خاورمیانه روی «میدان مین»؟

اعتماد/متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
طرح 21 مادهای ترامپ را میتوان بلندپروازانهترین و پرچالشترین طرح صلح اسراییلی-فلسطینی قلمداد کرد که شاید بتواند فرآیند عادیسازی را شتاب بخشد
نوشین محجوب| روز دوشنبه، ۳۰ سپتامبر ۲۰۲۵، کنفرانس خبری مشترکی با حضور دونالد ترامپ، رییسجمهور امریکا و بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسراییل در کاخ سفید برگزار شد. در این کنفرانس، طرحی 21 مادهای برای پایان دادن به جنگ غزه ارائه گردید که به ادعای گروهی از ناظران پیروزی ادعایی برای نتانیاهو در سایه انزوای جهانی اسراییل قلمداد شد؛ هر چند گروهی دیگر بر این باورند که همین طرح پاشنه آشیل نخستوزیری است که حیات سیاسیاش در دستان چهرههای راست افراطی اسراییل قرار دارد؛ همانهایی که بر اشغال غزه تاکید داشته و دارند. روزنامه اعتماد برای بررسی ابعاد طرح صلح ترامپ و پیامدهای آن برای مقاومت فلسطین و منطقه خاورمیانه با دکتر مجید محمدشریفی، استاد دانشگاه خوارزمی و کارشناس مسائل بینالملل، گفتوگویی انجام داده است. شریفی این طرح را جامعترین و بلندپروازانهترین طرح صلح از زمان توافقنامههای ۱۹۹۳ توصیف کرده و معتقد است که این طرح با هدف برقراری آتشبس، خلع سلاح حماس و اداره غزه توسط کمیتهای غیرسیاسی ارائه شده، اما ابهامات و مخالفتهای نتانیاهو و حماس موفقیت آن را تهدید میکند.
در کنفرانس خبری روز دوشنبه ترامپ و نتانیاهو ظاهرا نخستوزیری اسراییل با طرح 21مادهای رییسجمهوری امریکا جهت برقراری صلح در غزه حمایت کرد، هر چند اجرایش را به خلع سلاح حماس مشروط کرد، به عنوان سوال نخست، ارزیابی شما از این طرح 21 ماده ای و اهداف ایالاتمتحده از ارائه و اجرای احتمالیاش چیست؟
طرح 21 مادهای دونالد ترامپ که در روز دوشنبه هفته جاری با هدف پایان دادن به جنگ دو ساله اسراییل و حماس عرضه شد را می توان جامعترین و بلندپروازانهترین طرح صلح اسراییلی-فلسطینی از زمان امضای توافقنامهها در سال 1993 دانست. گرچه ترامپ مدعی است که این طرح به ابتکار شخص و دولت او ارائه شده است اما با بررسی محتوای آن میتوان دریافت که پیش از این دولت بایدن نیز اقدامی مشابه را برای پایان دادن به جنگ غزه انجام داده بود که به سبب مخالفت های نتانیاهو هیچگاه عملی نشد. در ماه مه سال 2024 دولت بایدن و متحدان منطقهای امریکا طرحی را برای برقراری صلح و پایان جنگ عرضه کردند که همانگونه که اشاره شد به سبب مخالفتهای نتانیاهو و کابینه افراطیاش، هیچگاه به مرحله اجرایی نرسید. اکنون بسیاری امیدوارند که طرح ترامپ بتواند پایانی بر جنگ دو ساله غزه باشد. افزون بر نتانیاهو، متحدان منطقهای امریکا به ویژه ترکیه و قطر از این طرح حمایت کردهاند و انتظار میرود رهبران حماس نیز با آن موافقت کنند، گرچه هنوز درباره امکان این موافقت تردیدهای جدی وجود دارد. در داخل اسراییل نیز این طرح با واکنشهای متفاوتی مواجه شده است. برخی درباره آن تردیدهایی عمیق دارند و برخی با شور فراوان از آن حمایت میکنند. با وجود این به گفته برخی منابع دیپلماتیک اسراییل، طرح ترامپ به گونهای طراحی شده که انتظار میرود ازسوی مقامات این رژیم نیز پذیرفته شود. ازسوی دیگر حمایتهای قطر و ترکیه در مقام اصلیترین حامیان حماس و همچنین تحولاتی همچون شناخت دولت فلسطینی ازسوی برخی دولتهای اروپایی، سبب شده تا رهبران حماس اکنون مشوقهای بیشتری برای پذیرش طرح صلح دراختیار داشته باشند. البته باید درنظر داشت که وجود برخی ابهامات جدی در طرح یپشنهادی ترامپ از جمله مشخص نبودن دقیق مرزهای اسراییل یا نقش تشکیلات خودگردان فلسطینی در اداره غزه و مهمتر از همه ابهام اساسی درباره آینده تشکیل دولت فلسطینی از مهمترین چالشهای پیشروی طرح پیشنهادی ترامپ هستند. خواسته توسعهطلبانه نتانیاهو و کابینه افراطی تحت رهبریاش برای الحاق کرانه باختری و از بین بردن هرگونه احتمال تشکیل دولت فلسطینی در آینده میتواند در مسیر اجرای طرح ترامپ موانعی جدی را ایجاد کند. شاید بتوان گفت، نتانیاهو علیرغم اعلام پذیرش طرح امیدوار است که مخالفت رهبران حماس با این طرح، سبب شود تا او برنامه توسعهطلبانهاش در غزه و کرانه باختری را پیگیری کند. رد طرح ترامپ از سوی رهبران حماس و تاکید رییسجمهور امریکا بر این ادعا که در صورت وقوع چنین احتمالی، نتانیاهو برای انجام هر اقدامی در غزه از حمایت کامل امریکا برخوردار خواهد بود، شاید بهترین سناریویی است که نتانیاهو از آن استقبال می کند.
