ساختمان را خالی نمی‌کنند. هنرستان شهید رئیسی که دانش‌آموزانش در رشته‌های الکتروتکنیک، تاسیسات مکانیکی و صنایع شیمیایی تحصیل می‌کردند، از مهرماه سال گذشته شروع به‌کار کرد و به‌دلیل کمبود جا قرار بود به ساختمان اداره آموزش‌وپرورش منتقل شود اما به فاصله کمی مانده تا بازگشایی مدارس، مسئولان این اداره می‌گویند ساختمان را برای تبدیل‌شدن به مدرسه تحویل نمی‌دهند. 

در روزهای گذشته برای اعتراض به این موضوع، آنقدر این دانش‌آموزان و خانواده‌هایشان رفتند و آمدند، تجمع کردند و پلاکارد به‌دست گرفتند تا برای عده‌ای پرونده قضایی باز شد، مدیر مدرسه مجبور به استعفا شد و حالا ۱۴۰ دانش‌آموزی که هنوز تکلیف مکان و مدیریت‌شان روشن نیست، اعلام کرده‌اند که در صورت نشنیدن خواسته‌هایشان، ترک‌تحصیل خواهند کرد. این دانش‌آموزان روی پلاکاردهایشان نوشته بودند: «آقای انارکی محمدی، نماینده انار در مجلس، قول شما برای انتقال هنرستان به اداره، به کجا رسید؟» و «انتقال هنرستان به اداره». 

پس از چندین‌ماه چالش، «اقدس‌سادات موسوی» که از مردادماه امسال سرپرست اداره آموزش‌وپرورش انار شده و حاضر به گفت‌وگو با «هم‌میهن» نشد، برای حل‌وفصل این موضوع، دانش‌آموزان مدرسه دخترانه «اسماعیلی» را به دبیرستان «قمر» منتقل کرده و دبیرستان اسماعیلی را در اختیار پسران هنرستانی گذاشته‌اند؛ موضوعی که مشکل جدیدتری به‌وجود آورده، حالا دخترها شده‌اند 280 دانش‌آموز با کلاس‌های 40 نفره؛ اما این دانش‌آموزان هم با کمبود فضا مواجهند و امکاناتی که پاسخگویشان نیست.
 
موسوی به خانواده‌هایی که بارها برای پیگیری این موضوع نزد او رفته بودند، گفته که «هنرستانی‌ها یک‌مشت بچه تنبلند» و مدیری را بر سر اداره این هنرستان گذاشته که دانش‌آموزان و خانواده‌هایشان از او دلِ خوشی ندارند. آنطور که خانواده‌های دانش‌آموزان به «هم‌میهن» می‌گویند، او چندروز پیش با فرماندار تماس گرفته و خواستار برگزاری جلسه شورای تأمین جهت تصمیم‌گیری و مقابله با تجمع احتمالی خانواده‌ها شده. به‌گفته این خانواده‌ها، در تجمع دوروز پیش این خانواده‌ها در محل اداره آموزش‌وپرورش، فردی که ظاهراً از مسئولان این اداره بوده، به خانواده‌ها گفته: «کور خوانده‌اید که تا سال آینده، ساختمان آموزش‌وپرورش تخلیه و تحویل هنرستان شود.»  دانش‌آموزان این هنرستان اما می‌گویند، یا به مطالبات‌شان پاسخ داده می‌‌شود یا همگی با هم ترک‌تحصیل خواهند کرد.

بحران فضای آموزشی 
در هفته‌های اخیر، بحران کمبود فضاهای آموزشی در ایران به نقطه‌ای بحرانی رسیده است. براساس گزارش کارشناسان سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس، کشور با کمبود بیش از ۱۰۲ هزار کلاس درس مواجه است که روی ترک‌تحصیل دانش‌آموزان تاثیر مستقیم دارد؛ این وضعیت به‌ویژه در پنج استان تهران، خراسان رضوی، اصفهان، البرز و خوزستان که بیش از ۵۰ درصد از این کمبود را به خود اختصاص داده‌اند، حادتر است.

