هشدار نهایی ستادکل نیروهای مسلح

هم میهن/متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
فرهاد فخرآبادی| هرچند فعلاً جنگی پیرامون ایران در کار نیست اما به صورت مشخص، پس از جنگ 12 روزه ای که بین ایران و اسرائیل پشت سر گذاشته شد، وضعیت مبهمی پیرامون ایران و آینده برقرار است و نمی توان به صورت قطعی از این حرف زد که آیا در روزها و ماه های آینده باز هم کشور درگیر جنگ و درگیری مستقیم خواهد شد و یا اینکه دیگر خبری از روزهایی که در آن 12 روز سپری شد، نخواهد بود. به هر صورت، چیزی که مشخص شده این است که شرایط کشور ویژه است و باید مراقبت های بیشتری در مقایسه با پیش از دوره جنگ ایران و اسرائیل صورت گیرد. در همین ارتباط است که عصر 13 آبانماه سال جاری، ستاد کل نیروهای مسلح اطلاعیه های کوتاه اما مهم را صادر کرده؛ اطلاعیه ای که شاید بتوان آن را نوعی هشدار مهم تلقی کرد. در متن این اطلاعیه آمده است: «هر گونه اظهارنظر در رابطه با همکاری های نظامی و دفاعی با سایر کشورها از جمله خرید یا فروش تجهیزات و تسلیحات، فاقد وجاهت و اعتبار بوده و از رسانه ها انتظار می رود، بدون هماهنگی با این مرکز از انعکاس و انتشار این گونه اخبار و اطلاعات خودداری کنند.»
پیشدرآمد بیانیه
هرچند ستاد کل نیروهای مسلح در اطلاعیه صادرشده، نام فرد و یا افرادی را نبرده است و بدون ذکر نام تنها هشدار داده اما نکته مشخص این است که قطعاً اتفاقات و اظهارنظرهایی مهم صورت گرفته که ستاد کل را به این نقطه رسانده است که چنین اطلاعیه ای را صادر کند.
با مرور آنچه در ماه های اخیر و بهصورت ویژه پس از جنگ ایران و اسرائیل گذشته است و اظهارنظرهایی که صورت گرفته، فهم اینکه مخاطب این بیانیه چه افرادی بوده اند چندان سخت به نظر نمی رسد. به عبارتی می توان اظهارنظرهایی را از سوی برخی افراد و شخصیت های صاحب منصب پیدا کرد که خارج از محدوده فعالیت آنها و به بیان دیگر، فراتر از جایگاه آنهاست؛ اظهارنظرهایی که از سوی برخی نماینده های دوره دوازدهم مجلس بیان شده و می توان آنها را مرتبط با اطلاعیه صادرشده توسط ستاد کل نیروهای مسلح دانست.
اولین نمونه ها از این اظهارنظرها را می توان مربوط به جمله ای دانست که محسن زنگنه، نماینده مشهد در تاریخ 29 شهریور در صداوسیما گفته بود. او که عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس است و طبیعتاً نمی تواند اطلاعات کاملی در حوزه امنیتی و نظامی داشته باشد، می گوید: «ما دو شب پیش یکی از پیشرفته ترین موشک های کشور را که تا الان امتحان نشده بود، آزمایش کردیم و موفقیت آمیز هم بود. یعنی می خواهم بگویم در همین شرایط ما مشغول آزمایش امنیتی یک موشک قاره پیما هستیم.»
اما یکی از جنجالی ترین و مهم ترین اظهارنظرهایی که در این ارتباط صورت گرفته، جمله ای است که ابوالفضل ظهره وند، یکی دیگر از نماینده های مجلس گفته است. این عضو کمیسیون امنیت ملی، 2 مهر در مصاحبه ای که با باشگاه خبرنگاران داشته، گفته است: «بنیه دفاعی کشور باید تقویت شود و برای اینکه بتوانند از آسمان و زمین صیانت کنند به سامانه های دفاعی نیاز داریم لذا نیروهای نظامی دارند کار می کنند و اگر لازم باشد تجهیزات را از خارج وارد می کنیم که هم انجام داده اند و هم در حال انجام هستند.» اما نکته مهم در بخش دیگر این گفت وگو بود که او خبر می دهد: «الان ایران سوخو ۳۵، میگ ۳۵، میگ ۲۹ و اس ۴۰۰ را گرفته و در حال آمدن به ایران هستند و نیروهای نظامی هرچه لازم باشد را می گیرند.»