ذیل سوال بالا مشارکت بازیگران متعدد اسلامی اعم از کشورهای منطقه و فرامنطقهای در این طرح را چگونه تبیین می کنید، به باور شما میتوان طرح صلح غزه را در راستای طرح عادیسازی روابط اسراییل با اعراب قلمداد کرد؟
بیتردید طرح پیشنهادی ترامپ در منطقه خاورمیانه پیامدهایی گسترده خواهد داشت. حمایت دو کشور ترکیه و قطر از این طرح، حماس را برای پذیرش آن تحت فشار قرار خواهد داد. افزون بر این از آنجایی که همزمان با ارائه طرح ترامپ، مذاکراتی بین اسراییل و سوریه یعنی دیگر کشور عربی متحد ترکیه و قطر با ریشههای مشترک اخوانالمسلمینی در جریان است، به نظر میرسد، اجرایی شدن این طرح میتواند به بلوکبندیهای جدیدی از ائتلافهای منطقه در خاورمیانه منتهی شود. همچنین بیانیه مشترک وزرای خارجه کشورهای مصر، اردن، امارات متحده عربی، اندونزی، پاکستان، ترکیه، عربستانسعودی و قطر، در اعلام حمایت از طرح پیشنهادی ترامپ نشان از آن دارد که پیش از اعلام این طرح، گفتوگوها با رهبران این کشورها با موفقیت انجام شده است. با عملیاتی شدن طرح پیشنهادی ترامپ میتوان انتظار داشت عادیسازی روابط کشورهای منطقه با اسراییل با شتاب بیشتری انجام شود.
در این میان نشست بیسابقه ترامپ با روسای ارشد نظامی ایالاتمتحده را چگونه ارزیابی میکنید؛ نشستی که درست یک روز بعد از کنفرانس خبری ترامپ و نتانیاهو برگزار شد و همزمانی دارد با ادعای ترامپ درباره خاورمیانه جدید.
پایان جنگ غزه را نمیتوان به عنوان پایان درگیریهای نظامی در منطقه تفسیر کرد. در صورت موفقیت طرح ترامپ و برقراری آتشبس در غزه، نتانیاهو همچنان برای تداوم جنگ در منطقه اهداف دیگری را مدنظر خواهد داشت. فشار به دولت لبنان برای تسریع فرآیند خلع سلاح حزبالله لبنان و مخالفت گسترده این گروه، میتواند بستر دیگری برای آغاز حملات نظامی اسراییل علیه جنوب لبنان باشد. افزون بر این نباید از نظر دور داشت که موافقت نتانیاهو با طرح پیشنهادی ترامپ در غزه میتواند به بهای کسب امتیازاتی برای انجام اقداماتی دیگر در نقاطی چون لبنان و حتی ایران انجام شده باشد. از آنجایی که طرح پیشنهادی ترامپ برای پایان جنگ غزه را میتوان آغازی برای انجام تغییراتی گستردهتر در منطقه خاورمیانه تفسیر کرد، میتوان انتظار داشت، آمادگی و حتی برنامهریزی برای انجام اقدامات نظامی در لبنان و ایران بخشی از طرح گستردهتر امریکا و متحدان این کشور برای تغییر چهره خاورمیانه باشد. در این بین حمله نظامی به ایران بخش مهمی از طرح گسترده تغییر چهره خاورمیانه را شامل میشود.
