ضرورت مصالحه بزرگ

روزنامه سازندگی/متن پیش رو در سازندگی منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
سیدحسین مرعشی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ایران در برنامه «گفتوگوی استراتژیک» اکوایران: کابینه باید مرکز قدرت اداره کشور باشد، اما امروز درحالیکه مسئول اداره کشور است، قدرت در اختیارش نیست استقلال قاضی و دیوان عالی محفوظ است، اما سیاستهای قضایی از سیاستهای کلان کشور جدا نیستند مجلس هم بهجای تمرکز بر قانونگذاری کلان در امور اجرایی دخالت میکند کشور ما چندمدیریتی شده است؛ با نهادهای نظارتی متعدد و تصمیمگیریهای پراکنده. در چنین شرایطی، اداره کارآمد کشور ممکن نیست در نهایت باید به یک مصالحه بزرگ برسیم و آن مصالحه بزرگ، خیلی روشن است؛ قدرت، هم برای جنگ بهکار میآید و هم برای صلح و بهتر است قدرت ایران را برای صلح به کار ببریم تا پشتوانه امنیت و توسعه ایران باشد
سیدحسین مرعشی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ایران در برنامه «گفتوگوی استراتژیک» رسانه اکو ایران با تأکید بر گذشت بیش از ۴ دهه از انقلاب اسلامی هشدار داد که کشور در سیاست خارجی، اقتصاد و فرهنگ با بنبستهای جدی روبهروست. او ناکارآمدی ساختار سیاسی، سیاستهای کلان متناقض و کنار گذاشتن نیروهای متخصص را سه عامل اصلی این وضعیت دانست و با اشاره به اینکه دولت در بسیاری از حوزهها اختیار کامل ندارد، گفت: «کابینه باید مرکز قدرت اداره کشور باشد اما امروز در حالی که مسئول اداره کشور است، قدرت در اختیارش نیست؛ در حالی که ۲۹۰ نماینده مجلس به جای قانونگذاری در کار اجرایی دخالت میکنند». مرعشی با انتقاد از حذف نیروهای متخصص به دلیل نگاههای جناحی افزود: «کشور بدون اتکا به انسانهای کارآمد اداره نمیشود. نباید جامعه را به اصلاحطلب، اصولگرا یا فتنهگر تقسیم کرد». وی با تأکید بر اینکه اقتصاد باید اولویت سیاستهای کلان باشد به محدودیت رشد اقتصادی ایران تحت تحریم اشاره کرد و هشدار داد که «در بهترین شرایط اگر اقتصاد به خوبی مدیریت شود و فساد، ریشه اقتصاد را نخشکاند، رشد اقتصادی بیش از ۳ درصد امکانپذیر نیست». وی در ارتباط با سیاست خارجی کشور و لزوم دیپلماسی فعال نیز تصریح کرد: «در نهایت ما باید به یک مصالحه بزرگ برسیم چراکه قدرت هم به درد جنگ میخورد هم به درد صلح و بهتر است، قدرت ایران را برای صلح به کار ببریم». مرعشی در این گفتوگوی تحلیلی با اشاره به گذشت بیش از ۴ دهه از انقلاب اسلامی تأکید کرد که کشور در حوزههای سیاست خارجی، اقتصاد و فرهنگ با بنبستهای جدی روبهروست. او سه عامل اصلی این وضعیت را ناکارآمدی ساختار سیاسی، سیاستهای کلان متناقض و کنار گذاشتن نیروهای متخصص دانست و گفت: «بعد از بیش از ۴۰ سال از انقلاب به نظر میرسد، کشور با بنبستهای بزرگی مواجه است؛ بنبست در سیاست خارجی، در اقتصاد و در فرهنگ. به نظر میرسد این چالشها جدی و عمیقاند و شاید ما نتوانستهایم آنها را به درستی حل کنیم؛ احتمالا هم این مشکلات ادامهدار خواهند بود و اگر بخواهیم مشکلات را دستهبندی کنیم، میتوان آنها را در سه محور بررسی کرد؛ اول، سازماندهی کشور است؛ یعنی سازمانی که از دل قانون اساسی و نظام سیاسی حاکم بر کشور شکل گرفته است. در این ساختار، نهادهایی چون ولایت فقیه، دولت و تفکیک قوا وجود دارند. اکنون کشور نیاز دارد که ناکارآمدیهای این نظام سیاسی را واقعبینانه تجزیهوتحلیل کنیم و به ضعفهایش بپردازیم. مهمترین ضعف این ساختار، جدایی قدرت و مسئولیت است.