فعالان حوزه آموزش‌وپرورش می‌گویند در این شرایط، بحران کمبود فضاهای آموزشی به‌ویژه در مناطق پرجمعیت و مهاجرپذیر، نیازمند توجه فوری و اقدامات جدی مسئولان است. به‌گفته آنها، افزایش ظرفیت مدارس، احداث مدارس جدید، مقاوم‌سازی مدارس فرسوده و جذب خیرین مدرسه‌ساز ازجمله راهکارهایی‌اند که می‌توانند به کاهش این بحران کمک کنند. 

حالا تخریب و نوسازی بعضی مدارس فرسوده هم خود بار دیگری بر آموزش‌وپرورش شده است؛ نمونه‌اش مدرسه‌ای در روستای «سیویر» در استان گیلان که قرار است تخریب شود. دو مدرسه ابتدایی و متوسطه در روستای «سیویر» در استان گیلان در بخش «رانکوه» شهرستان املش کنار هم‌ هستند. بنای یکی از مدارس قبل از انقلاب و بعدی، بعد انقلاب ساخته شده و حالا به خانواده‌های دانش‌آموزان مدرسه که مقطع اول متوسطه در آنجا تدریس می‌شود، گفته شده ساختمانی که بعد از انقلاب ساخته‌شده، باید تخریب شود.

یکی از افرادی که در روستا زندگی می‌کند به «هم‌میهن» می‌گوید، این مدرسه حدود ۱۵ دانش‌آموز دختر دارد ولی مدیر مدرسه چون می‌دانسته که مدرسه باید به نوسازی سپرده شود، بچه‌ها را ثبت‌نام نکرده و به روستای دیگری هدایت کرده: «خود مدیر، محل خدمت‌اش عوض شده است. ما به‌عنوان گروهی از پیشکسوتان محل به آموزش‌وپرورش مراجعه و گلایه کردیم که چرا مدرسه بعد از باران که سقف‌اش آسیب دید، تعمیر نشده تا کار به اینجا کشیده؟ پرسیدیم دانش‌آموزان در سال تحصیلی جدید چطور باید به روستای دیگری که حدوداً چهار، پنج کیلومتر فاصله با خانه‌شان دارد، بروند؟» او می‌گوید: «رئیس آموزش‌وپرورش منطقه به ما گفتند که هیچ راهی ندارد و مدرسه باید بسته شود. بعد از این دیدار، گروهی از والدین دانش‌آموزان به فرمانداری رفتند و فرماندار گفته که مدرسه را امسال هم باز نگه می‌داریم. این مدرسه بعد از انقلاب ساخته شده، ولی آنقدر در نگهداری‌اش ضعیف عمل شده که وضع به اینجا رسیده.»

به‌گفته او، الان خود خانواده‌ها هم می‌دانند که این مدرسه برای فرزندان‌شان خطرناک است اما چاره دیگری ندارند: «چون فرستادن بچه‌هایشان به یک روستای دیگر به‌شدت هزینه‌ساز است اما می‌دانند که تحصیل فرزندان‌شان در این‌مدرسه بسیار خطرناک است. والدین این دانش‌آموزان، کشاورزند با زمین‌هایی‌بسیار محدود و در این وضعیت اقتصادی چیزی هم به‌نام سرویس مدرسه وجود ندارد. حتی والدینِ کمی، خودشان ماشین دارند که بتوانند فرزندان‌شان را برای تحصیل به روستای دیگری بفرستند. این روستا قبل از انقلاب، مرجع مدرسه برای روستاهای اطراف بوده و حالا وضعیت به اینجا رسیده است.»

