شوک حماس به اصولگرایان

هم میهن/متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
سمیه متقی| از همان روزی که طرح «صلح فلسطین و اسرائیل» از سوی دونالد ترامپ رئیسجمهوری آمریکا منتشر شد، در کنار واکنشهایی که کارشناسان حوزه سیاست خارجی نسبت به آن داشتند؛ رسانه ها و حتی برخی چهره های سیاسی نیز نظر خود را نسبت به آن ابراز کردند. در این بین آنچه شاید جذابتر باشد واکنش این رسانه ها و جریانها به پذیرش مشروط این طرح از سوی حماس است، و این موضوع آنجا مهمتر میشود که جریان تندرو اصولگرا تمام رویکرد سیاست خارجی ایران در منطقه و جهان را با هدف حفظ «آرمانهای فلسطین» در مسیر مقابله با آمریکا و «حذف اسرائیل» تبیین میکنند.
به عبارتی طی همه سالها همانطور که این جریان رادیکال مذاکره مستقیم ایران و آمریکا و حتی نزدیک شدن به سایر کشورهای غربی را خط قرمز میدانستند و هربار که به نظر میرسید در حال تحقق است، به تبوتاب میافتادند و داد و هوار در مخالفتش سرمیدادند؛ درباره صلح فلسطین و اسرائیل هم نگاه قیممآبانه داشته و همیشه به نوعی مخالفتشان را اعلام کردهاند. چنانچه همانطور که تا مدتها حتی صحبت کردن درباره مذاکره ایران و آمریکا را به تابویی تبدیل کرده بودند در رابطه با صلح اسرائیل و فلسطین هم به دنبال تابوسازی بوده و هستند.
بر همین اساس وقتی در گذشته صحبت از طرحهایی مانند دودولتی شدن فلسطین و اسرائیل مطرح شد و البته برخی چهره های سیاسی داخلی مانند سیدمحمدخاتمی و بسیاری دیگر از اصلاح طلبان آن را در صورت موافقت مردم فلسطین و در راستای کاهش آسیب به فلسطینیان حتی مناسب دانست، حمله ها و هجمه ها به آنها اتفاق افتاد.
همین حالا هم که مطالب این رسانه ها در روزهای پس از طرح صلح ترامپ را میبینیم؛ پس از حمله به طرح و ابراز مخالفت از پذیرش احتمالی آن از سوی حماس با تیترهایی مانند «طرح تصاحب غزه با اسم رمز آتشبس!» در برابر شوک پذیرش مشروط طرح مسیر متفاوتی را در پی گرفتند؛ البته این مسیر هم به نظر میرسد در راستای منویات خودشان در مبارزه با اسرائیل نه بهبود شرایط مردم غزه و پایان درد و رنج آنهاست. چنانچه با تاکید بر اینکه مشروط بودن پذیرش صلح از سوی حماس به معنای این است که خلع سلاح را نمیپذیرد به نظر میرسد امیدوارند که حماس در رودربایستی با آنها ادامه جنگ را رقم بزند. لحن مطالب هم در مسیر تشویق نادیده گرفتن وضعیت غزه و حمایت از ادامه درگیری است.
البته در تمام این مطالب شاهد آن هستیم که این رسانه ها مدعی هستند به دنبال احقاق حقوق مردم فلسطیناند؛ به عبارتی آنها اینگونه موضع میگیرند که نه اینکه صلح را برای مردم فلسطین نمیخواهند بلکه مثلاً هوشمندانه بودن این پذرش مشروط را چنین توضیح میدهند:«در بیانیهی این جنبش هیچ اشارهای به خلع سلاح حماس نشده است اما در عین حال، از واگذاری قدرت سخن به میان آمده است. ضمن اینکه خبری از کوچ اجباری نیست و اداره باریکه به دست آمریکا و تونی بلر نیز نیست و فلسطینیها آن را اداره خواهند کرد.
تبادل اُسرا نیز در این بیانیه آمده است که به نظر میرسد، در اینجا باید حماس هوشمندانهتر ورود کند چراکه برگ برنده باقی مانده در دستان این جنبش مقابل صهیونیستها، همین اُسرا است که چنانچه تبادل صورت بگیرد، صددرصد رژیم صهیونیستی بمباران این باریکه را وحشیانهتر از قبل از سر خواهد گرفت.» و در ادامه تاکید میکنند:«آمریکا و رژیم صهیونیستی همواره از «مذاکره» به عنوان یک تله استفاده کردهاند...(روزنامه کیهان)». این نوع نگاه در سخنان چهره های مختلف این نوع تفکر نیز به چشم می آید و البته به نظر میرسد اگر مخاطبان این مطالب تصمیمگیران در حماس باشند؛ از آنها خواسته شده که در مذاکراتی که در قاهره آغاز آن رقم خورده به هیچ وجه کوتاه نیایند.
بگذارید درگیری و کشتار مردمتان ادامه یابد. یعنی اگر در شرایط فعلی ما با مفهوم «نه جنگ، نه صلح» روبهرو هستیم؛ نسخه پیشنهادی آنها برای مردم فلسطین «بجنگ و به هر قیمتی ادامه بده (حتی به قیمت از دست رفتن همه مردم فلسطین)» است. در واکنش به این اظهارنظرها طی همه روزهای گذشته پس از طرح ترامپ یادداشتهای احمد زیدآبادی قابل تأمل و پاسخ مناسبی است؛ آنجا که در واکنش به این رویکرد رادیکالها نسبت به طرح ترامپ، با اشاره به فشار کشورهای مختلف به حماس برای پذیرش آن نوشت:«با توجه به این نوع فشارها، احتمال پذیرش طرح ترامپ از سوی حماس در این مرحله و یا مراحل بعد وجود دارد.
بعد از موافقت احتمالی حماس، واکنش برخی جناحهای سیاسی در داخل ایران به این اقدام، خبری فوقالعاده جذاب خواهد بود! آیا حماس را به «تسلیم» و «بیغیرتی» و «فروش فلسطین» و «خیانت» متهم میکنند؟ خواهیم دید!» و پس از آن البته از این نرمش آنها و استفاده از لفظ هوشمندانه برای این تصمیم استقبال کرد و نوشت:«رسانههای جریان تندرو از جمله روزناهۀ کیهان که پیش از این طرح صلح ترامپ را «طرح تصاحب غزه» توصیف میکردند، اکنون موافقت حماس با این طرح را «هوشمندانه» معرفی میکنند! کاش خودشان هم از این نوع «هوشمندیها» به خرج میدادند! و یا حداقل اجازه میدادند که دولت پزشکیان هم همینطور «هوشمندانه» با برخی طرحهای بینالمللی روبهرو شود!»
طی همه سالهای پس از پیروزی انقلاب، ایران به عنوان حامی مردم مظلوم فلسطین و در مسیر آرمانهای فلسطین در سطح جهانی حضور داشت و حتی گاهی کاسه داغتر از آش به شمار رفت (به ویژه در میدانهای غیر سیاسی). در این بین جریانهای مختلف سیاسی نیز به انحای گوناگون در ادوار مختلف دست به واکنش نسبت به ظلم اسرائیل و حمایت از مردم فلسطین زدند؛ از سخنان رهبران جمهوری اسلامی و مسئولان گرفته تا آنجا که مرحوم علی اکبر محتشمی پور، دبیرخانه دائمی پشتیبانی از انتفاضه فلسطین را در مجلس ششم راه انداخت؛ آنجا که همه تشکلها علیه جنایات اسرائیل بیانیه دادند و به کرات هم اتفاق افتاده است.
حال در این نقطه که چنین شرایطی نسبت به فلسطین و مردم غزه پیش آمده همانطور که همه طرفین بر این تاکید دارند که «مهم خواست مردم فلسطین و غزه است» باید این را هم بپذیرند که اگر صلح به معنای خلع سلاح حماس، حتی پایان مقاومت در این منطقه باشد اگر مردم فلسطین خواهان آن هستند؛ اتفاق بیفتد و البته این درس را هم یاد بگیریم که در سیاست هیچ چیز «ازلی و ابدی نیست» جان، رفاه و منافع ملی مهم است و هرگونه ابزاری برای آن حتی اگر با تغییر رویکرد و پای گذاشتن بر بخشی از باورها باشد، در زمان و مکانش باید انجام گیرد.