سرمقاله فرهیختگان/ جوکر در نیویورک

فرهیختگان/ «جوکر در نیویورک» عنوان یادداشت روز در روزنامه فرهیختگان به قلم زهرا طیبی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
شاید ادعای بزرگی نباشد اگر بگوییم از زمان پایان جنگ جهانی دوم تاکنون، نمیتوان هیچ رئیسجمهوری در ایالات متحده پیدا کرد که موجودیت و مشروعیت سازمان ملل را زیر سؤال ببرد و این سازمان را «مشکلآفرین» بداند. اگرچه در سالهای گذشته آمریکا تقریباً هیچ اهمیتی برای ابراز نگرانیهای سازمان ملل قائل نبوده و تصمیمات این سازمان را مهندسی کرده است، اما ترامپ بیحوصلهتر از آن است که اظهاراتش را در زرورق حقوقبشر و ابراز نگرانی بپیچد. روز گذشته رئیسجمهور آمریکا یکی از عجیبترین سخنرانیهایی را که یک رئیسجمهور در آمریکا میتوانست در سازمان ملل ایراد کند، بیان کرد. اگرچه ترامپ سیاستمدار لمپنی است که به سبک املاکدارها در سیاست عمل میکند، اما تمام آنچه از دیالوگها و اکتهای بازیگران فیلمهای آمریکایی که غرب وحشی را به تصویر میکشند دیده میشود، در ادبیات و اکتهای ترامپ قابل مشاهده است. او باز هم خودش را رئیسجمهور صلح خواند و گفت چرا به من جایزه نوبل صلح نمیدهید. این ادعا در حالی مطرح میشد که حتی در اجلاس سازمان ملل نیز تجاوز به آسمان ایران و هدف قرار دادن تأسیسات هستهای را بهعنوان یکی از درخشانترین دستاوردهایش ذکر کرد. رئیسجمهور آمریکا در عین آنکه تأکید داشت ایران نباید سلاح هستهای داشته باشد، داشتن سلاح هستهای را چیز خوبی دانست.
او این بار نه فقط در مورد مسائل داخلی کشورهای خاورمیانه، بلکه در مورد مسائل داخلی انگلیس هم اظهارنظر کرد. به شهردار لندن تنها به خاطر مسلمان بودن تاخت و مدعی شد که او میخواهد لندن را با شریعت اسلام اداره کند. این ادعا در حالی در تریبون سازمان ملل مطرح میشود که نامزد شهرداری نیویورک هم یک مسلمان شیعه است. اسلامهراسی که یکی از اصول اساسی آمریکا است و این کشور آن را در جهان و منطقه به طور جدی دنبال میکند، اینبار به صراحت خودش را در اظهارات ترامپ نشان داد. او در حالی که از اداره شهر لندن به دست یک مسلمان ابراز نگرانی میکند، مسیحیت را مظلومترین و تحت آزارترین آیین جهان معرفی میکند.
با توجه به این صحبتها چند تحلیل را میتوان مورد توجه قرار داد:
ترامپ تمایل به شروع جنگ تمدنها دارد. نگرانی از دست رفتن هژمونی آمریکا او را ناچار به موضعگیری علیه اسلام کرده است.
نکته دیگر آنکه ترامپ در دامی افتاده که لابیهای اسرائیلی برایش پهن کردهاند؛ از آنجا که نتانیاهو آتشی را که در منطقه به راه انداخته یک جنگ وجودی و ایدئولوژیک یعنی نبرد صهیون علیه اسلام میداند، از قضا ترامپ هم اینگونه به این نزاعها نگاه میکند تا بلکه بتواند آمریکا را از از دست دادن قدرت نجات دهد.
احتمال دیگر آنکه از ابتدا این جنگ و ماهیت آن برای آمریکا روشن بود و تنها ترامپ آن را لو داده است.
رئیسجمهور آمریکا همچنان معتقد است آنچه او میگوید درست است. او در بخشی از صحبتهایش به این موضوع اشاره کرد: «من در پیشبینی چیزها واقعاً خوب هستم. در طول کمپین یک کلاه داشتم که روی آن نوشته بود «ترامپ در مورد همهچیز درست میگفت». این درست است و من در مورد همهچیز درست گفتهام!» فارغ از اینکه هیچکدام از پیشبینیها و برنامههای ترامپ درست از آب درنیامد و او نتوانست هیچکدام از بحرانهایی که آمریکا با آن مواجه است را حل کند، حتی شرایط هم برای او بدتر شد. اما نکته عجیبتر آن است که او به گونهای صحبت میکند که گویی نه در مقابل رهبران و مردم جهان، بلکه در جمع کمپین ماگا صحبت میکند و طبیعتاً انتظار دارد پس از این صحبتها، حاضران هم او را تشویق کنند.
ناراحتی او از سازمان ملل به حدی است که به ابراز ناراحتی از پلهبرقیهای سازمان ملل و صفحهنمایشهای آن هم رسید. او گلایهاش از تخریب پلهبرقی حین ورود به سازمان ملل را اینطور نشان داد: «تنها چیزی که از سازمان ملل متحد دریافت کردم، یک پلهبرقی بود که در مسیر بالا رفتن، درست در وسط راه متوقف شد.» و در ادامه هم انتقادی به صفحهنمایشهای سازمان وارد کرد و گفت: «هر کسی که این تلهپرامپتر را اداره میکند، در دردسر بزرگی افتاده است.»
رئیسجمهور آمریکا در بخشی دیگر از صحبتهایش هم ژستهای حقوقبشرانه را که یکی از نمودهای آن نهضت انرژیهای پاک بود، مورد تمسخر قرار داد؛ مثل قوانین پاکسازی سواحل که حتی برای انداختن یک تهسیگار در ساحل سختگیری میکنند. صحبتهای ترامپ مبتنی بر واکنشهای هیجانی، رادیکال و خوی دیکتاتورمآبانه او بود؛ اظهاراتی که بیش از آنکه مورد توجه کشورهای دیگر قرار گیرد، زمینه تمسخر و استهزای آمریکا و زیر سؤال رفتن ژست دموکراسیخواهانه ایالات متحده را فراهم کرد.