نمونه دیگر قابل اشاره در این ارتباط از سوی نماینده های مجلس، مربوط به احمد بخشایشاردستانی است که 16 مهر گفته بود: «در گذشته مقام معظم رهبری به دلایلی که خودشان صلاح می دانستند، فرموده بودند که بُرد موشک های ایران باید محدود به ۲۲۰۰ کیلومتر باشد، اما اکنون ایشان هرگونه محدودیتی در بُرد موشک ها را برداشته اند.»
اما آخرین نمونه های قابل اشاره، دو موردی است که مربوط به امیرحسین ثابتی می شود. او 6 آبان در مصاحبه با یک رسانه ایتالیایی می گوید: «در ایران، ما موشک های بالستیک با برد تقریبی 2000 کیلومتر داریم و در حال تلاش برای تولید موشک های بالستیک قاره پیما با برد بسیار بیشتر از این هستیم.» اخیراً و در جریان یک نشست هم ثابتی گفته است: «هر سلاحی از چین و روسیه خواستیم به ما دادند. هیچ خط قرمزی نه چین نه روسیه در سلاح برای ما نگذاشتند. گفتند هر چی بخواهید به شما می دهیم.»
زنگ خطر
هرچند ستاد کل نیروهای مسلح در اطلاعیه خود نامی از فرد یا افراد نبرده است اما نکته مشخص این است که صدور این اطلاعیه را می توان هشدار و زنگ خطری جدی برای افرادی دانست که به اصطلاح پای شان را از گلیم شان درازتر کرده و درباره مسائلی حرف زده اند که نه ارتباطی با آنها دارد و نه اطلاعات کافی درباره آنها دارند.
بیان این موضوع که ایران کشور مقتدری در حوزه نظامی است و باید به این اقتدار افتخار کرد نکته بدی نیست اما بیان برخی مسائل باید تنها از فیلتر خود باشد. بدون شک اگر قرار بر این باشد که حرفی زده شود و یا اطلاعات و اخباری منتشر شود، فهم و درک نهادهای نظامی بیشتر از هر مقام و شخصیتی است؛ فرقی هم ندارد که این فرد وابسته به کدام جریان سیاسی و یا تحت حمایت ویژه کدام نهاد است. برخی حرف ها و اخبار تنها باید از دریچه مربوطه عنوان شود.
اینکه صدور این بیانیه هشدار نهایی به شمار می رود، نکته کاملاً مشخصی است اما نکته و سوال اساسی این است که پس از انتشار این اطلاعیه چه خواهد شد؟ فارغ از اینکه این اظهارنظرها از سوی کدام فرد با کدام وابستگی سیاسی بیان شده است، باید منتظر ماند و دید که در صورت تکرار آیا برخوردی با گوینده این نوع جمله ها صورت خواهد گرفت یا داستان همچنان به همان شکلی که بوده ادامه خواهد داشت؟
علی تقی زاده، حقوقدان: اطلاعیه ستاد کل اتمام حجت و تلنگری برای آقایان بود
علی تقی زاده، استاد حقوق و عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در گفت وگویی که با خبرنگار هم میهن داشت، معتقد است که بیان اخبار و مسائل نظامی که از سوی مراجع رسمی اعلام نشده است، شامل قانون افشای اسناد می شود که بر همین اساس و به علت مهم بودن موضوع است که ستاد کل نیروهای مسلح اقدام به انتشار اطلاعیه درباره اظهارنظرهای برخی نماینده ها کرده و با آنها اتمام حجت کرده است. این عضو شورای مرکزی حزب توسعه ملی ایران، معتقد است علت اصلی وجود افرادی که این مسائل را می گویند، باید در ضعف احزاب ایران و موضوع عدم آموزش افراد دانست؛ موضوعی که تا حل نشود این روند ادامه خواهد داشت.
