نماد آخرین خبر

سرمقاله صبح نو/ زوال دموکراسی آمریکایی

منبع
صبح نو
بروزرسانی
سرمقاله صبح نو/ زوال دموکراسی آمریکایی

صبح نو/ «زوال دموکراسی آمریکایی» عنوان یادداشت روز در روزنامه صبح نو به قلم جواد بخشی الموتی است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید:

انتخابات نوامبر ۲۰۲۵ در آمریکا دیگر یک رقابت معمولی نیست. از نیویورک تا ویرجینیا، این انتخابات به میدانی برای سنجش نفس دموکراسی آمریکایی تبدیل شده است؛ دموکراسی‌ای که روزی الگوی جهان بود و حالا نشانه‌های خستگی و فرسایش را در چهره‌اش می‌توان دید.
بازگشت دونالد ترامپ به صحنه و حمایت غیرمنتظره‌اش از اندرو کومو در برابر زهران ممدانی – سیاستمدار جوان و چپ‌گرا – تنها یک مانور انتخاباتی نیست؛ این اتفاق بازتابی از بحران عمیق‌تری در ساختار سیاسی و اجتماعی آمریکاست.
ترامپ، که هنوز خود را رهبر واقعی مردم آمریکا می‌داند، در پیام اخیرش به رأی‌دهندگان گفته بود: «چاره‌ای ندارید جز اینکه به کومو رأی بدهید؛ ممدانی بلد نیست اداره کند.» او حتی تهدید کرد اگر ممدانی پیروز شود، نیویورک از کمک‌های فدرال محروم خواهد شد. این لحن نه فقط تند، بلکه نوعی بی‌اعتنایی آشکار به اصول بازی دموکراتیک است؛ اصولی که قرار بود سیاست در آمریکا را از نفرت و انتقام جدا نگه دارد.
زهران ممدانی، مهاجری مسلمان و متولد اوگاندا، حالا برای میلیون‌ها رأی‌دهنده نماد نسلی است که می‌خواهد سیاست را انسانی‌تر کند؛ با وعده‌هایی مثل کنترل اجاره، مالیات بر ثروت و سرمایه‌گذاری در مسکن اجتماعی. اما برای جناح ترامپ و متحدان اقتصادی‌اش، او تهدیدی برای نظم موجود است.

در روزهای اخیر، لابی‌های قدرتمند و رسانه‌های محافظه‌کار میلیون‌ها دلار خرج کرده‌اند تا چهره او را تخریب کنند. در شبکه‌های اجتماعی، ممدانی نه به‌عنوان یک سیاستمدار، بلکه به‌عنوان «بیگانه‌ای خطرناک» معرفی می‌شود. این همان نقطه‌ای است که سیاست از رقابت برای برنامه‌ها، به نبردی هویتی و شخصی تبدیل می‌شود.
انتخابات نوامبر ۲۰۲۵ در آمریکا دیگر یک رقابت معمولی نیست. از نیویورک تا ویرجینیا، این انتخابات به میدانی برای سنجش نفس دموکراسی آمریکایی تبدیل شده است؛ دموکراسی‌ای که روزی الگوی جهان بود و حالا نشانه‌های خستگی و فرسایش را در چهره‌اش می‌توان دید. بازگشت دونالد ترامپ به صحنه و حمایت غیرمنتظره‌اش از اندرو کومو در برابر زهران ممدانی – سیاستمدار جوان و چپ‌گرا – تنها یک مانور انتخاباتی نیست؛ این اتفاق بازتابی از بحران عمیق‌تری در ساختار سیاسی و اجتماعی آمریکاست. ترامپ، که هنوز خود را رهبر واقعی مردم آمریکا می‌داند، در پیام اخیرش به رأی‌دهندگان گفته بود: «چاره‌ای ندارید جز اینکه به کومو رأی بدهید؛ ممدانی بلد نیست اداره کند.» او حتی تهدید کرد اگر ممدانی پیروز شود، نیویورک از کمک‌های فدرال محروم خواهد شد. این لحن نه فقط تند، بلکه نوعی بی‌اعتنایی آشکار به اصول بازی دموکراتیک است؛ اصولی که قرار بود سیاست در آمریکا را از نفرت و انتقام جدا نگه دارد.
سیاستمداری که به «دشمن» تبدیل می‌شود
زهران ممدانی، مهاجری مسلمان و متولد اوگاندا، حالا برای میلیون‌ها رأی‌دهنده نماد نسلی است که می‌خواهد سیاست را انسانی‌تر کند؛ با وعده‌هایی مثل کنترل اجاره، مالیات بر ثروت و سرمایه‌گذاری در مسکن اجتماعی. اما برای جناح ترامپ و متحدان اقتصادی‌اش، او تهدیدی برای نظم موجود است.
در روزهای اخیر، لابی‌های قدرتمند و رسانه‌های محافظه‌کار میلیون‌ها دلار خرج کرده‌اند تا چهره او را تخریب کنند. در شبکه‌های اجتماعی، ممدانی نه به‌عنوان یک سیاستمدار، بلکه به‌عنوان «بیگانه‌ای خطرناک» معرفی می‌شود. این همان نقطه‌ای است که سیاست از رقابت برای برنامه‌ها، به نبردی هویتی و شخصی تبدیل می‌شود.