ریشه ناکارآمدی ساختار سیاسی
او نخستین عامل را به ساختار نظام سیاسی نسبت داد و تصریح کرد: «در نظامهای موفق دنیا، هر کس که قدرت اصلی را در دست دارد همان شخص مسئول نیز هست؛ رئیس کابینه، نخستوزیر ژاپن، صدراعظم آلمان، رئیسجمهور فرانسه، رئیسجمهور آمریکا، نخستوزیر هند یا پاکستان فرقی نمیکند. اما در ایران قدرت اصلی طبق قانون اساسی به ولایت فقیه واگذار شده است. این قدرت در مواردی به کار کشور آمده مثلا در دوران جنگ یا در بحرانهای نظامی اخیر، وجود یک قدرت مرکزی مفید بوده است. اما این قدرت در سیاست داخلی، سیاست خارجی، اقتصاد، فرهنگ و مسائل اجتماعی فعال نیست. در این حوزهها، قدرت در اختیار رهبری است اما مسئولیت اداره کشور بر دوش دولت قرار دارد؛ در حالی که دولت همه قدرت را در اختیار ندارد. مرعشی با تأکید بر اینکه دولت اختیار کامل برای انجام مسئولیتهایش ندارد، افزود: «برای نمونه، وزیر دادگستری که در جلسات دولت شرکت میکند هیچ اختیاری در قوه قضاییه ندارد. رئیسجمهور نیز فرمانده کل قوا نیست؛ پس تصمیمات نظامی و دفاعی هم در دولت اتخاذ نمیشود. شوراهای متعددی مثل شورای عالی انقلاب فرهنگی هم تشکیل شدهاند و عملا بخشی از تصمیمگیریهای فرهنگی کشور را از دولت گرفتهاند. با این نوع سازماندهی جزیرهای، کشور قابل اداره نیست».
به گفته او در هیچیک از نظامهای موفق جهان، قوه قضاییه به شکل یک نهاد مستقل از دولت وجود ندارد: «دادگستری بخشی از دولت است. استقلال قاضی و دیوان عالی محفوظ است اما سیاستهای قضایی از سیاستهای کلان کشور جدا نیستند. در ایران این جدایی بسیار آسیبزاست. مجلس هم به جای تمرکز بر قانونگذاری کلان در امور اجرایی دخالت میکند. ۲۹۰ نماینده داریم که به جای ایفای نقش نظارتی و کلان در جزئیات اجرایی کشور مداخله میکنند. به این ترتیب، کشور ما چندمدیریتی شده است؛ با نهادهای نظارتی متعدد و تصمیمگیریهای پراکنده. در چنین شرایطی، اداره کارآمد کشور ممکن نیست».
ضرورت اقتصادی شدن سیاستهای کلان
مرعشی، دومین عامل را به سیاستهای کلان کشور نسبت داد و گفت: «برخلاف آنچه در ایران رایج است که مجمع تشخیص مصلحت نظام انبوهی از سیاستهای کلی را تدوین میکند، سیاست کلان واقعی این نیست. سیاستهای کلان در واقع وظیفه دولتهاست؛ دولت باید آنها را تدوین و اجرا کند. سیاست کلان یعنی مشخص کردن جهت کلی کشور؛ مثلا اینکه جایگاه ما در جهان چیست، در منطقه چه نقشی میخواهیم داشته باشیم و اولویتمان چیست». او با اشاره به تجربه چین ادامه داد: «در چین ۴۸ سال پیش تغییر دکترین اتفاق افتاد. مائو پس از شکست سیاست «جهش بزرگ» و مرگ میلیونها نفر از گرسنگی، پذیرفت که مسیر اشتباه بوده است. پس از او چین تصمیم گرفت، اقتصاد را در اولویت قرار دهد و با جهان تعامل کند. نتیجه؟ در آن زمان تولید سرانه چین ۲۰۰ دلار بود اما امروز ۱۱ هزار دلار است. این یعنی قدرت واقعی چین نه در تانک و سلاح هستهای بلکه در اقتصادش است».