*برخی از نماینده های مجلس طی چند وقت اخیر و به خصوص بعد از جنگ ایران و اسرائیل اظهارنظرهایی را درباره مسائل و قراردادهای نظامی ایران انجام داده اند و اخباری را اعلام کرده اند که از مراجع رسمی نظامی اعلام نشده است. ماجرایی که منجر به صدور اطلاعیه از سوی ستاد کل شد. فارغ از درست یا غلط بودن این اخبار، آیا از نظر قانونی ممنوعیتی برای بیان این مسائل وجود دارد و قانونگذار منعی را برای چنین اظهاراتی در نظر گرفته است؟
ناگفته روشن است که نه تنها ایران، بلکه هر کشوری در جهان اسرار و اسنادی دارد که افشای آنها مجاز نیست و بنابراین مجاز نبودن این موضوع، در ایران و ساختار سیاسی کشور ما هم امر واضحی است و نیاز به تکرار ندارد. اما درباره آنچه که ما در قوانین ایران نداریم، نکته ای که می توان مورد اشاره قرار داد این است که عمده قوانین و مقرراتی که ما در ایران در این ارتباط داریم، مربوط به قبل از انقلاب است که اشاره ای کوتاه به این قوانین خواهم داشت. ما یک قانونی به نام «قانون مجازات انتشار و افشای اسناد محرمانه و سری دولتی» را داریم که مربوط به سال 1353 و شامل 8 ماده است. مورد دیگری که وجود دارد و می توان به آن اشاره داشت، آیین نامه «طرز نگهداری اسناد سری و محرمانه دولتی و طبقه بندی و نحوه مشخص نمودن نوع اسناد و اطلاعات » است که مصوبه سال 1354 هیات وزیران است. موضوع بعد که می توان به آن اشاره کرد و پس از انقلاب تصویب شده، «شیوه نامه تشخیص و تفکیک اطلاعات مربوط به حریم خصوصی و اطلاعات شخصی از اطلاعات عمومی» است که مربوط به سال 1397می شود. در این آیین نامه سال 1354 که به آن اشاره داشتم، اسناد را به چهار طبقه تقسیم می کند که به آن اشاره خواهم داشت؛ طبقه اول که مورد اشاره قرار گرفته است، اسنادی هستند که افشای غیرمجاز آنها به اساس حکومت و مبانی دولت ضرر جبران ناپذیری برساند؛ که این دسته اسناد به طور کلی سری محسوب می شوند. طبقه دوم، شامل اسنادی هستند که افشای غیرمجاز آنها منافع عمومی و امنیت ملی را دچار مخاطره کند که اینها اسناد سری هستند. سومین طبقه ای که قرار داده شده است، اسنادی هستند که افشای غیرمجاز آنها نظام امور سازمان ها را مختل و اجرای وظائف اساسی آنها را ناممکن کند که این اسناد را خیلی محرمانه می گویند. طبقه چهارم هم شامل اسنادی می شود که افشای غیرمجاز آنها موجب اختلال امور داخلی یک سازمان شود یا با مصالح اداری آن سازمان مغایر باشد که این دسته هم اسناد محرمانه هستند. موردی که درباره اعلام اخبار در حوزه نظامی است، در دو طبقه اول این دسته بندی جای می گیرند؛ یعنی اسنادی هستند که می تواند به اساس حکومت و دولت به معنای حاکمیت ضررهای جبران ناپذیری را وارد کند. بنابراین درباره آنچه که در بیانیه ستاد کل نیروهای نیروهای مسلح آمده است، نکته ی درستی مورد اشاره قرار گرفته است.
*بیان چنین موضوعاتی از زبان سیاسیون عادی با افرادی که مقام و جایگاهی را دارند، چه تفاوتی از نظر حقوقی دارد؟
با توجه به قوانینی که مورد اشاره قرار گرفت، افشای این اسناد توسط هر کسی چه آدم عادی باشد و چه نمایندگی مجلس را بر عهده داشته باشد، مشمول همان مجازاتی خواهد شد که قانون پیش بینی کرده است و تفاوتی از این جهت وجود ندارد که آن حرف را یک نماینده مجلس زده باشد و یا از سوی فردی عادی گفته شود.
*صدور این بیانیه از سوی ستاد کل را چطور ارزیابی می کنید؟ آیا این بیانیه نوعی اتمام حجت با این افراد است؟
بله، به احتمال زیاد همینطور است و می توان این بیانیه را نوعی اتمام حجت از سوی ستاد کل نیروهای مسلح ارزیابی کرد. تحلیل من این است که با اظهارنظرها و کارهایی که این آقایان انجام داده اند، مراجع مربوطه از ادامه پیدا کردن این کارها و این نوع اظهارنظرها احساس خطر کرده اند که براساس همین احساس خطر، این بیانیه صادر شده است. من فکر می کنم این بیانیه تلنگری برای آقایان است که این وضعیت را ادامه ندهند که اگر ادامه دهند با این بیانیه ای که صادر شده است، جرم اینها سنگین تر و مشکل شان بیشتر خواهد شد.
