نماد آخرین خبر
  1. برگزیده
تحلیل ها

دلواپسان علیه ظریف

منبع
دنياي اقتصاد
بروزرسانی
دلواپسان علیه ظریف

دنیای اقتصاد/متن پیش رو در دنیای اقتصاد منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست

حمید شجاعی| «حمله، هجمه، تخریب و اتهام» راهبرد دلواپسان برای کنشگری در قبال مخالفان است و هر کسی‌که در خط فکری آنها حرکت نکند با حملات تندروها مواجه خواهد شد.
 
 حال این حملات از سوی رسانه‌های تندرو و دلواپس باشد یا اینکه از تریبون مجلس به هر جهت آنها گامی عقب نمی‌گذارند. چه اینکه از ابتدای دولت پزشکیان برنامه‌شان بر این بود که به هر نحو ممکن دولت را زمین‌گیر کنند و نگذارند در مسیر برنامه‌ها و اهداف خود حرکت کند. در همین جهت نیز ابتدا همتی را کنار زدند و سپس ظریف را از دولت کنار گذاشتند و حال نیز با تمام توان دنبال استیضاح 4 وزیر دولت هستند تا شرایط را برای دولت بغرنج‌تر از قبل کنند. با این حال تندروها به کرات نشان داده‌اند که نه بر اساس منافع ملی که همواره بر مبنای اغراض، نیات و تسویه حساب‌های شخصی به تقابل با افراد می‌پردازند و شاید اگر بگوییم محمدجواد ظریف مشتری همیشگی آنها برای تخریب و هجمه است سخنی به گزافه نرفته باشد. جالب اینکه ظریف 8 سال وزیر امور خارجه بود و انواع اتهامات، اهانت‌ها و هجمه‌ها علیه او بود. وقتی از وزارت فاصله گرفت و در دولت چهاردهم معاون راهبردی رئیس‌جمهور شد بازهم مورد تخریب واقع شد و امروز نیز که دیگر هیچ سمت و منصب دولتی ندارد و تنها استاد دانشگاه است بازهم از سوی تندروها تخریب و تخطئه می‌شود. گویی اینکه بغض، کینه و نفرت تندروها از ظریف و اقداماتش تمامی ندارد که حتی در فضای عادی جامعه به عنوان یک شهروند معمولی نیز او را مورد تخریب قرار می‌دهند. ظریفی که رهبر انقلاب او را امین، صادق، متدین، شجاع و انقلابی خواند و خود او نیز هیچگاه اقدام یا اظهارنظری خلاف واقع یا منافع ملی انجام نداده و چه زمانی‌که بر مسند وزارت بود در آوردگاه‌های بین‌المللی از عزت و منافع ملی ایران دفاع می‌کرد و چه اکنون که در مقام یک تحلیلگر و استاد دانشگاه به بیان واقعیات در مواجهه با فضای بین‌المللی می‌پردازد نیتی جز حفظ منافع ملی ندارد. اما واقعیت امر بر آن است که بهانه‌گیری تندروها از نفوذ کلام و تاثیر‌گذاری ظریف است و اینکه از صدر تا ذیل جریان خود یکی مثل ظریف ندارند و با اختلاف بسیار و شاید با ارفاق بتوانند چهره‌‌ای مثل سعید جلیلی را مطرح کنند. همین امر است که باعث شده تا ظریف را در هر جایی با هر سخنی تخریب کنند و اتهاماتی را به او نسبت دهند. جالب اینکه خود ظریف اساسا آنها را چندان به حساب نمی‌آورد و همین امر موجب شده تا آنها او را بیش از دیگران مورد حمله قرار دهند.

ماجرا چه بود؟
چندی پیش بود که سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه روسیه طی اظهاراتی ادعایی در خصوص برجام و مکانیسم ماشه مطرح نمود که این بند درج شده در برجام حاصل توافقات پایانی میان محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه وقت ایران و جان کری وزیر خارجه وقت آمریکا بوده است. ادعایی که وندی شرمن معاون کری در آن زمان در کتاب خاطرات خود آن را تکذیب و عنوان کرده است که اتفاقات سازوکار ماشه در توافقات میان لاوروف و کری در برجام گنجانده شده است. اما محمدجواد ظریف نیز به این اظهارات لاوروف پاسخ داد و از دیدار با جان کری سخن گفت که در آن به وضوح گفته بود لاوروف خوستار این شده که ایران هر 6 ماه یکبار برای تعلیق قطعنامه‌ها به شورای امنیت برود. البته ظریف به این سخنان بسنده نکرد و افشاگری‌های دیگری نیز انجام داد و بیان کرد: تنها زمانی‌که روسیه و چین با ایران همراه شدند زمان من بود چون زمان آقای احمدی‌نژاد روسیه به همه قطعنامه‌های فصل هفتی شورای امنیت رای مثبت داده بود و همین روسیه به‌دلیل حضور ایران در فصل هفت منشور ملل متحد مانع عضویت ایران در سازمان شانگهای شده بود. آقای لاوروف اینها را یادش رفته است. اما نقطه طلایی صحبت‌های ظریف جایی بود که گفت: «من همچنان اعتقاد به روابط راهبردی با روسیه و چین دارم اما اینها به خاطر ما کاری نمی‌کنند. روس‌ها عریان سیاست خود را بیان می‌کنند. روسیه کشور مهمی در همسایگی ماست ولی دو خط قرمز دارد؛ اول اینکه ایران نباید هیچوقت با دنیا روابط آرام داشته باشد و دوم اینکه نباید با دنیا به درگیری برسد برای همین روسیه طرفدار توافق موقت ژنو بود چون استخوان لای زخم نگه می‌داشت و مانع درگیری هم می‌شد». وی همچنین به این نکته نیز اشاره کرد که «روس‌ها هم سفر حاج‌قاسم به مسکو را خبری کردند و هم ارسال پهپاد‌های ایرانی به روسیه در جنگ اوکراین را فاش کردند». این اظهارات ظریف بسیار مورد توجه قرار گرفت و تمامی رسانه‌ها آن را پوشش دادند؛ اما بر خلاف اکثریت جامعه تندروها چندان این مواضع ظریف را بر نتابیدند و به وی حمله کردند.


حملات به ظریف
صحبت‌های ظریف موجی از حملات و هجمه‌های رسانه‌های دلواپس و تندرو را به سمت او سرازیر کرد و در عین تعجب این رسانه‌ها علم حمایت از وزیر خارجه روسیه را برافراشته و وزیر خارجه سابق کشور خود را منکوب کردند. چنانکه کیهان در مطلبی ظریف را دچار بحران شخصیت خواند و مدعی شد که خودشیفتگی مزمن در تمام رفتارهای او مشهود است. جوان نیز در مطلبی نوشت: «محمدجواد ظریف مستقیما از حرف لاوروف عصبانی شده و انتقام آن را با دروغ و دلنگ از مردم و کشور و نظامی‌هایش می‌گیرد». این در حالی است که «تسنیم» نیز ظریف را خودشیفته خواند. البته این فقط رسانه‌های تندرو نبودند که برای ظریف شمشیر از رو کشیدند بلکه چهره‌های تندرو بهارستان نیز به نوبه خود از خجالت وی در آمدند. چنانکه حمید رسایی، نماینده تندرو تهران خطاب به ظریف اظهارکرد: «اگر ذره‌ای عقل دیپلماسی داشتید اینطور عمل نمی‌کردید». حتی یکی از نمایندگان مجلس، ضمن تاکید بر لزوم سکوت ظریف، صراحتا او را به برخورد قضایی و ورود دادستانی تهدید کرد. مجتبی زارعی عضو کمیسیون امنیت ملی عنوان کرد که اگر دکتر ظریف بخواهد این موقعیت حساس را درک نکند دادستانی کل باید در مراقبت از امنیت ملی فورا او را احضار کند. او در شبکه ایکس خود نوشت: «حالا که روسیه به‌عنوان رئیس دوره‌ای شورای امنیت و شریک راهبردی ایران هم پایان ننگین اسنپ‌بک را اعلام کرد و حالا که بیش از ۱۰۰ کشور مستقل و غیرمتعهد جهان در نشست اوگاندا هم می‌گویند اسنپ‌بک تمام شد و حالا که دبیر شعام پبام جامع امام خامنه‌ای حکیم را به آقای پوتین برای این موقعیت خطیر تقدیم کرد؛ شما سکوت را رعایت کنید و به روند ملّی در ایران و اجماع جهانی بپیوندید». حسن رحیم‌پور ازغدی چهره شناخته شده جریان اصولگرا و عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز ظریف را «متخصص دروغ و چاخان» خواند. پرسش اینجا است که تندروها که داعیه منافع ملی و تعامل با دنیا دارند چگونه برای دیپلمات کارکشته و وطن دوستی چون ظریف شمشمیر می‌کشند؛ اما برای لاوروف آغوش می‌گشایند؟ آیا منویات جناحی، تسویه حساب‌ها و مخالفت‌های شخصی تندروها به اندازه‌ای ارزش دارد که دیپلمات برجسته‌ای چون محمدجواد ظریف را در مقابل دیپلمات کشوری دیگر قربانی کنند و از این اتفاق نیز بر خود ببالند؟ همین نوع برخوردها است که نشان می‌دهد آنچه برای تندروها اهمیتی ندارد منافع ملی است.

🔹"آخرین خبر" در روبیکا
🔹"آخرین خبر" در ایتا
🔹"آخرین خبر" در بله