بازگردیم به سوال بالا، براساس جزییات منتشر شده در این طرح قرار است چهرهای چون تونی بلر نخستوزیر سابق بریتانیا نقش اجرای طرح صلح را عهدهدار شود، باتوجه به رویکرد او در ارتباط با مساله فلسطین، انتخاب چنین چهرهای توسط ترامپ به چه معناست؟
در این باره تحلیلها متفاوت است، چراکه هنوز مشخص نیست تونی بلر، نخستوزیر پیشین بریتانیا قرار است چه نقشی را عهدهدار شود. با این حال گفته میشود متغیرهایی چون محبوبیت او میان فلسطینیها، بالاخص الیتهای فلسطین، دوری چندین سالهاش از سیاست که میتواند موجب شود تا رویکرد مستقل در این باره داشته باشد و همچنین تجربهاش از جنگ در عراق به واسطه نقشآفرینی ژنرال تحت حمایتش در دوره انتقال موجب شده تا نامش در اخبار مرتبط با این توافق برجستهتر شود. با این همه آنچه اهمیت دارد آن است که چارچوب پیشنهادی ترامپ بر آتشبس فوری در غزه، عقبنشینی نیروهای اسراییلی و آزادی فوری گروگانهای زنده و پیکر گروگانهای کشته شده، همچنین رهایی ۲۵۰ زندانی فلسطینی محکوم به حبس ابد در اسراییل تاکید دارد. بر پایه این طرح، حاکمیت حماس بر نوار غزه برچیده خواهد شد و جای خود را به یک «کمیتهای فلسطینی فنسالار و غیرسیاسی» خواهد داد، کمیتهای که از فلسطینیان متخصص و کارشناسان بینالمللی تشکیل میشود و تحت نظارت «هیات صلح» اداره خواهد شد، هیاتی که ریاست آن با ترامپ و عضویت افرادی چون تونی بلر، نخستوزیر پیشین بریتانیا است. تشکیل چنین کمیتهای و تاکید بر خلع سلاح حماس گویای آن است که براساس طرح ترامپ قرار است غزه و کرانه باختری به مناطقی عاری از نیروهای نظامی تبدیل شوند. میتوان انتظار داشت که در صورت اجرایی شدن این طرح، بخش مهمی از نهادهای مستقر در غزه تحت کنترل مستقیم اسراییل خواهد بود. کنترل منطقه غزه و جلوگیری از قدرتگیری حماس بخش مهمی از استراتژی امنیتی اسراییل است و به نظر میرسد تاکید بر نقش افراد تکنوکرات در اداره غزه بیش از همه کوششی برای از بین بردن توان نظامی فلسطین است.
ذیل سوال بالا، ظاهرا جرد کوشنر، داماد ترامپ که پیشتر قرار بود در دوره دوم ریاست ترامپ در سیاست حضور فعالی نداشته باشد، در تدوین این طرح ادعایی برجسته است؛ ارزیابی شما از این گزاره چیست؟
در باب نقشآفرینی جرد کوشنر باید توجه داشت که داماد ترامپ به واسطه همصداییاش با استیو ویتکاف، نماینده ویژه رییسجمهوری در امور خاورمیانه تعیینکننده بوده اما هنوز ابعاد آن مشخص نشده است. با این همه نکته قابلتأمل آن است که در دو سال گذشته، ابتکارات گوناگونی برای پایان بخشیدن به جنگ غزه پیشنهاد شده که همگی فرجامی جز شکست نداشتند. به باور بسیاری از تحلیلگران، نتانیاهو همچنان ترجیح میدهد حماس این طرح را رد کند؛ چراکه در آن صورت دستِ او برای ادامه عملیات نظامی اسراییل در شهر غزه باز خواهد بود و میتواند رضایت شرکای راستگرای افراطی ائتلاف خود را نیز حفظ کند. ترامپ وعده داده است که در صورت رد این توافق ازسوی حماس پشتیبانی کامل خود را از ادامه جنگ علیه این گروه اعلام خواهد داشت. حتی به گفته برخی مقامات امنیتی اسراییل، امکان پذیرش این طرح ازسوی حماس به ویژه خلع سلاح و تحویل و نابودی تمامی زیرساختهای نظامی در غزه، احتمالی نزدیک به صفر است و به همین دلیل، امکان شکست چارچوب پیشنهادی ترامپ و ادامه عملیات نظامی اسراییل در غزه، همچنان از شانس بیشتری برخوردار است.