*آیا جایگاه نمایندگی که این افراد دارند می تواند مانع از این باشد که با آنها برخورد شود؟ یعنی به لحاظ جایگاهی که در آن قرار دارند بگویند حق نمایندگی داریم و براساس همین حق چنین حرف هایی را می زنیم؟
آن اصل قانون اساسی که براساس آن نماینده می تواند در همه موضوعات اظهارنظر کند در جای خود قرار دارد ولی افشای اسرار کشور که مرتبط به امنیت ملی کشور است که توسط دستگاه های مربوطه سری تشخیص داده شده، به نظر من مشمول موضوع اظهارنظر نمی شود، بلکه افشای اسناد محرمانه به شمار می رود و در این ارتباط دیگر هرچند نماینده مجلس هم باشند، مصونیت و حقی نخواهند داشت. رویه حاکم هم در حقیقت همین است. بنابراین نمی توانند به استناد این موضوع که نماینده هستند و حق نمایندگی دارند، بی گدار به آب بزنند، اسرار سرزمین را بگویند و چنین مسائلی را بیان کنند. من برداشتم از مسئله این نیست که بتوانند آزاد باشند و هر موضوعی را عنوان کنند.
*با تجربه ای که شما از حضور در مجلس دارید، علت بیان چنین اظهارنظرهایی را چه می دانید؟
این سوال، سوال سختی است و من فقط اشاره کوتاهی به آن خواهم داشت و از مسئله عبور می کنم. شاید بتوان بیان موضوعات را در ارتباط با داستان هایی دانست که اخیراً در ارتباط با روسیه و چین به وجود آمده است. بیشتر از این نمی توان مسئله را شکافت. اینکه چه اهداف و یا پشت پرده هایی در بیان این مسائل وجود دارد، نکته ای است که به این راحتی نمی توان درباره آن اظهارنظر کرد و باید منتظر گذر زمان ماند و در آینده درباره آن اظهارنظر و قضاوت کرد.
*به عنوان آخرین سوال، چقدر نقش عدم تجربه و آموزش در بیان را در این مسائل جدی می دانید؟
این موضوع خیلی نکته ضروری و مهمی است که باید به آن به صورت ویژه توجه کرد و به عنوان یک آسیب از آن یاد کرد. همه این آسیب هایی که طی سال های اخیر از قبال این نوع اظهارنظرها و رفتارها، ایجاد شده را شاید بتوان در این جمع کرد که در این کشور احزاب قوی شکل نگرفته اند که این احزاب قوی بتوانند نیروهای توانمند را آموزش داده و تربیت کنند و هنگامی که انتخابات هایی مانند انتخابات مجلس، خبرگان رهبری و شوراهای شهر و روستا از راه رسید، احزاب نیروهای آموزش دیده و توانمند خود را برای رقابت در انتخابات به میدان بفرستند و پس از موفقیت در انتخابات، با پشتوانه کارهای حزب اینها را تغذیه کرده و این افراد هم با همین پشتوانه و مطابق اصول در جایگاهی که قرار گرفته اند، عمل داشته باشند. موضوع آموزش در این ارتباط موضوع بسیار تعیین کننده و مهمی است. در غیاب و فقدان چنین نهاد موثر و تعیین کننده ای، همین وضعیتی می شود که الان شاهد آن هستیم که آدم های بی تجربه و افرادی که دانش لازم را ندارند، با شانتاژ می آیند و با حداقل آرا، قاپ حداقل مردم را می دزدند و در چنین موقعیت هایی قرار می گیرند که شاهدش هستیم. این افراد با رای های حداقلی می آیند و به اصطلاح لباسی را بر تن می کنند که این لباس مناسب این تن نیست و بر همین اساس می شود آنچه که نباید بشود. همه اینها را من در نحوه حکمرانی حاکم بر این سرزمین می دانم که نگذاشته است احزاب قوی، در این چهل و اندی سال شکل بگیرد و به نظرم، عمد هم در این خصوص وجود دارد و نتیجه این موضوع و عدم شکل گیری احزاب قوی، این می شود که دیده ایم. تا وقتی که این اتفاق رخ ندهد و ما شاهد این نباشیم که احزاب قوی حضور داشته و بتوانند به صورت اصولی نیرو تربیت کنند، باز هم شاهد چنین مسائلی خواهیم بود و این افراد بدون تجربه به فعالیت خود ادامه می دهند. ببینید کار به کجا رسیده است که ستاد کل نیروهای مسلح هم صدایش درآمده است و می بیند که این افراد نمی توانند حداقل منافع ملی را تشخیص بدهند و به همین علت تذکر می دهند که سر جای خودشان بنشینند.
