140 دانش‌آموز در آستانه ترک‌تحصیل
هنرستان رئیسی شهر انار، یکی از مدارسی است که بی‌جا شده و دانش‌آموزانش با شروع سال‌تحصیلی نگران و بلاتکلیف‌اند. «حسین میرکی»، مدیر پیشین هنرستان فنی رئیسی انار که به‌دلیل فشارها مجبور به استعفا شده و دانش‌آموزان این هنرستان رابطه خوبی با او دارند به «هم‌میهن» می‌گوید، استعفای او به‌دلیل شرایط حاد مدیریتی، فقدان شفافیت تصمیم‌گیری‌ها و فشارهای بیرونی بوده: «هدفم حفظ شأن مدرسه، دانش‌آموزان و خانواده‌ها بود اما شرایط به‌گونه‌ای پیش رفت که ادامه کار دیگر ممکن نبود. امسال بعد از ۱۸ سال معلمی، بعد از احضار به اطلاعات با اتهامات واهی (به‌دلیل تجمع خانواده‌های هنرجویان در آموزش‌وپرورش) به‌دلایل شخصی و خانوادگی امکان ادامه همکاری ندارم. همسرم به‌واسطه اضطراب‌ها و استرس‌های پیش‌آمده دچار کسالت و بستری شدند و هنوز درگیر تبعات این اتفاقات پیش‌آمده‌ایم.»

حسین میرکی می‌گوید، از همان اول هم این هنرستان نوپا با جایی موقت روبه‌رو بوده چون آموزش‌وپرورش شهر انار، مکان ثابتی برای در اختیار گذاشتن به این مدرسه نداشته: «وقتی من به‌عنوان مدیر هنرستان نوپا آمدم، با جایی موقت روبه‌رو بودیم؛ سه کلاس کوچک که می‌دانستیم برای سال‌های بعد، کافی نیست. همان ابتدای کار به همه مسئولان، از امام جمعه و فرماندار گرفته تا رئیس‌وقت آموزش‌وپرورش، اعلام کردم که سال آینده، جا نداریم و باید به فکر مکان مناسب باشند.»

از دی‌ماه سال گذشته، یک کارگروه تخصصی با حضور شورای معاونین و حسین میرکی به‌عنوان نماینده مدیر هنرستان تشکیل شد و موضوع اصلی این کارگروه، جانمایی ساختمان و تعیین مکان دائم هنرستان بود. در جلسات اولیه، خروجی این بود که هنرستان به ساختمان اداره آموزش‌وپرورش و این اداره به ساختمان ادارات منتقل شود، اما تغییرات سیاسی و فشارهای بیرونی، روند را پیچیده کرد و همه‌چیز به بازی‌های سیاسی و دخالت افراد صاحب‌نفوذ کشیده شد.

میرکی می‌گوید، به‌عنوان مدیر این هنرستان موافق بوده که هنرستان به یک جای بزرگ و مناسب منتقل شود: «تلاش کردم تصمیمی گرفته شود که حتی اگر یکی از ما در ماه‌های بعد نبود، اجراپذیر باشد. درنهایت تصمیم گرفته شد، هنرستان به یک دبیرستان متوسطه اول منتقل شود اما این تصمیم با اعتراض خانواده‌ها و مدیران مدارس دیگر روبه‌رو و لغو شد.»

بار دیگر تصمیم گرفته شد، هنرستان به ساختمان اداره آموزش‌وپرورش منتقل و اداره به مدرسه‌ای دخترانه منتقل شود، اما اعتراض خانواده‌ها و معلمان مدارس مربوطه، این مصوبه را هم لغو کرد. درنهایت با پیگیری‌های محلی، تصمیم نهایی گرفته شد که هنرستان به ساختمان ادارات برود و درعین‌حال کمترین تنش ایجاد شود. میرکی دراین‌باره می‌گوید: «ساختمان ادارات دو طبقه بود، طبقه بالا مجزا و تمام اتاق‌ها آماده فعالیت اداره و هنرستان بودند. قرار شد، این مجتمع تا هفته اول شهریورماه آماده و هنرستان در محل جدید مستقر شود، اما با تغییر رئیس آموزش‌وپرورش و دخالت افرادی که اختیار عملی نداشتند، روند مدیریت هنرستان دچار اختلال شد.»

اوایل مردادماه، زمان ثبت‌نام فرا رسید و هنوز دانش‌آموزان نمی‌دانستند جای هنرستان کجاست؟ حسین میرکی تلاش کرده تا موضوع را حل‌وفصل کند اما رئیس جدید آموزش‌وپرورش پاسخ شفافی نداده و برخورد این رئیس با والدین و اعضای انجمن، با «نگاه تحقیرآمیز و از بالا»، باعث شد که میرکی دیگر نتواند ادامه دهد. او به اداره اطلاعات این شهر احضار و برایش پرونده تشکیل شد: «درنهایت من به قطعیت رسیدم که با این تیم و این شرایط نمی‌توانم کار کنم. همانجا استعفا دادم و متن استعفای خود را در گروه اولیا گذاشتم. دلیل استعفا، واضح بود؛ فقدان امکان مدیریت مؤثر هنرستان، تصمیمات غیرشفاف و فشارهای بیرونی که امنیت و آرامش مدرسه را تهدید می‌کرد.»

در این‌مدت با همه تلاش‌های او، خانواده‌ها همچنان نگران بودند و حتی عده‌ای تصمیم گرفتند فرزندان‌شان را از مدرسه خارج کنند. ثبت‌نام‌ها به‌تعویق افتاد و محل جدید هنوز نهایی نشده بود. درنهایت تصمیم گرفته شد هنرستان یک‌ساله به محل دانشگاه پیام نور منتقل شود، تا ساختمان ادارات آماده شود و سال آینده هنرستان به محل اصلی خود بازگردد. میرکی می‌گوید: «قرار شد در بازه زمانی یک‌ساله تا خردادماه سال دیگر، اداره مکلف شود که ساختمان را تخلیه کند و هنرستان در محل اصلی‌اش دایر شود. اما باز هم این تصمیم‌گیری لغو شد. چون دانشگاه پیام‌نور می‌دانست اگر این موضوع را قبول کند، باید یک‌ساله جایی را اجاره کند و بعد از یک‌سال همین آش است و همین کاسه.»

دراین‌میان بحث‌هایی هم مطرح بوده که دانش‌آموزان این هنرستان را به مدرسه‌ای در روستای گلشن منتقل کنند که با مخالفت جدی خانواده‌ها مواجه شده‌اند: «باتوجه به این شرایط، بسیاری از دانش‌آموزان و خانواده‌ها، به‌دلیل نگرانی از مدیریت و امنیت مدرسه، حتی مایل به ترک‌تحصیل شدند. من تمام تلاش خود را کردم تا ثبت‌نام‌ها و امور تجدیدی را مدیریت کنم، اما تحت این فشارها و محدودیت‌ها، ادامه کار برایم ممکن نبود و استعفا تنها گزینه منطقی بود. حالا هم که مدرسه اسماعیلی و قمر را که دخترانه‌اند، با هم یکی کرده‌اند و ساختمان مدرسه اسماعیلی را به هنرستان ما داده‌اند؛ موضوعی‌که با اعتراض خانواده‌های این دانش‌آموزان دختر مواجه شده است.»

خانواده‌ها در اعتراض
«جمیله زعیم‌حسینی»، رئیس انجمن اولیا و مربیان هنرستان فنی رئیسی شهر انار که پسرش دانش‌آموز این هنرستان است، به «هم‌میهن» می‌گوید سال گذشته، درست دو روز مانده به ۲۸ شهریورماه سال گذشته، والدین را جمع کرده در اداره آموزش‌وپرورش تا به این وضعیت اعتراض کنند: «چندسالی بود که مجوز تأسیس هنرستان صادر شده بود، اما هیچ‌وقت نتوانسته بودند هنرستان را در شهر جا بیاندازند. همان‌موقع به والدین گفتم، باید حمایت کنیم تا این مدرسه راه بیفتد و مجوز باطل نشود. خانواده‌ها پای کار آمدند، خیلی‌ها فرزندان‌شان را ثبت‌نام کردند.