به گفته مرعشی، در ایران سیاستهای متناقضی دنبال میشود: «از یکسو بر مقاومت و استکبارستیزی تأکید میکنیم، از سوی دیگر شعار اولویت اقتصاد میدهیم. این دو با هم جمع نمیشوند. بیش از ۴ دهه است که دنیا از رقابت نظامی به رقابت اقتصادی وارد شده اما ما هنوز در همان مسیر قبلی ماندهایم. سهم ایران از اقتصاد جهانی از ۱.۲ درصد به ۰.۴ درصد کاهش یافته؛ یعنی یکسوم شده است. اگر واقعا به دنبال قدرت و استقلالیم باید اقتصاد را در اولویت قرار دهیم؛ چراکه کشوری فقیر نه میتواند از خود دفاع کند و نه حوزه نفوذ منطقهای را حفظ کند».
دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ایران، سومین عامل را بیتوجهی به نیروهای ادارهکننده کشور دانست و افزود: «کشور بدون انسانهای متخصص و کارآمد ساخته نمیشود. ما در سالهای پس از انقلاب اشتباه بزرگی مرتکب شدیم؛ گفتیم «تخصص بدون تعهد» فایده ندارد و در نتیجه بسیاری از متخصصان را کنار گذاشتیم. در حالی که بیتخصصی، خود نشانه بیتعهدی است». مرعشی ادامه داد: «باید بپذیریم کشور با افراد تازهکار اداره نمیشود. در بسیاری از موارد، کسانی که متعهد و متخصص بودند، کنار زده شدند. در ماجرای نظارت استصوابی هم دیدیم که چگونه همین رویکرد باعث کاهش کیفیت مجلس شد. وقتی بسیاری از چهرههای کاردان به دلیل رد صلاحیت کنار میروند، مجلس از کفایت تهی میشود». او نتیجه گرفت: «سه عامل اصلی نظام سیاسی و اداری ناکارآمد، دوم، سیاستهای کلان نادرست و متناقض و سوم، ضعف مدیریتی و کنار گذاشتن نیروهای متخصص باعث شده کشور در بنبست قرار گیرد».
تجربه توسعه در دولتهای سازندگی و اصلاحات
مرعشی با اشاره به عملکرد دولتهای گذشته گفت: «در دوران آقای هاشمی و آقای خاتمی بهرغم همین مشکلات، تلاشهایی برای عبور از بحرانها شد. آنها سعی کردند با تعدیل سیاستها، استفاده از کارشناسان و تعامل بیشتر با رهبری، مسیر کشور را اصلاح کنند. مثلا تولید خودروی سواری از ۸ هزار دستگاه در پایان جنگ به ۵۰۰ هزار در پایان دولت هاشمی و به یک میلیون در پایان دولت خاتمی رسید. این نشان میدهد، روند توسعه آغاز شده بود اما استمرار نیافت؛ چون نظام سیاسی ما حزبی و ساختاری نبود». او تأکید کرد: «کشور بدون حزب قابل اداره نیست. همانطور که نظام پزشکی بدون سازمان نظام پزشکی نمیتواند عمل کند، سیاست هم بدون ساختار حزبی منسجم پیش نمیرود. اگر در ایران ۳ یا ۴ حزب اصلی با گرایشهای فکری مشخص داشتیم، اداره کشور منطقیتر میشد. در واقع تا زمانی که قانون اساسی اصلاح نشود و نظام سیاسی کشور کارآمدتر نشود این بنبستها ادامه دارد. البته میشود با تدابیر رهبری، بخشی از اختیارات به رئیسجمهور تفویض شود همانطور که در گذشته سابقه داشته است. اما در نهایت، اولویت مطلق امروز ایران اقتصاد است. ایران ۷ سال است که تورم ۴۰ درصدی را تجربه میکند و امسال احتمالا به ۵۰ درصد میرسد. در شرایط تحریم حداکثر رشد اقتصادی ممکن ۳ درصد است آن هم در صورت مدیریت عالی و بدون فساد. بدون رفع تحریمها و ارتباط گسترده با جهان، رشد اقتصادی ۸ درصدی و توسعه واقعی ممکن نیست».