نکته بعدی در ارتباط با این طرح، چالشهای پیش رو، نخست در این باره حماس چه واکنشی نشان خواهد داد؟ آیا این گروه راضی به خلع سلاح خواهند شد و اساسا چه مرجع یا مراجعی قرار است عبور حماس از فاز نظامی را هموار کنند؟
حماس برای پذیرش طرح صلح تحت فشار شدیدی قرار گرفته است. از یکسو حمایت قاطع کشورهای منطقه از طرح پیشنهادی ترامپ و ازسوی دیگر افزایش تعداد کشورهایی که خواهان شناسایی فلسطین به عنوان یک دولت مستقل شدهاند، فشار افکار عمومی داخلی غزه بر حماس را نیز افزایش داده است. با وجود این، شرط خلع سلاح حماس و اینکه این گروه و رهبران آن هیچ نقش و جایگاهی در آینده فلسطین و غزه نخواهند داشت، میتواند به مانعی جدی برای پذیرش طرح ترامپ تبدیل شود. ممکن است رهبران حماس بهویژه شاخه نظامی این گروه با رد طرح همچنان بر ادامه جنگ پافشاری کنند.
تشکیلات خودگردان فلسطین تا چه اندازه قادرند در این پروژه نقشآفرین باشند، بالاخص باتوجه به فساد حاکم بر این نهاد و عدم محبوبیت این ساختار میان فلسطینیها.
تشکیلات خودگردان فلسطینی در غزه محبوبیتی ندارد، بهویژه رهبران کنونی آن چندان از حمایت افکار عمومی برخوردار نیستند. همین امر یکی از عواملی است که سبب شده در طرح پیشنهادی ترامپ، تونی بلر در مقام ریاست هیات صلح عمل کند تا در ادامه زمینه برای برگزاری انتخابات و تشکیل کابینهای برای اداره غزه و کرانه باختری فراهم شود. بیتردید رهبران تشکیلات خودگردان فلسطینی نیز به خوبی از چالشهای پیش رو آگاه هستند و به همین سبب انتظار نمیرود این گروه یا حداقل رهبران کنونیاش بتوانند نقشی پررنگ در آینده غزه و فلسطین داشته باشند.
درنهایت، ظاهرا شخص نتانیاهو به واسطه مخالفتخوانیهای برخی از اعضای کابینه راست افراطی که خواهان ضمیمه شدن غزه به سرزمینهای اشغالی هستند، ممکن است با چالشهایی روبهرو شود، در این باره نخستوزیر اسراییل با چه سناریوهای محتملی روبهرو خواهد بود؟
بیتردید اعضای تندوری کابینه افراطی نتانیاهو با طرح پیشنهادی ترامپ مخالفت خواهد کرد، بهویژه اینکه در این طرح احتمال الحاق کرانه باختری به اسراییل به عنوان یک احتمال رد شده است. شخص نتانیاهو نیز علیرغم اعلام رضایت ظاهری به نظر میرسد با این طرح مخالف است و به همین دلیل منتظر رد پیشنهاد ترامپ ازسوی رهبران حماس است تا همچنان به عملیات نظامی در غزه ادامه دهد. تنها دلیل احتمالی که میتوان برای چرایی پذیرش طرح پیشنهادی ترامپ ازسوی نتانیاهو مطرح کرد این است که نخستوزیر اسراییل با وعده امتیازی بزرگتر حاضر به پذیرش طرح شده است. این امتیاز میتواند ازسرگیری حملات نظامی علیه حزبالله لبنان و حتی اقدام نظامی علیه ج.ا.ایران باشد، به همین دلیل اجرایی شدن طرح صلح ترامپ در غزه را میتوان آغازی برای دور جدیدی از اقدامات نظامی اسراییل علیه لبنان و ج.ا.ایران تلقی کرد.
درنهایت به باور شما اجرای طرح 21 مادهای را میتوان مقدمهای برای تشکیل کشور فلسطین در فرآیندی گام به گام قلمداد کرد یا ابتکار عملی است برای تعریف دولتی دست نشانده تحت رهبری اسراییل بر غزه.
پذیرش و شناسایی فلسطین به عنوان یک دولت مستقل همچنان با موانعی جدی مواجه است. با وجود این، برقراری آتشبس در غزه، خلع سلاح حماس و روند بازسازی و غیرنظامیسازی آن میتواند بستری مطلوبتر برای تشکیل دولت مستقل فلسطینی فراهم کند. ازسوی دیگر امکان گسترش توافق آبراهام و افزایش تعداد کشورهای اسلامی که اسراییل را به رسمت خواهند شناخت نیز میتواند عاملی اثرگذار بر تشکیل دولت مستقل فلسطینی باشد. با وجود این باید در مجموع گفت تا زمان تشکیل دولت مستقل فلسطینی و شناسایی جهانی آن همچنان مسیری پرچالش و طولانی پیش رو است.