حتی خود من، با اینکه پسرم در رشته تجربی درس می‌خواند، او را تغییر رشته دادم، چون دیدم رشته صنایع شیمیایی آمده و مرتبط با تجربی است.» او می‌گوید: «مدرسه را با زحمت زیاد آماده کردیم، نظافت کردیم اما از همان ابتدا مشکل مکان داشتیم. مسئولان وعده دادند ولی تا اسفندماه هیچ مکانی به ما ندادند. قرار بود دانش‌آموزان هنرستان در یک طبقه‌ی خالی مدرسه آیت‌الله خامنه‌ای مستقر شوند اما خانواده‌های آن مدرسه اعتراض کردند و موضوع منتفی شد. بعد، پیشنهاد ساختمان اداره آموزش‌وپرورش مطرح شد؛ ساختمانی‌که خیرین سال قبل وقف هنرستان کرده بودند. اما گفتند، بودجه نداریم. من شخصاً نزد نماینده شهر رفتم و او قول داد، هر مقدار بودجه لازم باشد، تأمین کند. بااین‌حال باز هم اتفاقی نیفتاد.»

زعیم‌حسینی می‌گوید، حتی ساختمان ادارات جدید هم بازدید شد و ۹۸ درصد کارش تمام شده بود: «فقط آسفالت محوطه و چندمورد نورپردازی باقی مانده بود، ولی باز هم هیچ اقدامی نشد. بعد از آن، رئیس آموزش‌وپرورش تغییر کرد و خانم موسوی جایگزین شد. وقتی پیگیر شدم، گفتند طرح‌ها محرمانه است و نمی‌توانند اطلاع دهند. همین موضوع باعث اختلاف شد و مدیر مدرسه استعفا داد.»

بعد از آن، والدین مستقیم به آموزش‌وپرورش مراجعه کردند. در همین بحبوحه، خانم زعیم‌حسینی را هم به اداره اطلاعات خواستند و حتی برایش پرونده تشکیل دادند: «درحالی‌که اصلاً نقشی جز پیگیری نداشتم. همان‌روز دوباره خانواده‌ها تجمع کردند. درنهایت نماینده شهر گفت، فعلاً یک‌سال هنرستان در ساختمان پیام‌نور مستقر شود تا ساختمان ادارات آماده شود.

ما هم پذیرفتیم، به‌شرطی‌که مدیر، همان آقای میرکی بماند اما حالا در آستانه سال‌تحصیلی، مدیر دیگری منصوب کرده‌اند؛ مدیری‌که پیش‌تر در هنرستان روستای گلشن بوده.» او می‌گوید، مشکل خانواده‌ها فقط مکان نیست، آنها با مدیریت هم مشکل دارند: «خانواده‌ها نگران‌اند؛ چون سال گذشته در همان مدرسه گلشن، اتفاقات ناخوشایندی مثل مصرف سیگار، مشروبات و حتی چاقوکشی رخ داده بود. حالا می‌گویند، همان مدیر باید مسئول هنرستان ما باشد. طبیعی است که خانواده‌ها اعتماد نمی‌کنند.»

زعیم‌حسینی می‌گوید، این هنرستان ۸۰ دانش‌آموز از سال قبل داشته و ۶۰ دانش‌آموز جدید هم ثبت‌نام کرده‌اند و حالا ۱۴۰ دانش‌آموز هنوز تکلیف مکان و مدیریت‌شان روشن نیست: «در یک اقدام عجولانه، ۲۸۰ دانش‌آموز دبیرستان دخترانه را هم در یک مدرسه تجمیع کرده‌اند تا ساختمان‌شان را به هنرستان بدهند، اما ظرفیت جواب نمی‌دهد. من به‌عنوان رئیس انجمن اولیا و مربیان، امروز با تمام وجود می‌گویم که مشکل اصلی ما «مدیریت» است. خانواده‌ها به‌شدت معترض‌اند. برخی حتی تصمیم گرفته‌اند پرونده فرزندان‌شان را بگیرند. خود من هم فردا صبح می‌خواهم پرونده پسرم را بردارم. نمی‌خواهم او در مدرسه‌ای درس بخواند که خطر اعتیاد و آسیب‌های اجتماعی تهدیدش کند.»