فرسایش تدریجی نهادها
جامعه‌شناسی سیاسی به ما می‌گوید دموکراسی‌ها معمولاً یک‌شبه فرو نمی‌ریزند؛ آرام‌آرام فرسوده می‌شوند. این فرسایش از جایی آغاز می‌شود که احترام به نهادها، قانون و گفت‌وگو از میان می‌رود و جای خود را به احساسات خشم‌آلود می‌دهد.
مطالعات تازه در اندیشکده‌های آمریکایی، از بروکینگز تا کارنگی، نشان می‌دهد اعتماد مردم به دولت فدرال، رسانه‌ها و حتی انتخابات به پایین‌ترین سطح در نیم‌قرن اخیر رسیده است. بسیاری از رأی‌دهندگان دیگر به سازوکارهای رسمی اعتماد ندارند؛ آنها نه از فساد می‌ترسند، بلکه از «بی‌معنایی سیاست». همین بی‌اعتمادی است که زمینه را برای ظهور چهره‌هایی مانند ترامپ فراهم کرده است؛ کسانی که به‌جای گفت‌وگو، با هیجان و دشمن‌سازی سیاست می‌کنند.

بازگشت اوباما و آخرین تلاش برای انسجام
در این فضای پر از تنش، باراک اوباما دوباره وارد صحنه شده است. او در روزهای آخر انتخابات، در نیوجرسی، ویرجینیا و حتی از راه دور در نیویورک، با انرژی فراوان از نامزدهای دموکرات حمایت می‌کند. تماس تلفنی‌اش با زهران ممدانی، که گفته می‌شود حدود نیم ساعت طول کشیده، نه‌فقط حمایتی سیاسی، بلکه تلاشی برای حفظ روح گفت‌وگو در سیاست آمریکاست.
اوباما می‌داند اگر این انتخابات با پیروزی نامزدهای نزدیک به ترامپ به پایان برسد، معنایش چیزی فراتر از جابه‌جایی چند مقام محلی است؛ یعنی پیروزی منطق حذف، ترس و نفرت بر منطق گفت‌وگو و مشارکت.

جامعه‌ای خسته و دوقطبی
آمریکا امروز بیش از هر زمان دیگری دچار شکاف درون‌اجتماعی است.
شکاف نه فقط میان فقیر و غنی، بلکه میان دو نوع درک از سیاست: سیاست به‌عنوان «مدیریت اختلاف»، یا سیاست به‌عنوان «نبرد برای حذف دیگری».
در چنین فضایی، رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی هم به جای پیوند دادن مردم، عملاً به ابزار تشدید تنفر تبدیل شده‌اند.
ترامپ از این فضا بهره می‌برد. او می‌داند که هرقدر جامعه خشمگین‌تر و ترسیده‌تر باشد، شانس او برای بازگشت بیشتر است. اما هزینه این بازی برای آمریکا بسیار بالاست: فرسایش نهادها، بی‌اعتمادی عمومی و از میان رفتن انسجام اجتماعی.

سرنوشت دموکراسی در یک روز
انتخابات این هفته فقط درباره شهرداری‌ها یا فرمانداری‌ها نیست.
این رأی‌گیری نوعی رفراندوم زودهنگام درباره آینده دموکراسی در آمریکاست. اگر نیروهای پوپولیست پیروز شوند، آمریکا بیش از پیش به نظامی تبدیل می‌شود که در آن رأی مردم هست، اما گفت‌وگو و اعتماد دیگر نیست.
اما اگر جریان‌های معتدل‌تر بتوانند مردم را دوباره پای صندوق بیاورند، شاید هنوز امیدی برای بازسازی سرمایه اجتماعی باقی بماند.

آمریکا امروز بر لبه پرتگاه ایستاده است.
فرقی نمی‌کند این پرتگاه را «فرسایش نهادها» بنامیم یا «سیاست نفرت»؛ حقیقت این است که سقوط، اگر رخ دهد، آرام و بی‌صدا خواهد بود.
سرنوشت دموکراسی در آمریکا دیگر فقط در دست سیاستمداران نیست، بلکه در دست جامعه‌ای است که باید تصمیم بگیرد:
آیا می‌خواهد همچنان بر مبنای ترس از دیگری زندگی کند، یا شجاعت گفت‌وگو را دوباره به سیاست بازگرداند.

🔹"آخرین خبر" در روبیکا
🔹"آخرین خبر" در ایتا
🔹"آخرین خبر" در بله

اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره