

ایسنا/ «دوچرخه» را در ایران «مَرکَب شیطان» و «بیسیکلت» میگفتند.
سمانه ملکخانی به مناسبت روز جهانی «دوچرخه» در کانال گروه واژهگزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی نوشته است: دوچرخه (بیسیکلت) توسط انگلیسیها به ایران آمد، همراه دو نفر نوجوان پانزده شانزده سالۀ زیبارو با شلوارهای کوتاه که در میدان مشق به نمایش گذاشته شد و جمعیتی که برای تماشایش گرد آمدند. مرکوبهای دوپایی که فیالمجلس نام «مَرکَب شیطان» بر آنها نهاده شد و راکبینی که «بچۀ شیطان» نام گرفته ... همراه حرکات محیرالعقول، یعنی سوار شدن بر آنها و تاختن و پیچوتاب خوردن که جز بچۀ شیطان نمیتوانست رویش بند شود. از اواخر دورۀ قاجاریه تولیدات صنعتی زندگی قشر مرفه را تغییر داد، اما در ذهنیات سنتی، این وسایل بهگونهای جادویی و افسونشده جلوه کرده بود؛ چنانکه به برق «نور شیطان»، به اتومبیل «کالسکۀ آتشی» و «اسب شیطان»، به بنزین «آب دهان شیطان»، به رانندۀ اتومبیل یا راکب دوچرخه «الخَنّاس» (یعنی پسر شیطان) میگفتند. پیش از دوچرخه، بهمعنی امروزی، «گاری دوچرخه» یا «گاری بیسیکلت» و «دوچرخۀ دستی» (برای باربری) و غیره رواج داشت؛ بنابراین، این دوچرخه را «دوچرخۀ پایی/ دوچرخهپایی» نامیدند تا متمایز باشد. «بیسیکلت» (bicyclette) واژۀ فرانسوی، معادل bicycle انگلیسی است. پیشوند «-bi» یعنی «دو» و «cycle»، که از واژهای یونانی مشتق شده، بهمعنی «چرخ» است.
با استفاده از: تاریخ اجتماعی تهران در قرن سیزدهم (جعفر شهری)؛ معماری در دارالخلافۀ ناصری (دکتر وحید قبادیان)؛ بیستوپنج سده مالیات (عنایتالله شاپوریان)؛ قلمرو شورای داوری در امور کیفری (فریدون مؤمنی)؛ صورتجلسات مجلس شورای ملی.