رئیس انجمن اولیا و مربیان هنرستان فنی رئیسی شهر انار معتقد است، تمام این مشکلات از دخالت‌های بی‌جا و تغییرهای سیاسی در مدیریت آموزش‌وپرورش شروع شده: «حالا هم مدیرانی که هیچ شناختی از شرایط هنرستان ندارند، تحمیل می‌شوند. خانواده‌ها خواسته‌ای روشن دارند؛ انتخاب مدیری شایسته و حفظ امنیت و آینده فرزندان‌شان.»

مادر یکی دیگر از دانش‌آموزان این هنرستان هم به «هم‌میهن» می‌گوید، به همراه دیگر والدین بارها با نماینده انار در مجلس دراین‌باره جلسه گذاشته‌اند و در این جلسات به آنها قول داده شده بود که اداره آموزش‌وپرورش این شهر به ساختمان ادارات منتقل شود تا هنرستان رئیسی به محل اداره آموزش‌وپرورش منتقل شود اما هیچ‌کدام از این قول‌ها اجرایی نشده است: «در جلسه‌ای که در چهاردهم شهریورماه با فرماندار و نماینده انار در مجلس برگزار شد، قرار بود آقای میرکی مدیرمدرسه باقی بمانند اما با اعمال‌نفود سرپرست جدید اداره آموزش‌وپرورش، ایشان مجبور به استعفا شد و فرد دیگری که اصلاً او را قبول نداریم، مدیرمدرسه شده است.»

او می‌گوید، هیچ‌کس به خواسته‌های آنها و حتی اعتراضات والدین دانش‌آموزان دختری که حالا با جمعیت زیادی مجبورند در یک مدرسه درس بخوانند، گوش نمی‌دهد: «هنرستان نیاز به کارگاه‌ها و کلاس‌های بیشتری دارد و حتی این تصمیم‌گیری موقت هم دردی از درد ما دوا نمی‌کند. مدرسه اسماعیلی به‌درد هنرستان‌شدن نمی‌خورد. ما نامه نوشته‌ایم که اگر هنرستان مکان خوبی نداشته باشد و مدیریت دست آقای میرکی نباشد، پرونده فرزندان‌مان را پس می‌گیریم و آنها ترک‌تحصیل خواهند کرد. چون عملاً هنرستان دیگری در شهر انار وجود ندارد که این رشته‌ها در آن تدریس شود.»

مادر یکی از دانش‌آموزان دختری که در مدرسه اسماعیلی درس می‌خوانده و حالا به اجبار باید در مدرسه قمر این شهر با تراکم بالای دانش‌آموز درس بخواند هم به «هم‌میهن» می‌گوید، آنقدر نگران وضعیت آموزشی دخترش است که شب‌ها درست خوابش نمی‌برد. او می‌گوید، پول برای سرویس‌مدرسه گرفتن برای دخترش ندارد و حالا دخترش مجبور است مسافت زیادی را طی کند تا به مدرسه جدیدش برسد: «خانم موسوی چطور چنین بلایی را بر سر ما آوردند؟ من وضعیت اقتصادی بدی دارم و حالا باید دخترم پای پیاده از این‌سر شهر به آن‌سر شهر برود. اگر دختر خودشان هم بود، اینطوری تصمیم‌گیری می‌کردند؟»

او حتی تصمیم می‌گیرد هرطور شده دخترش را در مدرسه غیرانتفاعی ثبت‌نام کند اما شهریه ثابت‌اش 30 میلیون تومان بوده و او ناتوان از تامین آن: «دختر من پایه اول دبیرستان است و سنی ندارد که بتواند پیاده هرروز اینقدر مسافت را طی کند. ما حتی مدیر مدرسه قمر را هم قبول نداریم و الان پر از نگرانی‌ایم.»

🔹"آخرین خبر" در روبیکا
🔹"آخرین خبر" در ایتا
🔹"آخرین خبر" در بله