مرعشی در ارزیابی عملکرد دولت پزشکیان گفت: «در مورد دولت چهاردهم و آقای پزشکیان باید بگویم، ایشان با شعارهای بزرگی آمدند- سیاست خارجی، وفاق ملی، رفع فیلترینگ و اصلاح فرهنگی- اما هنوز نتوانستهاند آنها را اجرایی کنند. علت این است که در زمان انتخابات، کاندیداها برای جلب رأی همه را میپذیرند اما پس از پیروزی، دولتها به نظام فردی تبدیل میشوند. در حالی که در کشوری با ساختار معیوب، موفقیت تنها با نظام جمعی و مشارکتی ممکن است». او افزود: «من به آقای پزشکیان هم گفتم که اگر میخواهید، موفق باشید باید افراد بیشتری را در تصمیمگیریها مشارکت دهید. همانطور که آقای روحانی با ترکیب سه عنصر اراده رئیسجمهور، تیم دیپلماسی قوی و حمایت رهبری برجام را پیش برد، آقای پزشکیان هم باید در سایر حوزهها با همان الگو حرکت کند. اراده، مشورت با متخصصان و جلب حمایت رهبری سه پایه موفقیت است».
قدرت برای صلح
مرعشی در پاسخ به پرسشی درباره احتمال درگیریهای جدید در منطقه، تأکید کرد: «در زمینه جلوگیری از جنگ و تنشهای جدید هم سه نکته ضروری است؛ اول اینکه برای جلوگیری از یک جنگ دیگر لازم است، نقاط ضعف جنگ قبلی را شناسایی و در حوزه پدافند و تجهیزات نظامی، اصلاح و آنها را تقویت کنیم. ارتش و نیروهای مسلح ایران باید کاملا تقویت شده و هر آنچه نیاز دارند، تأمین شود. دوم اینکه در عرصه سیاست داخلی باید منافع کشور را بر منافع فردی ترجیح دهیم؛ امروز زمان کشمکشهای بیحاصل نیست بلکه زمان انسجام ملی و همراهی و تقویت یکدیگر است. نباید اجازه دهیم این انسجام مخدوش شود. سوم اینکه فقط قدرت نظامی تنها عامل ثباتبخشی و دفع خطر جنگ نیست؛ دیپلماسی فعال هم حیاتی است. خود من با روندی که اکنون نظام در پیش گرفته و پاسخی که به نادانی و تندروی غرب نسبت به ایران میدهد کاملا موافقم ولی یادمان باشد که در نهایت باید به یک مصالحه بزرگ برسیم» و افزود: «آن مصالحه بزرگ خیلی روشن است؛قدرت هم برای جنگ بهکار میآید و هم برای صلح و بهتر است، قدرت ایران را برای صلح به کار ببریم. من به این عملکرد حماس در توافق اخیر اشاره میکنم؛ ببینید حماس خیلی خوب فهمید که کی باید آتشبس را بپذیرد و گروگانها را آزاد کند و بسیار هوشمندانه عمل کردند. ما هم هر چقدر میخواهیم با صلابت برخورد کنیم، برخورد کنیم؛ اما یادمان باشد که در نهایت مصالحه است. ما باید به یک مصالحه برسیم که انشاءالله پشتوانه امنیت و توسعه ایران باشد».
مرعشی در پایان نسبت به وضعیت اقتصادی کشور هشدار داد و گفت: «اگر روند فعلی ادامه یابد، آینده اقتصادی ایران نگرانکننده است: تورم در ایران به حدود ۴۵ درصد رسیده و احتمالا به ۵۰ درصد میرسد. در شرایط تحریم، رشد اقتصادی بیش از ۳ درصد ممکن نیست. ایران ۷ سال است با تورم بالا و رشد پایین دستوپنجه نرم میکند و جامعه در آستانه فرسایش تحمل است». او تأکید کرد: «همانطور که امیرالمؤمنین فرمود باید به توان و ظرفیت مردم توجه کرد. اکنون این فشارها از طاقت مردم فراتر رفته است. بنابراین حداقل باید در سیاستها و در به کارگیری نیروهای برجسته کشور، اصلاحاتی اساسی انجام شود تا بتوانیم مسیر رشد اقتصادی و توسعه را آغاز کنیم».

















